هنر زندگی کردن یعنی رسیدن به آرامش

هر چیزی یکسری قوانین دارد و دانستن قوانین برای همه الزامی می‌باشد. کنگره‌۶۰ هم یکسری قوانین دارد، زندگی هم یکسری قوانین دارد و جهان‌بینی برای دانستن این قوانین زندگی است. یکی از مسائل مهم حس است، حس برای ما گیرنده است. حرکت ما بر مبنای ۵ حس و احساسات است با حس می‌بینیم؛ اما عقل آن را آنالیز می‌کند. حس مثل نام کتاب است و عقل متن کتاب است. آقای مهندس می‌گویند: هدف ما از تماس با شما بر این استوار بوده که جهت صراط مستقیم را نمایان کنیم تا به مسیر اصلی برگردید و در زندگی به عنوان انسان وظیفه شناس و مطیع به قوانین الهی باشید.

قوانین الهی است که در قرآن گفته شده است؛ مثلاً دروغ نگویید، خیانت نکنید، به دیگران تهمت نزنید، غیبت نکنید و ... شما سفرتان را شروع می‌کنید، باید بدانید تا این لحظه چه تحولاتی را بوجود آورده‌اید و چه تغییراتی را در خانواده بوجود آورده‌اید و از هر موفقیتی بتوانیم لذت ببریم زیرا، اگر لذت نبریم انرژی ما بر باد رفته است‌. هنر زندگی کردن؛ یعنی رسیدن به آرامش و آسایش است و برای زندگی کردن، باید بیدار باشیم و برای بیداری باید به حس رجوع کنیم‌، ببینیم چه کارهای اشتباهی کرده‌ایم و سپس آگاهی کسب کنیم و آگاهی را بدون تجربه به دست نخواهیم آورد و در تجربه سختی فراوان است. هیچکس را نمی‌توانیم تغییر بدهیم مگر اینکه خودش بخواهد.

راه مستقیم سخت است که مسافر خوب با راهنمای خوب بهتر می‌تواند سفر کند. نقش راهنما خیلی مهم است؛ اما اگر مسافر بد نباشد هدف ما ایجاد محبت بین انسان‌ها است، برای بیرون نمودن از ترس‌ها و نگرانی‌ها است، چیزی که مهم است و قابل لمس از زمان حال است اینکه ما در حال زندگی کنیم از گذشته درس بگیریم و به آینده امید داشته باشیم؛ اما در حال زندگی کنیم خلقت بر مبنای نظام بیان شده است. هیچ چیز منظم‌تر از هستی نیست در نظام خود را بر توانایی‌های خود بیفزایید؛ یعنی وظایف خود را به نحو مطلوب انجام بدهید در شما حس راحتی و آزاد بودن بوجود می‌آید و فکر را تقویت نموده‌اید و برای آرامش می‌توانید صعودهای خوبی داشته باشید و این ممکن نیست مگر اینکه قوانین الهی را اجرا کنیم.

آن جهان بر مبنای نظم می‌باشد؛ پس ما هم باید در کارهایمان نظم داشته باشیم. انسان وقتی نظم داشته باشد آرامش دارد و فکرش خوب کار می‌کند؛ اما ما با افکار و اندیشه‌های خود هیولاهایی بوجود می‌آوریم که از درون و بیرون جدایی بیفتد. انسان‌هایی که درون و بیرون آن‌ها یکی نباشد آرامش ندارند و تمام پالایش انسان این است که بتواند ظاهر و باطن را منطبق کند. هرچه درون و بیرون فاصله بیشتر باشد نگرانی و پریشانی بیشتر است و عکس انسان‌ها قربانی سراب می‌شوند. انسان‌ها، باید به موضوع اصلی وجود و هستی سوق داده بشوند ما این‌ها را باید بدانیم که به آرامش برسیم و آرامش و آسایش ما بستگی به تفکرات ما دارد.

نویسنده: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان