چهاردهمین جلسه از دور چهارم لژیون سردار، نمایندگی آکادمی با استادی مسافر سجاد، نگهبانی مسافر داود، دبیری مسافر غلامرضا و خزانهداری مسافر مهدی با دستور جلسه "در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ من چه کردهام؟" دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر، پنج سال پیش به واسطه معرفی کنگره توسط یکی از دوستان وارد کنگره شدم و در اوایل هیچ شناختی از کنگره نداشتم. معمولاً یک ربع قبل از شروع جلسه که میآمدم فعالیت یکسری از دوستان حالا چه به عنوان نگهبان، مرزبان و .... نظرم را جلب میکرد که ساعتها قبل از شروع جلسه حضور داشتند و همه چیز مرتب و منظم بود و حتّی بعد از اتمام جلسه، باز هم یکسری افراد برای جمع کردن و تمیز کردن حضور دارند و همه چیز مرتب و منظم میشود برای اینکه من بیایم روی صندلی به راحتی بنشینم.
.jpg)
اوایل سفر بخاطر شرایط درمانم آنقدر توجه لازم را به محیط نداشتم و همیشه یک سوال در ذهن داشتم که چرا به دنبال زندگی شخصی خودشان نمیروند؛ تا اینکه من در اولین گلریزان کنگره حضور داشتم و شاهد کارت بانکی کشیدن و خدمت مالی اعضای کنگره بودم و واقعا برایم سوال بود این دوستان چه چیزی را در کنگره دیدهاند که از بخشی از دارایی خودشان میگذرند و به کنگره تقدیم میکنند.
.jpg)
تا اینکه سرانجام در اواخر سفرم رسیدم به دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره؛ در آن مقطع در حالیکه ذهنم بهتر شده بود و حال خرابِ کمتری داشتم ولی همیشه تصور می کردم کمک کردن به معنای این است که یک نفر در چاهی گیر افتاده و به کمک نیاز دارد و باید دستش را بگیرند و از چاه بیرون بکشند و یا یک نفر در حال غرق شدن است و باید کمک کرد تا از آب بیرون بیاید، ولی کاری که کنگره برای من کرد این بود، سجاد که یک مرده متحرک بود را زنده کرد و من را احیا کرد و بعد از احیا شدن هم به حال خودم رهایم نکرد.
تا همین امروز که حدوداً پنج سال از آمدن من در کنگره میگذرد اگر حتی در جلسه حضور هم نداشته باشم به واسطه سیدیهای آموزشی که گوش میکنم به طور مستمر در حال آموزش و یادگیری هستم که چگونه زندگی کنم و اگر موفقیتی در زندگی، کسب و کارم است و آرامش بسیار زیادی را تجربه میکنم، همگی به واسطه کمکها و آموزشهای کنگره بوده و خواهد بود، توسط افرادی که از وقت و انرژی خودشان گذاشتهاند و بزرگوارانی که در لژیونهای مالی خدمت کردند تا چراغ کنگره۶۰ روشن بماند همه آنها به من خدمت کردند.
من هم بایستی در حد بضاعت و توان خودم به این سیستم خدمت کنم. اگر به صورت فیزیکی نمیتوانم حضور داشته باشم شاید بتوانم با حمایت مالی نقش کوچکی داشته باشم تا در اقیانوسی که قطرهای از آن هستم در حد توان و بضاعت خودم نقشی در استحکام پایههای مالی کنگره داشته باشم. ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.

تایپ: مسافر حمید لژیون دوم
عکس و تنظیم خبر: مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
520