English Version
This Site Is Available In English

لذت لژیون سردار بالاتر از کشیدن سیگار

  لذت لژیون سردار بالاتر از کشیدن سیگار

جلسه‌ی اول از دوره‌ی دهم جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰؛ آقایان مسافر نمایندگی رودهن با استادی دنور مسافر علی، نگهبانی پهلوان مسافر مهدی، دبیری مسافر احمد و خزانه‌داری راهنمای محترم مسافر یوسف با دستور جلسه «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ)» روز دوشنبه ۱۲ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
  سلام دوستان علی هستم یک مسافر، در ابتدا انتخاب عزیزان نگهبان، دبیر و خزانه‌دار جدید را تبریک می‌گویم، امیدوارم که در این مدت چهارده جلسه، نمایندگی رودهن به قدرت بالاتری برسد. دستور جلسه دخانیات «سیگار، قلیان، ناس، پیپ، ویپ» و تأثیرش در لژیون سیگار، من همین الان هم سیگار را دوست دارم، نه به‌عنوان یک ماده که مصرف کنم، بلکه به‌عنوان ماده‌ای که قدر سلامتی را برای من بازگو کرده است.
  باید برگردم به حدود سی‌سال پیش، یک نخ سیگار از جیب پدرم برداشتم، رفتم بیرون و با یکی از دوستان آن را کشیدم، آن روز نقطه‌ای شد برای شروع سیگارکشیدن یا واردشدن به تاریکی. باتوجه‌به علمی که از کنگره دریافت کردم، وقتی انسان یک ویژگی خوبی دارد، قدر آن را نمی‌داند، برای مثال وقتی پدر و مادرم کنارم هستند، از وجود آنها اطلاعی ندارم، زمانی که آنها را از دست می‌دهم، تازه متوجه حضور آنها می‌شوم و بعد آنها متعلق به من می‌شوند. سلامتی هم همین‌طور است، قبل از اینکه وارد اعتیاد بشوم، نمی‌دانم سلامتی چقدر باارزش است، مدتی که سیگار یا مواد می‌کشم، قدر سلامتی که قبلاً داشتم را می‌فهمم.
  من زمانی که مصرف می‌کردم، اگر کسی به من می‌گفت، مواد را ترک کن، به او می‌گفتم: مواد و تریاک کشیدن را دوست دارم، چون در تاریکی بودم، اما الان می‌فهمم که؛ خانواده، جامعه و زیبایی‌هایی که می‌توانستم ببینم را از من گرفته بود، من زیبایی را در نشستن پای بساط می‌دیدم. وقتی وارد کنگره شدم، متوجه شدم که زیبایی‌های بهتری هم وجود دارد، یکی از آن زیبایی‌های خارج از دنیای تاریکی، کمک‌کردن به دیگران است که این را از لژیون سردار یاد گرفتم.



  سال اول که وارد کنگره شدم، شش ماه از سفرم گذشته بود که به هفته گلریزان رسیدیم، رفتم پیش راهنما و از او سؤال کردم که چقدر باید کمک کنم، آقا پوریا گفتند هیچ اجباری در مبلغ نیست و باید ببینی توان مالیت چقدر است. خوب با حساب و کتابی که با خودم کردم، شش ماه بود که در کنگره حضور داشتم، چون در سفر اول بودم، هنوز از مصرف مواد خارج نشده بودم، ولی سیگار را قطع کرده بودم و همان مبلغ سیگار را می‌خواستم پرداخت کنم، خودش یک عددی می‌شد که تصمیم گرفتم به آن اضافه کنم و وارد لژیون سردار شوم. لذتی که لژیون سردار به من داد، بالاتر از کشیدن سیگار بود و به نظر شما می‌توانم بعد از آن سیگار بکشم؟
  سال دوم هزینه مصرف سیگار و مواد را در یک سال با هم حساب کردم و دوبرابر سال قبل پرداخت کردم، تا رسیدم به امسال که اگر به روش DST جلو می‌رفتم، باید دوبرابر سال قبل اعلام می‌کردم، ولی آن مبلغ را نداشتم، رفتم با راهنمای خودم آقا داوود مشورت کردم، ایشان به من گفتند: برو اعلام دنوری کن. با خودم گفتم: من ندارم و راهنما می‌گوید دنوری اعلام کن! حتماً او بهتر از من می‌داند. باوجود شرایط سخت زندگی، تمام روز جشن گلریزان ذهن من درگیر این موضوع بود و نیروهای مثبت و منفی در ذهن من می‌جنگید، من فقط گوش می‌کردم.
  باتوجه‌به آموزش‌هایی که از کنگره گرفته بودم، فهمیدم باید قدری به خودم فشار بیاورم تا قدر پرداختی خودم را بدانم، یعنی هر مبلغی که پرداخت کنم، به نام من نوشته می‌شود و آن پول دیگر برای خودم است، متوجه می‌شوم که چه کمکی به خودم کرده‌ام و در این دنیا قدمی برای خودم برداشته‌ام.

تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .