جلسه پنجم از دوره اول از سری کارگاههایی آموزش عمومی کنگره ۶۰ با استادی دیدهبان محترم مسافر محمد صادق و نگهبانی مسافر مهدی و با دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه" هفته دیدهبان" در روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان من محمد صادق هستم یک مسافر، در ابتدا خیلی خوشحال هستم که در خدمت شما عزیزان هستم و سپاسگزار خداوند هستم که این لیاقت را به من داد، تا امروز، بتوانم در این جایگاه خدمت کنم. امیدوارم جلسه خوبی را در کنار هم داشته باشیم و در پایان یک خروجی شاداب و پر انرژی داشته باشیم.
خدا قوت ویژه عرض میکنم خدمت گروه مرزبانی و ایجنت نمایندگی، بابت تغییرات اساسی در قسمت اداری شعبه و پارتیشنبندی زیبایی که در قسمت اداری شعبه صورت گرفته است.
و اما در مورد دستور جلسه هفته دیدهبان، ابتدا بر حسب وظیفه، سپاسگزاری میکنم از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان و برای این سپاسگزاری دلیل قانعکنندهای هم دارم. این جمله را قبلاً گفتم، امروز هم میگویم و بعداً هم خواهم گفت: اگر سالها پیش که جناب مهندس در حال درمان و اتمام درمان خود بودند و بعد از درمان خودشان، همهچیز را رها میکردند و این مسیر را ادامه نمیدادند، امروز، هیچکدام از ما اینجا نبودیم. حالا اینکه در کجا بودیم و چه وضعی داشتیم، کلاً بماند... اگر آن ساچمه یا چرخدنده اولیه شروع به حرکت نمیکرد، ساچمههای بعدی هم شروع به حرکت نمیکردند. امروز به واسطه همان حرکت و نیروی اولیه، هزاران نفر در اقصینقاط کشور در حال حرکت هستند. البته باید عرض کنم، نقش خانواده جناب مهندس در نوع حرکت این مجموعه بسیار مهم و غیر قابل انکار است. همه اعضای این خانواده، شبانهروزی در کنار آقای مهندس، زحمت کشیدند، تا کنگره۶۰ به شکل امروزی و به این گستردگی در آید.
اگر بخواهیم در مورد روزهای ابتدایی کنگره صحبت کنیم، کاملا متفاوت با آن چیزی بود که امروز میبینیم. جناب مهندس همیشه، به این موضوع تاکید دارند که دیدهبانها و قدیمیها باید وضعیت آن روزها را به تازهواردین بگویند. وقتی جناب آقای مهندس در فرمایشاتشان میگویند که ما لنگ یک کاسه آش بودیم برای افطاری، واقعاً درست میگویند. حکایتی است که در آن شخصی میگویند ۵۰ سال قبل پدر من به خاطر گرسنگی فوت کرد، میپرسند که بابای شما واقعا یک کفه دست، نان نداشت که بخورد و نمیرد؟ در جواب گفت که اگر داشت که میخورد و نمیمرد. کنگره، روزهای سختی را پشت سر گذاشته است و امروز شاهد شکوفایی کنگره ۶۰ در کل کشور هستیم. کنگره ۶۰ امروزه در اکثر نقاط ایران، شعبه دارد که ملکیت بسیاری از این شعب، به کنگره۶۰ اختصاص دارد. این گستردگی و عظمت به واسطه تدبیر یک مدیر آگاه و یک نگهبان ریز بین، میسر شده است.
گروه دیدهبانها هم کمکم شکل گرفتند و به شکل امروزی در آمدند. این سپاسگزاری که امروز من به جا میآورم، واقعاً بیهوده نیست.
نکته بعدی، اینکه بنده دیدهبان انضباطی هستم و باید در مورد تخصص و عملکرد دیدهبان انضباطی، صحبت کنم. لژیونهای انضباطی، بهسان گاردریل کنار جاده هستند و این گارد ریلها در حکم محافظ خودروهایی است که در این جاده حرکت میکنند و اگر احیاناً خودرویی منحرف شود، این گارد ریلها از سقوط خودرو به دره محافظت میکنند. لژیونهای انضباطی هم از سقوط و انحراف مسافرین جلوگیری میکند. این لژیون برای قیچی کردن و حذف افراد تشکیل نشده است. با تدبیر جناب مهندس، کسی از کنگره اخراج نمیگردد، فقط بحث دوری از کنگره پیش میآید. تا شخص در این مدت دور بودن، قدر متد و قدر کنگره۶۰ را بداند و این دوری جزیی از پروسه درمان شخص است، تا شخص در این مدت به خودش بیاید و متوجه اشتباهات خود گردد. کنگره هیچکس را از نعمت درمان و رهایی محروم نمیکند. اینها کسانی هستند که از امکانات کنگره و متد کنگره درست استفاده نکردند. هیچکس به خاطر سفر درست و اصولی بازخواست نمیشود. همه خدمتگزاران در خدمت مسافران منظم هستند. وقتی مسافری به این مجموعه خسارت میزند، باید جبران خسارت کند. باید یاد بگیرد که مسئولیت کارهای خود را به گردن بگیرد. کار لژیون انضباطی، وصل کردن آدمهایی است که خودشان هم باور ندارند که قرار است دوباره به کنگره وصل شوند. مثل بازیکن تلاشگر و ماهری که توپهای اصطلاحاً مرده، که همه فکر میکنند از خط بیرون رفته و لب اوت است و دیگر به درد نمیخورد را نجات داده و با یک سانتر دقیق به گل تبدیل میکنند. قوانین لژیون انضباطی هم دقیقاً چنین میکند و از کنار رفتن و اوت شدن جلوگیری میکند و چهبسا همین شخص در معرض اوت، روزی خدمتگزار صدیقی برای کنگره میشود. کسانی که چندین بار انضباطی شده بودند، امروز در دفتر سیمرغ در حال خدمتکردن هستند. چرا انسان این همه تغییر میکند؟ چه چیزی باعث این تغییر میشود؟ فقط به خاطر قوانین درست و رفتارهای درست این عمل میسر میگردد.
تمام کارها و مصوبات لژیونهای انضباطی با صلاحدید و نظر جناب آقای مهندس صورت میگیرد. اینکه جناب مهندس میفرمایند: دیدهبانها ستونهای کنگره ۶۰ هستند، به دیدهبانان لطف دارند، ولی اگر خود آقای مهندس بالای سر دیدهبانی نباشه، خیلی چیزها تغییر میکنه و احتمال به انحراف کشیده شدن بسیار محتمل است. خداوند را شاکریم که سایه ایشان بالای سر ماست و خداوند هیچ مجموعه و هیچ خانوادهای را بدون بزرگتر به حال خود وا نگذارد. متشکرم که به سخنان من توجه کردید.
اجرای پیمان و اهدای شال ایجنت نمایندگی، دوره پنجم














تایپ و ویرایش: مسافر یداله، راهنمای لژیون دهم
عکس، درج و ارسال: مسافر ابوذر، رهجوی لژیون چهارم
ضبط صدا: مسافر علی، مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
929