سیزدهمین جلسه از دوره ششم لژیون سردار، کنگره 60ویژه مسافران با استادی دنور، مسافر محترم امیر نگهبانی دنور، مسافر محترم محمود و دبیری دنور، مسافر محترم محسن با دستور جلسه" آداب معاشرت،ادب وبی ادبی،تعادل وبی تعادلی "
رأس ساعت15:30 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد
خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. در مورد دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم میتوانم به این موضوع اشارهکنم که جناب آقای مهندس پایه و اساس کنگره 60 را چه در داخل کنگره و چه در بیرون ب اصل آداب و معاشرت و ادب و احترام نهادهاند که سی دی و نوشتارهای زیادی دارند.
قبل از ورود به کنگره 60 آداب و معاشرت را از نگاه دیگری میدیدم و حس من راجب این موضوع کاملاً اشتباه بود. وقتی یک سلام معمولی میدادم با خود فکر میکردم که ادب را بجا آوردهام و یا در حین رانندگی، در سمت سبقت حرکت میکردم و مدام در حال بوق زدن بودم و از الفاظ رکیک استفاده میکردم.
پس از ورود به کنگره و آموزشهای که کسب کردم، تفکراتم نسبت به همه این موارد تغییر کرد در آنجا بود که متوجه شدم راه درست را در پیشگرفتهام. باید به این موضوع هم اشارهکنم، درزمانی که به یک مهمانی دعوت میشدم؛ وقتی چندین غذا حاضر بود با خود فکر میکردم، از همه غذاها باید بهاندازه ناچیزی بردارم و این نوع رفتار را ادب میدانستم و دیگرانی را که در مهمانی حضور داشتند مسخره میکردم که فلانی چقدر غذا میخورد.
آداب صحیح غذا خوردن را زمانی که سیدیهای جناب مهندس را گوش دادم آموزش گرفتم و متوجه شدم که در بعضی از غذاها سبزیجات و در بعضی دیگر گوشت وجود دارد و اینها با یکدیگر همخوانی ندارد و مصرف کردن باهم انسان را دچار مشکل خواهد کرد.
زمانی که عضو لژیون سردارشدم این موضوع را درک کردم که باید ادب داشت، زمانی که وارد کنگره شدم و روی این صندلی نشستم اصلاً متوجه نبودم که چه کسانی این صندلیها را تهیهکردهاند، به دلیل اینکه قوانین را نمیدانستم و فقط با خود فکر میکردم که سر ساعت حاضر شوم
کافی است قوانین را رعایت کردهام و باادب هستم، اما درزمان آموزش متوجه شدم آن صندلی هزینه دارد و باید این هزینه پرداخت شود که توانستم در زمان سفرم با ورود به لژیون سردار این هزینه را پرداخت کنم و به این موضوع فکر کردم که بعد از من مسافران دیگری هم از این صندلیها استفاده خواهند کرد. هر زمان توانستیم کاری را بدون هیچ چشمداشتی انجام بدهیم آن زمان به سمت راه مستقیم درحرکت هستیم.
استاد عزیزم آقا حمید جمله دارد که میفرماید: خداوند هیچ زمانی بدهکار بندهاش نخواهد شد. ممکن است این موضوع دیر یا زودشوداما صد درصد برگشت دارد زمانی که 6میلیون تومان را برای لژیون سردار پرداخت کردم متوجه این موضوع شدم که این فقط مبلغی هست که روی آن صندلی آموزش گرفتهام و برای دنور بودن هم اشتیاق بسیاری داشتم وکاملا به این موضوع ایماندارم که مبلغ پنجاه میلیون برای من صرف شده است. امیدوارم که خداوند متعال مرا یاری کند تا بتوانم، به آن چیزهای که مدنظرم هست برسم.
(5).JPG)
تایپ: مسافر سعید
تنظیم و ارسال: مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
311