اولین جلسه از دوره بیست و نهمین کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی عطار نیشابوری، به استادی مسافر رسول، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی تعادل و بیتعادلی» و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر ناصر، پنجشنبه 22 خرداد 1404 ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
.JPG)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رسول هستم یک مسافر، خدا را شکر و سپاسگزارم که در این جایگاه هستم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم دستور جلسه این هفته ادب و معاشرت ادب و بیادبی تعادل و بیتعادلی هست، دستور جلسه دستور جلسات کنگره ۶۰ برای همه ما انسانها یکسان است؛ همه انسانها از یک ضریب هوشی متوسطی برخوردار هستند پس قوانین برای همه ما یکسان است چه زن چه مرد و طوری طراحیشده که همه ما بتوانیم استفاده کنیم.
معاشرت یعنی همزیستی و باید انسان این همزیستی را بلد باشد چون رشد در تکامل و جمع اتفاق میافتد. معاشرت درگرو ادب است و ادب فقط درست صحبت کردن نیست بلکه درست رفتار کردن هم هست و باید صفات خوبی را دارا باشد. مثل بخشش، صداقت، خوب بودن و خوبی کردن و... تمام فضیلتهای خوب شامل ادب است؛ و وقتی درست معاشرت کردی و ادب را رعایت کنی به تعادل میرسی. تعادل یعنی پایدار بودن و درست راه رفتن، آدم تعادل نداشته باشد میخورد زمین من سعی کردم که تمام حرمتهای کنگره ۶۰ را رعایت کنم در مسیر ارزشها باشم.
از خودم بگویم من رسول قبل از اینکه وارد کنگره ۶۰ بشوم فکر میکردم که معاشرت بلد هستم که در صورتی اینطور نبود اصلاً آدم معاشرتی نبودم تمام انسانها که خلاف نظر من بودن و من فکر میکردم که خیلی از آنها داناتر هستم. همه آنها را از زندگیام حذف کرده بودم طوری شده بود که با هیچکس ارتباط نداشتم نه تو محل کار و نه خانوادهام خدا را شکر از زمانی در کنگره هستم و جایگاه خدمتی راهنمایی به من دادن اولین مرحله از ساختارشکنی من شروع شد.
من بارها به بچهها لژیونم گفتم اگر قبل از کنگره بود شاید با هیچکدام از شما حتی ارتباط نمیتوانستم برقرار کنم که همه اینها از روی جهل و نادانی من بود چون جهل و نادانی من بالابود و درست آموزش نمیگرفتم روزبهروز حالم خرابتر بود. فقط باکسانی که مصرفکننده بودند ارتباط میگرفتم چون تفکرات من اشتباه بود و در مسیر ضد ارزشها بودم خدا را شکر آمدم کنگره و تمام این ساختارهای ضد ارزشی شکست. هرروز تو کنگره هستم چیزهای جدیدتر یاد میگیرم و روزبهروز به کنگره بدهکارتر هستم و بابت این بسیار خوشحال هستم.


اعلام سفر مسافر ناصر:
با مصرف 10 سال انواع آنتی ایکس آخرین آنتی ایکس تریاک حشیش، روش درمان دی اس تی داروی درمان شربت اوتی نام راهنما آقای رسول رهایی 18 ماه.
.JPG)
خواسته:
شرایط طوری بشود که همه انسانها بتوانند در کنگره سفر کنند.
خلاصه سخنان راهنما:
سلام دوستان رسول هستم یک مسافر، در ابتدا میخواهم اول پیام تولد ناصر عزیز را بگویم که اولین پیامی که در کتاب سردار به چشمم خورد را برایشان نوشتم. «تعادلها برقرار میشود، میتوانید به آنسوی مرزهای تعیینشده پرواز نمائی. امیدوارم که با عملِ خوب، بندها را یکبهیک بگشایی. هر بندی زمانی دارد و آنوقت که زمان باز شدنش برسد، باز میشود.» اگر بسیار کوتاه بخواهم بگویم که چرا ما باید آموزش بگیریم؟ تنها فرقی که انسان با بقیه موجودات دارد قدرت اختیار است و بهواسطه قدرت اختیاری که دارد باید یک سری قوانین و یک سری آموزشها را بگیرد، آموزشهایی که ما در کنگره ۶۰ میگیریم برگرفته از خرد جهانی و قوانین هستی است.
یعنی برای تمامی انسانها یکسان است و برای همین ما کلی پیامبر و فرستاده داریم که این آموزشها به انسانها بدهند، تمام ادیان و تمام دینها یکی است شاید یک سری مختصر در جزئیات داشته باشند ولی تمامی آنها میگویند که بدی بد است و خوبی خوب است و کنگره ۶۰ هم دارد میگوید که بدی بد است و خوبی خوب و این کاملاً مشخص است و ما هیچ جایی بهتر از کنگره را پیدا نکردیم و یکی از همسفران گفت که انشالله ما هم به آن حال خوش و آن تعادل برسیم این تعادل امکانپذیر نیست مگر به وادی ۱۴ یعنی فرمان عقل برسیم فرمان عقل هم اصلاً امکانپذیر نیست مگر اینکه به خودت برسی و رسیدن به خود یعنی اینکه ذهنت در اختیار خودت باشد.
من خودم بسیار نشخوار ذهنی داشتم یا درگیر گذشته بودم و اگر کسی به من حرفی میزد، من صد درصد اهمیت موضوع را با خودم میکشاندم و کلاً درگیر بودم و این باعث میشد که انرژی من را بگیرد و انسان زمانی به حال خوش و به آن تعادل میرسد که بهفرمان عقل برسد یعنی ذهنش در اختیار خودش باشد و این امکانپذیر نیست مگر اینکه در مسیر آموزش قرار بگیریم و مراقبه کنیم. بهترین مراقبهای است که وجود دارد و در کنگره ۶۰ است یعنی اصلاً صحبت نکنی و فقط گوش کنی و تمرکز کنی بر روی یک موضوع و این موضوع هم با تکرار و تمرین فقط اتفاق میافتد که انشالله در کنگره ۶۰ به تعادل برسیم چون هیچکس کامل نیست و اگر قرار باشد کسی کامل باشد، صد در صد برگشتی به زمین وجود نداشت.
و همینطور که یکی از همسفران گفتند همگی معایبی دارند و انسانها بد نیستند فقط ناآگاه هستند اگر بدانند که خوبی چقدر در آنها تأثیر میگذارد حتماً کارهای خوبی میکنند و اگر بدانند که بدی چقدر بد است صد درصد بدی نمیکنند. من تبریک میگویم این تولد را به ناصر عزیز و همسفران محترمشان و انشالله که در این بستر همینطور که این افتخار و این خدمت نصیبش شده است که بهواسطه راهنما شدنش بقیه افراد را هم به رهایی برساند و کمک کند، اگر رهجویی راهنمای خودش را جلو نزند، راهنما کارش را درست انجام میدهد امیدوارم ناصر قدر این حال خوش را بداند و در مسیر باشد و به رشد و تکامل برسد، ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
.JPG)
خلاصه سخنان مسافر ناصر:
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر، خداوند را شکر میکنم بابت این حال خوش و جناب آقای مهندس و از راهنمای عزیزم جناب آقای رسول، خوب این چه شکری دارد برای من؟ همینکه جناب آقای مهندس از حیثیت خودش، از مالش، از خانوادهاش گذاشته است به خاطر من که باحال خراب به درمان برسم، نه به خاطر مادیات بلکه به خاطر احیا یک انسانی که در تاریکیها بوده است و این بسیار تشکر دارد.
من خودم بهشخصه روز اولی که به کنگره میخواستم بیایم خیلی سخت بود برای من که اگر بروم آنجا یک نفر من را بشناسد یا آشنایی باشد، منی که به خاطر آبروی خودم میخواستم ارزش قائل باشم و سختم بود ببینید که خانواده چطور ازخودگذشتگی کرده است و در کنگره پا گذاشته است و همینطور راهنمای محترمم از وقت خودش و از آن جایگاه اجتماعیاش و همهچیز میگذرند به خاطر من و من که الآن یکذره به حس و حال ایشان نزدیک شدهام درک میکنم که چطور مهر و محبتی دارند و چطور بیدریغ نسبت به همه از جانودل خدمت میکنند
تشکر میکنم از همسفر عزیزم که امروز روز اولی است که در اینجا نشسته است و من چون همسفرم فکر میکردم که خبر نداشت سفر خودم را پنهانی انجام میدادم درصورتیکه از روز اول همسفرم میدانسته است و بازهم از همسفرم تشکر میکنم، ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید دوستان.
.JPG)


تایپ و نگارش: مسافر عباس لژیون دوازدهم و مسافر احسان لژیون هشتم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
180