اهمیت آداب و معاشرت و تعادل در زندگی ما

جلسه دوازدهم از دوره سی‌ و یکم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه آقایان مسافر نمایندگی رودهن با استادی مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر علی با دستور جلسه (آداب و معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی) روز دوشنبه 19 خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.



خلاصه سخنان استاد:
من خودم قبل از کنگره جزء افرادی بودم که تعادل نداشتم، در زندگی ما انسان‌ها آداب معاشرت و تعادل بسیار مهم و کاربردی است، وقتی می‌خواهیم سخنی را به زبان بیاوریم اول باید فکر کنیم که آیا این حرف به سودمان است یا به ضررمان و آیا در این مکان و این زمان می‌توان این حرف را به زبان آورد، پس باید فکر کنیم بعد حرفی را بگویم.
یک‌بار برای اینکه تعادل نداشتم از کنگره رفتم، چون به حرف راهنمایم گوش نمی‌کردم، داروی درمان را کم‌وزیاد می‌خوردم، راه خودم را می‌رفتم و نتیجه این اعمال این بود که از کنگره رفتم و به درمان نرسیدم.
آن زمان سختگیری راهنمایم را بد برداشت کردم و بعد از گذشت مدت کوتاهی دست از پا دراز تر برگشتم ولی این باری که برگشتم با شرایطی بسیار سخت‌تر انظباتی شدم، این بار حرف راهنمایم را قبول می‌کردم و از مسیر خارج نشدم و هم اکنون هم سه ماه از رهایی من می‌گذرد.
در دوران سفر حتی خانواده خودم به حرفم اهمیتی نمی‌دادند، حتی زمانی که در کنگره شروع به سفر کردم من را قبول نداشتند، به‌اصطلاح می‌گفتند ما که چشممان آب نمی‌خورد ولی اگر در این مکانی که رفته است ثابت‌قدم بماند خوب می‌شود.



وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، قبل از ورود به کنگره اخلاق و رفتار درستی نداشتم، در این مورد هیچ‌دانشی نداشتم، همه‌چیزم را مواد از من گرفته بود و هیچ طرز فکری نداشتم، سر کوچک‌ترین چیزی به هم می‌ریختم، حتی بچه‌ام وقتی من را از خواب بیدار می‌کرد تا قفل صفحه گوشی را برایش بازکنم با بدرفتاری و صدای بلند با او رفتار می‌کردم، خانواده‌ام می‌گفتند از پدر بودن فقط همین را یاد گرفته‌ای که کارت‌بانکی را به او بدهی تا برود و برای خودش خوراکی بخرد، راست هم می‌گفتند من فقط با پول دهانش را می‌بستم، اما شکر خدا زیر سایه کنگره الان با من همه‌جا می‌آید، جمعه‌ها با من به پارک می‌آید، برایش وقت می‌گذارم، اگر من بخواهم که به تعادل برسم، باید به‌واسطه آموزش‌های اینجا نظم، تعادل و انضباط را بیاموزم و این در زندگی انسان تأثیرگذار است از روز اولی که وارد شعبه می‌شویم به ما می‌گویند که باید سروقت برویم، سروقت بیایم من هرچه دارم مدیون کنگره هستم پس باید نظم را رعایت کنم تا سپاس گذار این‌همه لطف باشم.


عکاس: مسافر محسن
تایپ و ویرایش: مسافر منصور
تنظیم و ارسال: مسافر محسن