English Version
English

علم پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد

علم پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر

آغاز سال تحصیلی و سال آموزشی کنگره 60 را به همه عزیزان تبریک می‌گویم و امیدوارم در طول سالِ پیش رو، دانایی بیشتری کسب کنیم. با شروع سال تحصیلی مدارس، در کنگره هم‌سال آموزشی آغاز می‌گردد؛ برای هر هفته یک دستور جلسه در نظر گرفته می‌شود و در طول هفته اعضاء کنگره راجع به آن نظرات، دیدگاه‌ها و تجربه‌های خود را بیان می‌کنند. اولین دستور جلسه در مورد صورت‌مسئله اعتیاد است که زیربنا و شالوده‌ی بنای عظیم علمی کنگره 60 می‌باشد؛ زیرا کنگره برای بیان درست بیماری اعتیاد، بنای بسیار عظیمی را ساخته است به‌طوری‌که اعتیاد خودش یک علم و یک‌رشته تخصصی است و برای کامل شدن علم اعتیاد باید علوم دیگری اعم از علم انسان‌شناسی، فلسفه و ... به کمک آن بیایند.

صورت‌مسئله اعتیاد عنوان مقاله‌ای است که برای اولین بار توسط جناب مهندس دژاکام در سال 1378 در اولین کنگره سراسری پزشکی راه‌کارهای اعتیاد در سیستان و بلوچستان ارائه شد. با ارائه این مقاله بسیاری از گره‌های کور اعتیاد باز شد و صورت‌مسئله آن کاملاً مشخص گردید. با روشن شدن صورت‌مسئله اعتیاد گام بسیار بزرگی در جهت درمان آن برداشته شد. حالا چرا عنوان مسئله را به آن می‌دهیم؟ چون اعتیاد یک مسئله است و هر مسئله‌ای هم یک صورت‌مسئله دارد که از تعدادی مجهول به وجود می‌آید. اگر ما صورت‌مسئله را به‌خوبی درک کنیم و خوب فکر کنیم که سؤال از ما چه می‌خواهد و یا به دنبال چه مجهولی بگردیم، به‌راحتی می‌توانیم به آن پاسخ بدهیم. چون به‌قول‌معروف پاسخ در خودِ سؤال نهفته است. ولی اگر مسئله را خوب درک نکنیم و اصلاً ندانیم که سؤال از ما چه چیزی می‌خواهد نمی‌توانیم آن را حل کنیم.

یکی از مشکلات اصلی اعتیاد هم تابه‌حال همین بوده است که صدها سؤال مجهول وجود داشت که هیچ‌کس پاسخ درستی برای آن‌ها نداشت و چون نتوانستند راه‌حل منطقی برای آن پیدا کنند، گفتند اعتیاد درمان ندارد و یک بیماری لاعلاج، مرموز و پیش‌رونده است و فقط شاید بتوان آن را به‌صورت کوتاه‌مدت درمان کرد که متوسل به روش‌هایی مثل سقوط آزاد، شلاق درمانی، دست‌کاری سیستم مغز و سم‌زدایی و... شدند که هیچ‌کدام نتوانست بیماری اعتیاد را درمان کند. کاری که آقای مهندس انجام دادند این بود که این معادله چند مجهولی را تبدیل به یک معادله یک مجهولی کردند و مجهول این معادله این بود که چرا یک فرد مصرف‌کننده هرچقدر هم تلاش می‌کند و از هر روشی که استفاده می‌کند بازهم حال او خوب نیست؟ چرا نمی‌تواند به‌درستی کارهای روزانه‌اش را انجام دهد؟ چرا باوجود تحمل رنج ترک‌های گوناگون و سرزنش خانواده و اطرافیان دوباره میل به مصرف مواد دارد؟ چرا وسوسه مواد او را رها نمی‌کند؟ چرا گوشه‌گیر و افسرده شده است؟ چرا زود عصبانی می‌شود؟ چرا کم‌حوصله است؟ چرا گریه می‌کند؟ چرا میل به زندگی ندارد؟ و هزاران چرای دیگر که با مطرح‌شدن مثلث درمان که شامل جسم، روان و جهان‌بینی است به همه این سؤالات پاسخ‌داده‌شده است.

بر مبنای این مثلث که در مقاله صورت‌مسئله اعتیاد مطرح شد، اگر یک فرد مصرف‌کننده بخواهد به درمان قطعی برسد و برای همیشه پرونده اعتیاد را در دفتر زندگی خود ببندد، باید هر سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی او که براثر مصرف مواد از تعادل خارج‌شده، کاملاً به تعادل برسد؛ زیرا براثر اعتیاد، عملکرد سیستم ایکس او که شامل سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی و مخدرهای طبیعی بدن است دچار اختلال شده و به این راحتی و در کوتاه‌مدت هم راه‌اندازی نمی‌شود؛ زیرا اعتیاد در قسمت فیزیولوژی یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرونی به‌جای مواد مخدر درونی بدن، بنابراین برای این‌که این سیستم دوباره راه‌اندازی شود و به حالت تعادل برگردد، نیازمند زمان مناسب، داروی مناسب و روش مناسب هست.

عملکرد ناقص سیستم ایکس در اثر استفاده از مواد مخدر باعث می‌شود که فرد با قطع ناگهانی مواد در قسمت جسم خود دچار مشکل گردد و علائمی چون عطسه، آبریزش بینی، اسهال، خمیازه، استخوان‌درد و ... به سراغ او بیاید. در قسمت روان هم فرد دچار مشکل و به‌هم‌ریختگی می‌شود که خود را به‌صورت افسردگی، گوشه‌گیری، کم‌حوصلگی، عدم میل به زندگی و... نشان می‌دهد. البته همه این‌ها نشانه بیمار روانی بودن در یک فرد مصرف‌کننده نیست. چون با به تعادل رسیدن جسم همه این علائم از بین می‌روند؛ پس همگی آن‌ها ریشه در جسم دارند. به‌موازات این‌ها تفکرات و دیدگاه فرد مصرف‌کننده هم منفی و افیونی می‌گردد و فرد هیچ امیدی به زندگی ندارد و نمی‌تواند درست فکر کند و تصمیم بگیرد. نمی‌تواند به‌درستی کارهای خود را انجام دهد، از همه‌کس طلب کار است و برای رهایی از این افکار منفی دوباره به مواد پناه می‌برد؛ چون فکر می‌کند که زندگی بدون مواد برای او هیچ معنایی ندارد.

در کنگره به کمک روش DST و داروی OT و در طول یازده ماه، جسم، روان و جهان‌بینی فرد مصرف‌کننده به تعادل می‌رسد و او بدون آن‌که کوچک‌ترین مشکلی داشته باشد اعتیاد خود را درمان می‌کند. در حال حاضر هزاران نفر با این روش در کنگره به درمان رسیده‌اند و کوچک‌ترین وسوسه یا حالت میل به بازگشت مواد در آن‌ها وجود ندارد. به‌طوری‌که به قول آقای مهندس فرد درمان شده اگر در انباری از مواد مخدر بخوابد حتی خواب مواد را هم نمی‌بیند و به‌راحتی بدون کوچک‌ترین وسوسه‌ای به خواب می‌رود. جناب مهندس دژاکام با تحقیقات گسترده‌ای که در حوزه اعتیاد انجام می‌دهند و تبادل اطلاعاتی که با جامعه پزشکی دارند، درصدد آن هستند که انشاالله صورت‌مسئله اعتیاد برای همگان در هر نقطه‌ای از جهان که هستند روشن گردد و همه مصرف‌کنندگان مواد مخدر که خواستار رهایی از بند اهریمن هستند با روش درست به درمان برسند و به آغوش خانواده و جامعه به‌سلامت بازگردند. به امید روزی که پیام کنگره 60 در سراسر گیتی منتشر شود و همه بیماران اعتیاد آن را دریافت کنند و به رهایی و آرامش برسند. در آخر، علم پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد.

 

نویسنده: کمک راهنما خانم لیلا لژیون یکم

تایپ: همسفر فاطمه

نمایندگی: همسفران شهرری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .