جلسه چهارم از دوره چهل و سوم از کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنمای محترم مسافر جواد و نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه " جهان بینی 1 و 2 " پنجشنبه 18 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت 16:45 آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر. خدا را برای نفس کشیدن در کنگره شصت و هر لحظه از زندگیم ممنونم. شاکر خداوندم که واقعا فرصت دارم که بخشی از عمر خود را در کنگره باشم و آموزش بگیرم.دستور جلسه ما امروز دو بخش دارد تولد یک سالگی احمد آقا و جهان بینی یک و دو. من وقتی که به کنگره نگاه می کنم، وقتی نگاه می کنم به کسانی که نتیجه می گیرند، درمان می شوند و کسایی که درمان نمی شوند، وقتی که این موضوع رو نگاه می کنم، می گویند کسانی کنگره درمان می شوند که کنگره ای شدند و کنگره ای شدن به این معنی نیست که من تو کنگره بمانم خدمت بکنم آن یک بحث یا توفیق و فرمان خداوند برای خدمت است. کنگره ای شدن یعنی اینکه من بتوانم همان طور که در کنگره رفتار خوبی دارم بیرون از کنگره هم رفتار خوبی داشته باشم. خیلی ها در کنگره سفر می کنند ولی کنگره ای نمی شوند وقتی نگاه می کنیم می بینیم آنها از در آموزش های کنگره شصت هنوز عبور نکرده اند. ما اگر کنگره شصت را مانند یک شهر بزرگ در نظر بگیریم در ورودی کنگره جزوه جهابینی یک و دو می باشد به اعتقاد من. و منظور آن ضلع درمان مثلث درمان نیست. قطعا در مورد جزوه جهان بینی کنگره است. جزوه جهان بینی، زبان کنگره است. من اگر جزوه را بخوانم و آن را کاربردی نکنم مانند این می ماند که زبان آن را نفهمیدم. مانند این است که من وارد یک کشوری شدم که زبان بلد نیستم و نمی توانم با دیگران ارتباط برقرار کنم انگار نشستم دارم یک فیلم به خارجی نگاه می کنم و هیچ چیزی از زبان آن بلد نیستم. جزوه جهانبینی مطالب خیلی مهمی دارد کسی که این مطالب را می خواند در زندگیش کاربردی می کند کم کم زبان کنگره را متوجه می شود و کسی که زبان کنگره را متوجه شود کنگره را متوجه می شود. آن موقع در ادامه می تواند از آموزش های دیگر کنگره استفاده کند و از زندگیش را بسازد. موضوعی که عموما تو جزوه جهانبینی یک ودو پرداخته شده موضوع دانایی است. حس و انرژی ما در زندگی است که باعث انجام خیلی از کارها می شود. ولی خب خیلی وقتها ما حس انجام آن کارها را نداریم. خیلی وقت ها بعضی شاگردها می ایند و می گویند می خواهند کاری انجام دهند و من به انها می گویم که حتما جزوه جهانبینی را بخوانند و کاربردی بکنند ما برای انجام هر کاری نیاز به انرژی داریم. انسان اگر انرژی نداشته باشد نمی توانهد دست به انجام هیچ کاری بزند ولی زمانیکه که انرژی سالم در من زیاد است این سلامت انرژی قبلش می خورد به ظرفیت یعنی انسان برای انجام هر کاری باید ظرفیت خودش را بالا ببرد تا با بالا رفتن ظرفیتش بتواند انرژی دریافت کند و فرآیند بالا رفتن ظرفیت فقط با آموزش، تجربه و تفکر اتفاق می افتد.

ما وقتی که تو کنگره از دانایی صحبت می شود یعنی کاربردی کردن مطالب. یعنی یاد گرفتن و تجربه کردن و تفکر کردن این امکان را به من می دهد که ظرف وجودی من بزرگ شود وقتی بزرگ شد با دریافت انرژی با خدمت کردن با انجام کارهای کوچک و مثبت در مسیر زندگی می توانند سطح انرژی را ببرند بالا و از آن به بعد که بزرگ شد انرژی بیشتری در خودم ذخیره میکند و بتوانند کارهای مهم تر و قوی تری را انجام بدهند و تمام کسانی که نمی توانند دست به انجام هر کاری بزنند توان و انرژی انجام آن کار را ندارند ما تو بحث انرژی یک بحث کمیت داریم ویک بحث کیفیت. کمیت یعنی انرژی من کم و زیاد باشد. بحث بعدی بحث کیفیت که باید انرژی من برای انجام یک کار کیفیت داشته باشد که تصفیه پالایش و سفر درونی این امکان را به من می دهد که کیفیت انرژی خودم را ببرم بالا و بتوانم از زندگی لذت ببرم من همیشه زندگی را اینجوری می بینم که زندگی مانند استخری است که کف این استخر پر از ناخالصی است. اگر سطح انرژی من بالا باشد یعنی اینکه سطح آب این استخر بالاتر باشد حالا من اگر شنا کردن روی آب را یاد گرفته باشم با بالا بودن سطح انرژی هیچ وقت پای من به کف استخر نمی خورد و هیچ وقت من زشتی های زندگی را نمی بینم و هرچقدر که سطح انرژی من پایین تر باشد زندگی برای من سخت تر و تاریک تر می شود ویا بد و زشت خواهد شد. و ما با کار کردن به روی خودمان با عشق با خدمت کردن با مراقبت از حس خودمان می توانیم سطح انرژی را بالا نگه داریم و همیشه زیبایی های زندگی خودمان را مشاهده کنیم.
قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد یکسال رهایی مسافر احمد.
احمد از آن رهجوهایی بود که بی سرو صدا آمد.بی سروصدا سفر کرد و بی سرو صدا خدمت کرد و یادم می آید وقتی وارد کنگره شد تقریبا یک چهره سیاهی داشت مواد و تاریکی های مواد و ضد ارزش هایی که انسان با مصرف مواد درگیر می شود رنگ و نور انسان را از او می گیرد. ولی آمد در کنگره سفر کرد و با سفر کردن کم کم رنگش برگشت هر چیزی که در وجودش کم بود به وجودش اضافه شد. و همان سفر اول وارد لژیون سردار شد. یک ویژگی خوبی که احمد دارد این است که هر وقت به هر دلیلی نخواهد بیاید کنگره به من زنگ می زند و به من اطلاع می دهد. خب احمد همسفر نداشت ولی خب قطعا هیچ مسافری نمی تواند بدون کمک همسفرش سفر کند. امیدوارم که در ادامه از خدمتگزاران راستین کنگره باشد و رهجوی کنگره و رهجوی راه کنگره باشد و بتواند چراغ راهی باشد برای کسانی که در تاریکی هستند.

آرزو مسافر احمد:
آرزو می کنم که کنگره 60 جهانی شود و تمام مصرف کنندگان به درمان برسند.

سخنان مسافر احمد:
در ابتدای عرایضم از جناب آقای مهندس تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند و این کشف بزرگ را برای خودشان نگه نداشتند و آن را در اختیار تمامی مصرف کنندگان قرار داد تا به رهایی و حال خوش برسند. از خداوند برای ایشان عمر با عزت طلب می کنم و امیدوارم همیشه سایه ایشان مستدام باشد. از استاد عزیزم آقا جواد بسیار تشکر می کنم چرا که زحمات زیادی برای من کشیدند و چراغ راهی شدند در تاریکی های اعتیاد من و من را از تاریکی اعتیاد خارج کردند. از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز و تمامی خدمتگزاران کنگره تقدیر و تشکر می نمایم. اگر بخواهم کمی در مورد خودم صحبت کنم باید بگویم که شغل من بی ربط با مسئله اعتیاد نیست. زیرا به واسطه حضور در بخش خدمات اجتماعی وظیفه جمع آوری معتادان متجاهر یا به اصطلاح ماده 16 بر عهده من است. قبل از ورود به کنگره شاید برخورد زیاد مناسبی با این عزیزان نداشتم و به سبب این موضوع مشکلاتی برای خودم هم بوجود آمد ولی بعد از آشنایی با کنگره هر وقت با معتادان متجاهر روبرو می شوم پیام کنگره را به آنها انتقال می دهم و سعی میکنم با عطوفت با آنها برخورد نمایم. امیدوارم روزی اذن ورود به کنگره برای همه مصرف کنندگان صادر شود و با درمان در کنگره 60 به حال خوش و رهایی برسند.

مرزبان کشیک : مسافر رضا
تایپ: مسافر اکبر
تنظیم : مسافر محمدرضا
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
105