English Version
This Site Is Available In English

روزهای خیلی سختی را گذراندیم

روزهای خیلی سختی را گذراندیم

به نام خالق اراده‌های فولادین
پشت پنجره مه‌ آلود خاطراتم نظاره‌گر دوران گذشته بودم که به یاد آوردنش زیاد مسرت بخش نبود ولی برای من تداعی شد، مبهوت ماندم و قطره اشکی برگونه‌ام لغزید و این‌چنین نوشتم؛ روزگاری گاه شیرین و گاه تلخ در لحظه‌به‌لحظه زندگی خود با آن‌چه سرنوشت برایم رقم زده بود، یکی‌یکی گره‌ها را با غم و ناامیدی به هم پیوند می‌زدم و بالا می‌رفتم که شاید روزی برسد با این گره‌ها فرشی ببافم؛ فرشی که خود نقشه‌اش را کشیده بودم و خداوند من را برای بافتنش برگزیده بود من غافل از این‌که پشت تمام این گره‌ها حکمتی پنهان است. مسافرم از سن یازده، دوازده سالگی به‌خاطر عصبانیت‌های شدید و پرخاشگری و از کوره در رفتن و بی‌خوابی‌های شبانه با مراجعه به دکتر اعصاب و روان درگیر قرص‌های اعصاب شد و رفته رفته این قرص‌ها جوابگوی بیماریش نبود، مسافرم درگیر خودکشی و ناسازگاری با خانواده بود به‌خاطر این‌که به خیال خودش به آرامش برسد پناه برده بود به سمت قرص‌های ترامادول و کلونازپام و ریتالین و چیزهای دیگر که من خبر نداشتم فقط نظاره‌گر حال بدش بودم و اشک می‌ریختم که روز به‌ روز بدتر و بدتر می‌شد تا این‌که خداوند خواست و در رحمت به روی ما باز شد، راه کنگره برای ما باز شد و اذن ورودمان به کنگره صادر شد.

خدا را هزاران هزار بار شکر می‌کنم که من و مسافرم به کنگره آمدیم. از آقای مهندس تشکر می‌کنم به‌خاطر بنیان چنین بستری که من و مسافرم بیاییم از آموزش‌ها استفاده کنیم و به درمان برسیم. مسافرم به‌خاطر مصرف قرص، تخریب خیلی بالایی و حال خیلی بدی داشت، ما در عمق تاریکی و جهنم بودیم. بیست ماه سفر کرد. خیلی روزهای سختی را گذراندیم‌ با استرس و حال بد، شرایط خوبی نداشت و من ناامید بودم از این‌که با این روش به درمان برسد؛ پیش آقای مهندس رفتم از ایشان سؤال کردم: مسافرم با این شرایط خیلی بدی که دارد آیا به درمان می‌رسد؟ آقای مهندس به من فرمودند: ما پذیرش قرصی نداریم، نمی‌دانم چه‌طور پسرت را قبول کردند، من فقط اجازه می‌دهم در کنگره بماند اگر به درمان رسید، خدا پسرت را دوباره به تو داده است.

از آن‌جایی که خداوند همه نیروهای الهی را بسیج کرده بود برای درمان مسافرم و همه را خوب کنار هم چیده بود، اولین نیروی کنگره و آقای مهندس دژاکام که خداوند معجزه‌اش را در دستان توانمند ایشان قرار داده بود برای درمان مسافرم و راهنمای قدر مقاوم و قوی؛ مثل راهنما اقبال امامی که همه جوره پشت مسافرم ایستاد و با راهنمایی‌های نابشان و آموزش‌های خوبشان باعث تغییرات زیادی در مسافرم شد و از ضدارزش‌ها فاصله ‌گرفت و دوستان خیلی خوبی که به فرمان الهی سر راهش قرار می‌داد برای آموزش گرفتن از آن‌ها و در این میان راهنمای خیلی‌خوب، مهربان و دلسوز خودم که مانند یک مادر کنارم بود و از آموزش‌های نابش استفاده می‌کردم من را به صبر و آرامش سفارش می‌کرد این‌که سر هر حال خرابی مسافرم، نباید حالم را بد کنم. می‌گفت؛ حیف آن چشمای قشنگت نیست، خراب شود. صبر کن، ببین مسافرت به درمان می‌رسد و به جایگاه خوب و عالی می‌رسد.مسافرم با تلاش و خواسته خیلی قوی که داشت یک لحظه از پای نمی‌نشست در اوج بد بودن حالش؛ پارک لاله می‌رفت هر کجا که مربوط به کنگره بود و راهنمایش به او می‌گفت؛ برود و برای حال خوب خود تلاش کند. با آن حال بد کوتاه نمی‌آمد، می‌جنگید و می‌رفت و خلاصه بعد از بیست ماه سفر، وعده آقای مهندس به اجرا در‌آمد فرمان الهی صادر شد و مسافر من به درمان رسید. آقای مهندس در روز رهایی به من فرمودند: برای پسرت هیچ کجای دنیا حتی اگر کره مریخ هم می‌بردید؛ درمان نداشت و اگر میلیاردها هم برایش خرج می‌کردید؛ درمان نمی‌شد، فقط کنگره برایش راه درمان داشت و واقعاً درمان مسافرت چیزی جز معجزه نبود.

شاکر خداوند بزرگ هستم که اجازه داد وارد کنگره بشویم و مسافرم به درمان برسد از خداوند به‌خاطر ورود به زندگی جدید که به من ارزانی داشت؛ هزاران بار سپاس‌گزارم، به‌خاطر آرامشی که در زندگی داریم و از آن تاریکی‌ها که در قعر جهنم بودیم، نجات‌مان داد. زیباترین آرزوها را برای معمار این مجموعه آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و دست‌اندرکاران و راهنمای خودم؛ راهنما زهرا محقق و راهنمای مسافرم؛ راهنما اقبال امامی و راهنما ستاره؛ راهنمای دخترم که با آموزش‌های خوبشان باعث جذب دخترم به کنگره شدند، از خداوند مهربان خواستارم با ورود دخترم به کنگره مسافرم قدم‌هایش را محکم‌تر برداشت. به امید رهایی همه مسافران و همسفران کنگره۶۰.


نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی  راهنما همسفر زهرا  (لژیون چهارم)
رابط خبری : همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا ( ‌لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .