English Version
This Site Is Available In English

دیده‌بان قبل از هرچیزی باید کلی‌نگر باشد

دیده‌بان قبل از هرچیزی باید کلی‌نگر باشد

جلسه دهم از دوره اول جشن‌های هفته دیده‌بان کنگره 60 نمایندگی فردوسی مشهد با استادی دیده‌بان محترم جناب بابک لطفی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر مرتضی و دبیری مسافر اکبر با دستور جلسه "هفته دیده‌بان" پنجشنبه 18 اردیبهشت 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان بابک هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که یک‌بار دیگر در نمایندگی خوب فردوسی، در کنار شما مسافران و همسفران هستم، حضور در نمایندگی‌های مشهد برای من حس خاصی دارد و خاطراتی را در من نسبت به گذشته زنده می‌کند که لذت‌بخش است.
این‌که فعالیت کنگره 60 در مشهد در ابتدا از یک بنگاه املاک در بولوار هدایت شروع شد و هسته اولیه کنگره از آن بنگاه املاک شکل گرفت و از آن بنگاه املاک الآن و در طول مدت سیزده سال نزدیک به بیست نمایندگی رسیده است.
بعدازآن بنگاه فرهنگسرای الهیه به‌عنوان اولین نمایندگی مشهد شکل گرفت که ما هر جلسه‌ای را که آنجا تشکیل می‌دادیم با هر عنوانی محدودیت داشتیم.

تفکر کنگره‌ای بچه‌های آن دوره و حمایت بنیان کنگره 60 در دفتر مرکزی باعث شد که ما دنبال جا و مکان بگردیم و توانستیم اولین نمایندگی رسمی را در این مکان و نمایندگی فردوسی تشکیل دهیم و بچه‌ها فضایی مخروبه و ناخوشایند را با عشق ساختند، یکی گچ داد و یکی ملات ساخت، یکی چایی برای بچه‌ها درست کرد و آن دوره فضای قشنگی درست‌شده بود و زیربنای اصلی و محکم داشتن این بیست نمایندگی را همان آدم‌هایی گذاشتند که دست‌به‌دست همدیگر دادند و با یک عشقی به داشتن یک سقف برای خودشان آمدند و چراغ نمایندگی فردوسی را روشن کردند.

وقتی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم مسیر حرکت خیلی مهم است که ما بدانیم در مسیری که به جلو می‌رویم چه می‌خواهیم؟ بچه‌های آن موقع تمام تمرکزشان بعداز درمان و رهایی خودشان این بود که فضا را طوری مهیا کنند تا بقیه افراد هم نوع خودشان هم به درمان برسند و وجود این تفکر بود که باعث شد ما الآن در استان خراسان شاهد بیست نمایندگی باشیم.

اوایل نمایندگی الهیه تعداد نفرات آن‌قدر کم بود که من مسافران را به اسم کوچک می‌شناختم ولی در حال حاضر حتی راهنمایان را به چهره می‌شناسم ولی هفتاد درصد آن‌ها را به اسم نمی‌شناسم و این نشان‌دهنده دوری مسئولین کنگره از خدمتگزاران نیست، بلکه نشان‌دهنده این است که کنگره چقدر گسترده شده و فعالیتمان ثمربخش بوده است تا اینکه امروز برای مشخص شدن تعداد راهنمایان در خراسان لازم است حتماً به آمارها مراجعه کنیم.
پشت همه این‌ها یک عشق است و قطعاً تعداد این سقف‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود و باز همه این‌ها برگرفته از تفکر کنگره است که در آموزش‌های کنگره از آن استفاده می‌کنیم.

در رابطه با بحث دیده‌بان باید بگویم هر مجموعه‌ای که یک هدفی را دنبال می‌کند باید یک چارت سازمانی و یک سلسله مراتبی داشته باشد تا بتواند بقاء خودش را حفظ کند و کنگره 60 هم از این اصل دور نبوده ونیست. با توجه به اینکه این نیاز را جناب مهندس بیست‌وچند سال پیش حس می‌کردند و امروز را می‌دیدند که ما در کشور درمجموع اگر پارک‌های ورزشی را هم حساب کنیم تعداد نمایندگی‌هایی که داریم با قسمت خانم‌ها بیشتر از 200 نمایندگی می‌شود، حدود 147 نمایندگی درمان و 85 نمایندگی پارک ورزشی داریم یعنی حدود بیشتر از دویست وبیست مرکز داریم که حالا یک تعدادی ورزشی و یک تعدادی درمانی هستند.

آقای مهندس در آن روز، امروز را می‌دیدند که چرخاندن این تعداد نمایندگی نیاز به یک هیئت‌مدیره یا نیاز به یک اتاق فکر قوی دارد و حتی به نظر من آن روز، پنجاه سال دیگر را که ما الان در آن قرار داریم را هم می‌دیدند و یک سری قوانینی را آن موقع در نظر گرفتند یا یک سری شرایطی را فراهم کردند که اگر کنگره 200 نمایندگی که هیچ، 2000 نمایندگی هم داشته باشد، چنانچه ما روی آن اصول جلو برویم، به آن احترام بگذاریم و رعایتشان نماییم هیچ خللی در عملکرد کنگره پیدا نمی‌شود و با توجه به همین نیاز بود که هیئت‌مدیره‌ای را در نظر گرفتند و اسم آن را دیده‌بانان گذاشتند.

جناب مهندس دیروز در جلسه جشن دیده‌بان سخنی را گفتند که قبلاً هم شنیده بودم ولی برای من خیلی جذاب بود که گفتند در انتخاب اسامی جایگاه‌ها، ما از اسامی استفاده می‌کنیم که آدم‌ها به آن حس بدی نداشته باشند و وقتی اسامی این جایگاه‌ها را می‌شنوند احساس امنیت نمایند مثلاً وقتی به ما بگویند دیده‌بان، تنها چیزی که به نظرمان می‌رسد شخصی است که بالای برجی ایستاده است و دیده‌بانی و نظارت می‌کند ویا وقتی می‌گوییم راهنما، مرزبان و ایجنت، شاید هیچ‌کدام از این اسامی خاطره بدی را به ذهن ما نمی‌آورد و آن احساس امنیتی را که گفتم با شنیدن این اسامی واقعاً آدم پیدا می‌کند.

در طول مدت سال‌های گذشته نحوه انتخاب دیده‌بان‌ها را شنیده‌ایم که خود آقای مهندس نفر دوم را انتخاب کردند و آن دو نفر، نفر سوم را انتخاب کردند و همین‌طور تا گروه تکمیل شد و چیزی که این وسط مهم است این است که تمام کسانی که در سال‌های گذشته به‌عنوان دیده‌بان خدمت کرده‌اند یک خصوصیت بارز داشته‌اند که باعث رشد کنگره شد و آن این بود که برای در نظر گرفتن خیر و صلاح اعضای کنگره جزئی‌نگری نمی‌کردند یعنی اینکه کل را در نظر می‌گرفتند به‌عنوان‌مثال ایجنت یک نمایندگی باید جزئی‌نگری داشته باشد و منظور اینکه نمایندگی خودش را ببیند و چنانچه بخواهد یک‌صد و چهل نمایندگی دیگر را در نظر بگیرد شاید یک سری کارهایی در نمایندگی‌های دیگر قابل‌اجرا باشد ولی در نمایندگی او قابلیت اجرا نداشته باشد.

پس دیده‌بان اولین چیزی را که باید داشته باشد این است که کلی‌نگر باشد و کلیات را در نظر بگیرد یعنی آن چیزی را که در نظر می‌گیرد یا آن چیزی را که به‌عنوان قانون می‌خواهد روی آن نظارت کند یا وضع کند برای کل نمایندگی‌ها قابل‌اجرا باشد یعنی اینکه در تبریز قابل‌اجرا باشد، در بندرعباس هم قابل‌اجرا باشد، در مشهد و ایلام هم قابل‌اجرا باشد و پتانسیل همه نمایندگی‌ها در نظر گرفته بشود یا طرفدار یک شعبه خاص نباشد مثلاً من اگر سابقه خدمت در مشهد رادارم حالا برای چند سال یا اینکه اصالتاً مشهدی هستم برای نمایندگی‌های مشهد امتیاز خاصی را قائل نشوم.

من هیچ‌وقت این را کتمان نمی‌کنم که زمانی که به مشهد می‌آیم در هرکدام از نمایندگی‌های خراسان حضور دارم با توجه به اینکه اصالت مشهدی دارم واقعاً یک حس نزدیکی خاصی با اعضا، مسئولین، سفر اولی‌ها، مسافران و یا همسفران دارم ولی این را در کنگره یاد گرفتیم و این باعث نمی‌شود که بخواهیم در دفتر مرکزی امتیاز خاصی را بابت این قضیه قائل بشویم که اگر این باشد عمل سالم را انجام نداده‌ایم.

پس یک دیده‌بان قبل از هر چیزی باید کلی‌نگری داشته باشد و بتواند کلیات مسئله را در نظر بگیرد و باز در کنار این باید بتواند خودش را جای افرادی بگذارد که در نمایندگی‌هایی حضور دارند که شاید خیلی توانمندی زیادی را هنوز ندارند مثل نمایندگی‌های تازه تأسیس و مطلب بعدی این است که برای اینکه یک دیده‌بان بتواند بهتر خدمت بکند یا بتواند خدمتش را به‌صورت کامل انجام بدهد باید در چهارچوب کنگره حرکت نماید و اگر نگاه کنیم تشکل‌هایی که به مشکل خورده‌اند یا موفق نبوده‌اند یکی از اشکالاتی که درونشان پیش می‌آید این است که افرادی که قانون‌گذار هستند یا به‌عنوان مسئولین آن تشکل هستند خودشان آن قوانین را رعایت نمی‌کنند و قوانین را وضع می‌کنند تا بقیه رعایت بکنند.

اما یکی از موفقیت‌های کنگره این بوده است که قوانین برای همه قوانین است، اگر نگاه کنیم نمونه ساده‌اش بحث سی دی نوشتن است که همه دیده‌بانان در طول هفته همه روزهایشان پر است و هفت روز هفته را یک‌طوری در حال خدمت کردن هستند حالا یا در دفتر مرکزی یا در نمایندگی‌های کشور هستند ولی این دلیل نمی‌شود که اجازه داشته باشند سی‌دی‌هایشان را ننویسند همه آن‌ها با عشق سی‌دی‌هایشان را می‌نویسند و هر هفته یا هر جلسه دیده‌بانان باید به خود آقای مهندس تحویل بدهند یا خیلی نمونه‌های دیگر خیلی مثال‌های دیگری وجود دارد که هر دیده‌بانی موظف است همه آن قوانینی را که افراد سفر اولی ویا سفر دومی رعایت می‌کنند به‌صورت نسبی رعایت کند اگر ما بتوانیم از همین الگو بگیریم در هر نمایندگی و در هر جایگاهی که حضور داریم این مسئله را الگو قرار بدهیم و به آن چهارچوب و قوانین احترام بگذاریم فکر می‌کنم که همین مسیر رو به رشد و پویایی را که داریم می‌رویم، در ادامه هم برایمان اتفاق خواهد افتاد و در کل کشور می‌توانیم این گسترش را هرسال بیشتر از سال قبل داشته باشیم.

یک موضوع خیلی جالبی که داشتم چند روز پیش با آقای مهندس راجع به آن صحبت می‌کردم این بود که ما در سال‌های گذشته و در سال هشتادوهشت که من کنگره آمدم فکر می‌کنم سه نمایندگی داشتیم و یک نمایندگی دیگر هم بود که شکل نگرفته بود.
ما اصفهان را داشتیم و در تهران هم دو شعبه آکادمی و انقلاب را داشتیم که بعد شعبه انقلاب با توجه به اتفاقاتی که برایش افتاد مکانش تغییر کرد و به شعبه شادآباد تغییر یافت.

سال هشتادوهشت ما سه نمایندگی داشتیم و اما الآن که سال هزار و چهارصد و چهار است وحدودا شانزده سال گذشته است و در این شانزده سال سه نمایندگی ما حدوداً به بیش از 140 نمایندگی درمان رسیده است و دو پارک داشتیم یکی پارک طالقانی و با توجه به اینکه در اصفهان نمایندگی داشتیم در اصفهان هم یک پارک داشتیم که هیچ‌کدام پتانسیل‌های اکنون را نداشتند اما الآن 85 نمایندگی فعال خوب ورزشی و پارک داریم که این‌ها همه به درایت آقای مهندس و خدمت‌گزاری که دیده‌بانان از اول تا الآن داشته‌اند، برمی‌گردد.

اینکه من خودم دیده‌بان هستم و این افتخار را الآن دارم، عرض نمی‌کنم، من شاید کمترین خدمت را در گروه دیده‌بانان انجام می‌دهم ولی اگر آن افرادی که در ابتدای کارآمدند و به‌عنوان دیده‌بان انتخاب شدند فارغ از اینکه الآن در سیستم حضور دارند یا اینکه الآن به هر دلیلی دیگر در حال خدمت در این جایگاه نیستند، اگر آن‌ها از ابتدا همین مواردی را که عرض کردم، رعایت نکرده بودند الآن این تعداد نمایندگی را نداشتیم و شما هیچ تشکلی را پیدا نمی‌کنید که در عرض سیزده یا چهارده سال بتواند این‌قدر رشد کند.

در گروه دیده‌بانان اتفاقی که می‌افتد این است که همه دنبال این هستند که چه طور شرایطی را فراهم کنند تا کنگره بتواند روی اصول خودش گسترش پیدا کند یعنی فقط گسترش، موردنظر نیست و مهم این است که روی اصول خودش به‌صورت مطلوب باکیفیت بالا بتواند گسترش پیدا کند و به خاطر همین موضوع زمانی که یک نمایندگی جدیدی قرار است احداث بشود خیلی سخت گرفته می‌شود. عزیزان زمانی که دفتر مرکزی می‌آیند و درخواست احداث نمایندگی جدید را می‌نمایند با یک سری موانعی روبرو می‌شوند که اگر آدم از دور به این موانع نگاه کند شاید بگوید ما می‌خواهیم برویم و یک فضایی را در اختیار بگذاریم و یک مبلغی را هم جمع می‌کنیم و به دفتر مرکزی بابت اینکه برای شهر خودمان هزینه بشود پرداخت می‌کنیم و همه امکانات را ما فراهم کرده‌ایم ولی بازهم می‌گویند نه.

اگر قرار بود به همه آن درخواست‌ها پاسخ آری داده بشود کیفیت درمان در کل کشور باهم یکسان نبود و امروز که نگاه می‌کنیم کیفیت درمان در لژیون‌های کوچکی که شاید در مناطق دورتر قرار دارند با تهران، مشهد، اصفهان و با نمایندگی‌های قدیمی و قوی یکی هست و این نشان‌دهنده این است که قوانین در کنگره درست اجرا می‌شود.

حالا این قوانین را چه کسانی می‌گذارند؟ دیده‌بانان به‌عنوان قانون‌گذاران کنگره یا معادل همان هیئت‌مدیره تشکل‌های مختلف، این قوانین را در نظر می‌گیرند و خودشان هم موظف هستند تا بر اجرای آن قوانینی که گذاشته‌اند، نظارت کنند و مجری این قوانین هم مرزبانان، راهنمایان، ایجنت ها و سایر خدمتگزاران هستند.
در قسمت دیده‌بانان اگر بخواهم برای عزیزانی که خیلی آشنایی ندارند توضیحی بدهم، هر دیده‌بانی مسئول انجام یک قسمت می‌باشد یعنی ما دیده‌بان راهنمایان داریم، یک نفر مسئول امور مالی هست یک نفر مسئول امور انضباطی و یک نفر مسئول امور ورزشی هست و بنده این رادارم که مسئول روابط عمومی و شربت او تی کشور باشم و اگر که نگاه کنیم هرکسی هم به‌صورت تخصصی یک کاری را انجام می‌دهد و غیرازاینکه به اجرای قوانین نظارت می‌کنند به‌صورت تخصصی هم هرکسی یک قسمت کار را انجام می‌دهد وبر حسن انجام همه این کارها آقای مهندس به‌عنوان بنیان و نگهبان کنگره ۶۰ نظارت دارند.

اگر ما بتوانیم از این نحوه عملکرد در زندگی‌مان الگوبرداری کنیم خیلی می‌توانیم موفق باشیم چه در زندگی خانوادگی و چه در زندگی کاری.
من همیشه می‌گویم کنگره زمانی می‌تواند برای من خیلی ارزشمند باشد که من آن چیزی را که در فضای کنگره یاد می‌گیرم بیرون از کنگره بتوانم اجرائی نمایم یعنی اگر من داخل کنگره می‌آیم و در این فضا حالم خوب است و ازاینجاکه بیرون می‌روم، نمی‌توانم آن حال خوب را تجربه کنم کار بزرگی نکرده‌ام در این فضا که معلوم است حال من خوب است چون همه آدم‌ها بامحبت با من برخورد می‌کنند، همه برای آدم دست می‌زنند، من میکروفن رو هم بگیرم دستم و حرف‌هایی که می‌زنم خیلی حرف‌های خاص و خوبی نباشد بازهم در انتها آدم‌ها برایم دست می‌زنند، همه همدیگر را بغل می‌کنند، به هم سلام می‌کنند و به هم چای تعارف می‌کنند و معلوم است که در این فضای مثبت، حال من خوب است حالا اگر من توانستم چیزهایی را که در این فضا به‌عنوان آموزش در اختیار من قرار داده می‌شود را از این درب با خودم بیرون ببرم و بازهم همان‌ها را اجرا کنم آن موقع بیرون از این درهم حال من خوب است.

من اگر این چهارچوبی را که به‌عنوان چارت سازمانی کنگره عنوان کردم بتوانم به‌عنوان یک فردی که در زندگی خانوادگی‌اش این‌ها را اجرا می‌کند و در همان فضای کوچک خانه‌اش به هر نحوی الگوبرداری و اجرا می‌کند و آن قوانین را طوری در نظر می‌گیرد که هم بتوانند رعایت کنند، نه آن‌قدر سخت باشد که غیرقابل اجرا باشد و نه آن‌قدر آسان باشد که بابت آسانی آن شرایط پیشرفت حاصل نشود.

در سیستم کاری هم به همین شکل است که یک کاری که دیده‌بانان یاد می‌گیرند و انجام می‌دهند این است که سعی بکنیم نقاط مثبت افراد و شعبات را در نظر بگیریم.
و الگویش برای خود من همیشه این است که خود من همه نقاط وجودی‌ام که مثبت نیست، قطعاً خیلی گره‌ها یا خیلی نقاط منفی در وجود من وجود دارد که از روز اولی که کنگره آمدم یک تعدادی را با استفاده از آموزش‌های کنگره توانسته‌ام برطرف نمایم و تعداد خیلی زیادی هم مانده است. پس اگر برای خود من این‌گونه هست برای بقیه آدم‌ها هم می‌تواند این‌گونه باشد و این می‌شود که وقتی ما با بقیه آدم‌هایی که در کنگره هستند برخوردی داریم، از آن‌ها توقع نداریم که در همه‌چیز تکمیل باشند.

ما کنگره می‌آییم و از فضا، آموزش‌ها، جهان‌بینی کنگره و سی‌دی‌هایی که هر هفته به‌عنوان یک گنج در اختیار ما قرار می‌گیرد استفاده می‌کنیم تا اینکه از این درب بیرون برویم و تمرین کنیم و آن آدم خوب بشویم. پس با شنیدن سی دی هیچ تغییری در شخصی ایجاد نمی‌شود با نوشتن سی دی، خواندن نوشتارها و کتاب‌هایی که در کنگره وجود دارد به‌تنهایی چیزی اتفاق نخواهد افتاد، با خواندن به‌تنهایی هیچ اتفاقی نمی‌افتد و زمانی این اتفاق می‌افتد که من بیایم مقدار بیشتری انرژی مصرف نمایم و سعی کنم اول نسبت به چیزهایی که یاد گرفته‌ام فکر کنم و وقتی‌که فکر کردم ذره‌ذره در وجودم نهادینه بشوند و حالا کم‌کم سعی کنم اجرایشان بکنم.

من فکر می‌کنم از همه این چیزهایی که ما در سیستم کنگره به‌عنوان آموزش در اختیارمان قرار می‌گیرد استفاده کنیم و در بیرون تمرین کنیم که آن‌ها را در بقیه زوایای زندگی‌مان اجرا نماییم قطعاً آن موقع است که می‌توانیم بگوییم یک آدم کنگره‌ای هستیم.
در انتهای صحبت‌هایم چیزی که خیلی مهم است و دوست داشتم بگویم این است که همه ما خدمت‌گزارها کنگره می‌آییم که کمک بکنیم قبل از هر چیزی حال خودمان خوب بشود و بعد در ادامه کمک کنیم حال یک آدم دیگر هم خوب شود یعنی من اگر حضورم در کنگره فقط روی یک نفر تأثیر بگذارد برای من کافی است یعنی من کارم را درست انجام داده‌ام و وجه مخالفش را هم اگر در نظر بگیریم زمانی که من در کنگره به‌عنوان دیده‌بان می‌آیم که اگر در سلسله‌مراتب خدمتی تقریباً اگر آقای مهندس و خانواده‌شان را در نظر نگیریم، بالاترین جایگاه خدمتی در کنگره است.

اگر من که کنگره می‌آیم، نتوانم کمک کنم و در آن جلسه‌ای که حضور دارم حداقل برای یک نفر تأثیر گزار باشم و یا اینکه در دوره خدمتم نتوانسته باشم کمک کنم که به دو آدم احساس خوب دست بدهد ولی آن‌کسی که جلوی درب ایستاده که نظم رعایت بشود یا آن‌کسی که در آبدارخانه است و چایی را با عشق می‌ریزد و برای بقیه می‌آورد آن شخص با آن حس حال خوبش که به آدم‌ها می‌دهد، روی آدم‌ها تأثیرگذار باشد به نظر من خدمت آن فرد ارزشمندتر از خدمت من دیده‌بان می‌باشد.
پس جایگاه‌ها در کنگره زمانی خوب و ارزشمند هستند که ما بتوانیم بعدازاینکه حال خودمان خوب می‌شود، روی حال بقیه آدم‌ها هم تأثیر بگذاریم.
به‌افتخار خودتان دست بزنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تایپ: مسافر مرتضی لژیون هجدهم
ویرایش: مسافر محمد لژیون پنجم
تصویربردار: مسافر مصطفی لژیون دهم
تنظیم و ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .