جلسه پنجم از دور چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه امیر اراک با استادی راهنما مسافر اصغر،نگهبانی همسفر یاسین و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه «هفته دیدهبان» در تاریخ ۱۴۰۴/۲/۲۱ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
.jpeg)
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر
خدا را شاکرم که اذن و اجازه ی خدمت در این جایگاه به من داده شد، رهایی های شعبه را به خود عزیزان و راهنمای محترمشان تبریک می گویم.
درمورد دستور جلسه آنچیزی که درمورد دیده بان ها به ذهنم می رسد خدمت شما عرض می کنم، اگر به تاریخچه کنگره نگاه کنیم که چگونه بحث دیده بان ها مطرح شد این بود که آقای مهندس به تنهایی آمدند و قضیه ای به این بزرگی را انتقال دادند و درمان اعتیاد را شروع کردند که در ادامه نیاز به افرادی بود، آقای مهندس وقتی یک برنامه ای را می خواهد اجرا کند برای ده سال دیگر حتی صد سال دیگر هم می نشینند فکر میکنند و این موضوع را روی کاغذ می نویسند و ارائه می دهند و کاربردی می کنند که وقتی کاربردی می شود برای صد سال بعد هم مشخص می شود که این موضوع ادامه دار است، آقای مهندس نیاز به دیده بان ها را وقتی حس کردند که تعداد دو یا سه شعبه بیشتر در ایران نبود
ولی این موضوع را لازم دانستند چون اعتیاد آنقدر در ایران گسترده و پیچیده است که هرروز هم مخدرهای جدیدی دارد وارد عرصه ی اعتیاد می شود، در آن زمان وجود دیده بان ها را لازم دانستند، دیده بان ها علاوه بر سرکشی به شعبه ها هرکدام وظیفه ی خاص خودشان را دارند، آن زمان که آقای مهندس شورای دیده بانی را تشکیل دادند شاید کار آن ها آنقدر پیچیده نبود ولی الان حدود صد و سی شعبه در سطح کشور هست که علاوه بر آنها لژیون هم هست؛
در بعضی شهرها کلینیک ها هم دارند فعالیت می کنند که کمتر از شعبه نیست، نگاه که میکنیم سازمان هایی وقتی می خواهند جلسه ای برگذار کنند از ده روز قبل با مسئول و اعضای دیگر هماهنگ می کنند ولی وقتی جلسه می خواهد برگذار شود اعضا نیستند! مسئول جلسه شاید نباشد یا با تاخیر بیاید! ولی در کنگره حدود صد و سی شعبه هفته ای سه جلسه راس ساعت پنج شروع به فعالیت می کنند که علاوه بر آن جلسه ی همسفران هم هست که بدون کوچکترین بی نظمی این جلسات برگذار می شود، من خودم ده سال هست در کنگره هستم کوچکترین درگیری ای را مشاهده نکردم چون از همان ابتدا این نظم و انضباط برای همه افراد دیکته شده و همه می دانند باید چکار کنند، یک نفر از بیرون وارد کنگره می شود منِ راهنما حق ندارم مشاوره بدهم، سفر دومی حرفی نمی زند و کاملا به مرزبانی و تازه واردین هدایت می شوند، این وظایف از بالا دارد دیکته می شود،
.jpeg)
در هر سازمانی اگر دقت کنیم هرکس که سِمَتش بالاتر می رود کمتر کار می کند ولی در کنگره برعکس هست، یک سفر اولی کمترین کار را انجام می دهد و فقط وظیفه اش درمان است، سفر دومی خدمت بر عهده می گیرد، راهنما وظیفه اش بیشتر است و ایجنت وظیفه ی سنگین تری دارد ولی دیده بان ها از همه وظیفه بیشتری دارند و تمام روزهای هفته درحال خدمت هستند، همیشه خودشان را درحال خدمت به افراد می بینند و راحت با افراد صحبت می کنند، انشاالله خداوند خیر و برکت به زندگی همه آن ها بدهد که انقدر این سیستم را روی نظم و انضباط نگه داشته اند،
ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
تایپ:مسافر رضا
عکس:مسافر علی
تنظیم:همسفر یاسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
84