دهمین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد اصفهان با استادی مسافر علی ، نگهبانی مسافر عبد الله و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه " آداب معاشرت ،ادب و بی ادبی ،تعادل و بی تعادلی " در روز سه شنبه بیستم خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خدا را سپاسگزارم بابت اینکه اذن ورود به کنگره و ادامه سفر در کنگره را به من دادند ،از جناب مهندس سپاسگزارم که چنین بستری را برای ما فراهم کردند تا آموزش بگیریم. سپاسگزارم از نگهبان محترم و راهنمای عزیزم، مسافر محسن که به من فرصت خدمت در این جایگاه را دادند .
دستور جلسه این هفته" آداب و معاشرت ،ادب و بی ادبی ،تعادل و بی تعادلی " می باشد ؛ این دستور جلسه کل حرکت انسان را در بر گرفته است از ورود من به کنگره و طی کردن سفر اول تا رسیدن به درمان و ورود به سفر دوم برای این است که من به تعادل برسم و همان طور که در نوشتارها داریم تعادل خواست نیروهای الهی است و افراط و تفریط کار نیروهای اهریمنی می باشد .من برای رسیدن به تعادل نسبی راهی به جز آموزش دیدن ندارم و این آموزش ها در کنگره 60 وجود دارد. اما تعادل چیست؟ ما در کنگره درمان می شویم و درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است ؛ کلیدی که وجود دارد این است که این نردبان پله به پله است، یعنی اول من باید به درمان برسم تا بعد بتوانم به تعادل برسم و این نشان دهنده این است که درمان چقدر مهم می باشد و از قدیم هم گفته اند عقل سالم در بدن سالم می باشد؛ابتدا باید سلامت جسمی و جسمانی من به تعادل برسد تا بعد در ادامه من بتوانم با آموزش گرفتن در سفر دوم پیش بروم و از نظر جهان بینی به تعادل برسم .این دستور جلسه دستخوش تلاش خود من می باشد هر چه بیشتر تلاش کنم به تعادل بهتری خواهم رسید و اگر قرار باشد در مسیری که قرار دارم دچاره انحراف بشوم یا به اصطلاح گریز بزنم خود سیستم من را از چرخه دور می کند؛ بنابراین تعادل است که در ادامه ادب من را نشان می دهد و ادب و معاشرت را به من یاد می دهد. اگر من تعادل نداشته باشم هیچ کدام از این ها را هم ندارم .آداب و معاشرت اصولا به معنی همزیستی است و و ما انسان ها اجتماعی خلق شده ایم ، معاشرت با گفتگو شکل می گیرد و خلاف آن می شود بگو مگو ما خیلی وقت ها گفت وگو را با بگو مگو اشتباه می گیریم؛ در گفت وگو طرف مقابل صحبت می کند و من می شنوم و بعد من صحبت می کنم او گوش می دهد یعنی تبادل نظر می کنیم ولی در بگو مگو من جز اینکه بخواهم خودم را ثابت کنم هیچ چیز دیگری وجود ندارد. اما در مورد ادب و بی ادبی در کنگره به طور مثال نافرمانی کردن از راهنما مصداق بی ادبی است و همین طور دیر آمدن ،سی دی ننوشتن دارو سر وقت نخوردن، بی ادبی است و همین طور سفر دوم مسئولیت خود را انجام ندهیم بی ادبی است .در آخر شعری است که می گوید : هر کجا محرم شدی چشم خیانت بازدار *** چه بسا محرم که با یک نقطه مجرم می شود ،خیلی وقت ها ما با انجام دادن یک سری ضد ارزش های کوچک مثل غیبت کردن ، دروغ گفتن و غیره در صور پنهان من نقطه ای را شکل می دهد و آن نقطه محرم را تبدیل به مجرم می کند. از اینکه به صحبت های من گوش کردید از شما سپاسگزارم .

نگارش : مسافر صادق ( ل 6 )
ویرایش : مسافر حسن ( ل 6 )
عکس : مسافر علی ( ل 4 )
ارسال : مسافر مهدی ( ل 16 )
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
161