هشتمين جلسه از دور سیزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنمای محترم مسافر محسن و نگهبانی مسافر نادر و دبیری مسافر امیر با دستورجلسه "آداب و معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی" و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر باقر در روز شنبه ۱۷ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصت دارم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم، در رابطه با دستور جلسه استاد امین می‌فرمایند انسان موجودی اجتماعی است و نیاز ما در دل دیگران و نیاز دیگران در دل ماست، ما به ناچار با انسان‌های دیگر در زندگی ارتباط داریم و آداب و معاشرت مانند یک اساس‌نامه یا قانون ارتباط میان انسان‌ها را آسان‌تر می‌سازد، ما برای ارتباط برقرار کردن با هر فردی باید اصول و چارچوب اولیه ارتباط را بدانیم. همان‌گونه که آقای مهندس در آموزش‌ها می‌گویند طوری که با یک دوست صحبت می‌کنیم، نمی‌توانیم به همان شکل با کارفرمای خود صحبت کنیم و یا نوع گویش ما با یک فرد غریبه متفاوت از یک فرد آشنا می‌باشد.
در رابطه با تعادل باید بگویم خواسته اصلی کنگره۶۰ رسیدن به تعادل است، تمامی آموزش‌ها و جلسات تنها به تعادل ختم می‌شود. در واقع تلاش ما برای آن است که نسبت به ظرفیت و توان خود به تعادل نزدیک شویم زیرا تمام زندگی انسان به تعادل بستگی دارد. زمانی که من به عنوان یک مسافر در تعادل باشم، به بهترین حالت خود خواهم رسید، در کنگره۶۰ اعتقاد بر این است که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان می‌باشد، یعنی به محض ورود به کنگره باید به درمان مواد‌مخدر فکر کنیم نه به ترک آن و در حین رسیدن به درمان، به تعادل نیز نزدیک می‌شویم. در رابطه با ادب آقای مهندس می‌فرمایند، من شخص مصرف کننده هروئین که ادب داشته باشد را بیش از یک فرد سفر دومیِ بی‌ادب قبول دارم.
در ادامه جلسه، تولد یک سال رهایی مسافر باقر عزیز را پیش رو داریم، زمانی که وارد لژیون شد به لحاظ جسمی و فکری شرایط نامناسبی داشت، با اصرار خود در ابتدای سفر dst، سفر درمان نیکوتین را نیز شروع کرد. پس از مدتی که از سفر سیگار او گذشت حس و حال خوب در چهره و روند سفرش مشهود شد و جدیت خوبی به سفر او بخشید. مسافر باقر در طول سفر بسیار فرمان‌بردار بود و هر آموزش یا نکته ای را فقط یک بار به او گوش‌زد می‌کردم. این تولد را به مسافر باقر عزیز و همسفر ایشان و اعضای نمایندگی اسلامشهر تبریک می‌گویم. از اینکه به صحبت‌های بنده توجه کردید سپاسگزارم.
صحبت‌های مسافر باقر: آرزو می‌کنم که شعبه اسلامشهر به زودی صاحب ملک خود بشود. از راهنمای محترم خود و تمامی اعضای نمایندگی اسلامشهر که در رهایی و حال خوش من تاثیرگذار بودند تشکر می‌کنم. یکی از اصلی‌ترین دلایل ورود من به اعتیاد یک حادثه تلخ بود که موجب از دست دادن پسرم در سن ۱۶سالگی او شد و در آن لحظه فکر می‌کردم که تنها تسکین دهنده من مواد مخدر می‌باشد. از همان جا نیروهای منفی با دقیق‌ترین شکل درون من کار خود را شروع کردند، در کنار آن مسائل، مشکلات اعصاب و روان و مؤذلات به جا مانده از دوران جنگ تحمیلی دست به دست هم دادند تا با خیال اینکه شاید به آرامش برسم به تاریکی پناه ببرم و سال‌ها بعد به طور کامل غرق در مصرف مواد مخدر شدم. شرایط بسیار نامناسبی داشتم و هیچ حس و لذتی در زندگی دریافت نمی‌کردم، پس از دریافت پیام کنگره وارد لژیون شدم و با مرور زمان و با فرمان‌برداری و دریافت آموزش‌های کنگره۶۰، سفر خود را به بهترین شکل انجام دادم و امروز سلامتی و حال خوش را در کنار خانواده تجربه می‌کنم. از تمام عزیزانی که در این مسیر بنده را همراهی کردند صمیمانه سپاسگزارم.
عکس و متن: مسافر محسن
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
143