English Version
This Site Is Available In English

آموزش های کنگره جهان بینی من را عوض کرد

آموزش های کنگره جهان بینی من را عوض کرد

دوازدهمین جلسه از دورهٔ دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگرهٔ ۶۰، ویژهٔ مسافران نمایندگی غزالی مشهد کنگرهٔ ۶۰، با استادی مسافر میلاد، نگهبانی مسافر فرشاد و دبیری موقت مسافر مهدی، با دستور جلسهٔ «جهان‌بینی ۱ و ۲» در تاریخ سه‌شنبه شانزدهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:


سلام دوستان میلاد هستم یک مسافر. تشکر می‌کنم از راهنمایم عزیزم ایجنت آقا داریوش و گروه مرزبانی که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه جهان‌بینی ۱ و ۲ است، سی‌دی‌های جهان‌بینی را که گوش می‌کردم، یاد حرف راهنمای خودم که می‌گویند، وقتی می‌خواهید در جلسه عمومی یا لژیون مشارکت کنید، از تجربیات و برداشت‌های خودتان از دستور جلسه بگویید. من اگر بخواهم بگویم از جهان‌بینی چه چیزی دریافت کرده‌ام؟ موضوع گسترده‌ای است، یادم است آقای فلاح در یکی از جلسات گفتند، برای درمان اعتیاد، جهان‌بینی ۹۵ درصد لازم است و ۵ درصد جسم و داروی اوتی می‌تواند تأثیرگذار باشد، اگر کمی بیشتر فکر کنیم، سر جلسه عمومی نشستن، گوش‌دادن به صحبت‌های راهنما، سی دی گوش‌کردن و سی دی نوشتن، مشارکت‌کردن و خدمت‌کردن، همه اینها برای این است که ما آموزش بگیریم و سفر خوبی داشته باشیم و جهان‌بینی خودمان را بهتر کنیم. 

گاهی از خود می‌پرسم جهان‌بینی با من چه می‌کند؟ مثلاً کسی که بینایی او کم شده است و نمی‌تواند نوشته‌ها را ببیند، می‌رود پیش چشم‌پزشک و او اولین کاری که می‌کند یک نمره عینک تعیین می‌کند و وقتی عینک را می‌گذاریم روی چشم خود می‌بینیم چقدر دید ما فرق کرد است، چقدر بهتر و خواناتر می‌بینیم و من با خودم می‌گویم آموزش‌های کنگره حکم همان عینک را دارد که می‌آید دید مرا نسبت به مسائل روزمره بهتر می‌کند. دیروز در فضای مجازی یک ویدئویی را دیدم که برای من خیلی جالب بود، چند روز قبل یک حادثه‌ای پیش آمد در بندر شهید رجایی که جا دارد به خانواده‌هایی که عزیزان خود را ازدست‌داده‌اند تسلیت عرض کنم، یک راننده تریلی که قرار بود یک باری را ببرد به بندر شهید رجایی خود آن راننده تعریف می‌کرد که دو ساعت مانده به بندر ماشین من پنچر شد و در آن گرما شروع کردم به بدوبیراه گفتن و ناراحت از این که الان چه موقع پنچرشدن بود و بار من باید در همان مکان حادثه تخلیه می‌شد، خودش می‌گفت به زمین‌وزمان بدوبیراه می‌گفتم، ولی بعد از اینکه پنچری را گرفت تقریباً ۳ ساعت زمان برد و اگر آن پنجری رخ نمی‌داد، شاید یکی از قربانیان آن حادثه بودم، به نظر من گاهی مسائلی پیش می‌آید که ما را از حادثه بدتری دور می‌کند و ما باید جهان‌بینی برخورد با مسائل را بلد باشیم. می‌خواهم بگویم، وقتی به کنگره می‌آیم و سی‌دی‌ها را گوش می‌دهم و می‌نویسم، این آموزش‌ها را که می‌بینم واقعاً روی من کار می‌شود که اگر چنین پنجری دیدی از ماشین پیاده شو و بگو حکمتت را شکر این اتفاق برای خود من هم افتاده است و خودم چالش‌ها و مشکلاتی دارم و تلاش می‌کنم تا بتوانم جهان‌بینی و آن نوع نگاهم به مشکلات را عوض کنم، به قول آقای فلاح که گفتند بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم می‌آییم ولی می‌رویم و بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم که می‌رویم ولی می‌آییم! من هم فکر می‌کنم که دارم روی جهان‌بینی‌ام کار می‌کنم، یک سی دی نوشتن که مرزبان‌ها می‌گویند بیاور و من بهانه می‌آورم، فکر می‌کنم قبول کرده‌ام؛ ولی به راه‌وروش خودم می‌روم و این اشتباه است. ممنونم از اینکه با سکوت به صحبت‌هایم گوش کردید.

مرزبان خبری: مسافر حسین

تایپ: مسافر حمید لژیون چهارم مسافران مهدی و اصغر لژیون ششم 

ویرایش: مسافر سجاد لژیون 

چهارم عکاس: مسافر مصطفی لژیون پنجم 

ارسال خبر: مسافر اصغر لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .