مشارکت مکتوب جمعی از همسفران لژیون پنجم به راهنمایی همسفر ملیحه پیرامون دستور جلسه هفته 《جهانبینی》
همسفر فاطمه
اولین باری که با کلمه جهانبینی آشنا شدم بعد از ورودم به کنگره بود. اینجا بود که فهمیدم جهانبینی به چه معناست. تازه فهمیدم که جهانبینی یعنی آن چیزی که ما نسبت به کل جهان هستی برداشت، ادراک، دریافت و احساس مینماییم. این مسئله آنقدر برایم مهم، حیاتی و جالب بود که دوست داشتم آن را بیاموزم و در زندگی خود کاربردی کنم. جهانبینی درون و بیرون مکمل هم هستند و باعث میشوند انسان به تعادل برسد. در جهانبینی از مثلثی به نام مثلث درمان یاد شده است که این مثلث به من میآموزد، برای اینکه به درمان برسم باید جسم، روان و جهانبینی خود را گسترش دهم و برای رسیدن به آرامش آن را سرلوحه کارهای خود قرار دهم. برای اینکه جهانبینی خود را ارتقاء دهم باید حتماً سفرهایی را انجام دهم که این سفرها اگر در مسیر درست باشد میتواند به من کمک کند تا من به مقصد نهایی خود یا رسیدن به قدرت مطلق نزدیک شوم.
بعد از مطالعه در مورد این موضوع، دانستم که انسان از دو صور آشکار و پنهان تشکیل شده است. این پیچیدگی انسان را نشان میدهد و باید من جهانبینی خود را گسترش دهم تا بتوانم دید کلی از خودم، جسمم و جهان اطرافم پیدا کنم. من فاطمه نمیدانستم تا زمانی که جنین در شکم مادر است از نفس برخوردار است؛ همین که قدم به حیات میگذارد نیروی مطلق یا همان پروردگار از علم و آگاهی خود در انسان به صورت روح میدمد. حال باید با توجه به اختیاراتی که خداوند در او قرار داده است راه و مسیر خود را انتخاب کند. نباید در این مسیر تسلیم خواستههای نامعقول نفس شود. باید با تفکر و اندیشه خود مسیر درست را انتخاب کند و این نشان دهنده دانایی فرد میباشد. حال اگر دانایی در او رشد کرده باشد باید حتماً تجربه، تفکر و آموزش را انجام دهد تا مفهوم درستی از دانایی را درک کند و آن را در زندگی کاربردی کند.
همسفر سمیه
جهانبینی یعنی آنچه که ما نسبت به کل هستی یعنی جهان بیرون ودرون خود برداشت، ادراک، دریافت و احساس میکنیم. جهانبینی برای این است که من بتوانم ریشه اشتباهات خود را پیدا کنم و آن را حل کنم. از مسیر ضدارزشها به سمت خوبیها و ارزشها قدم بردارم. برای این کار باید آموزش بگیرم و قوانین آن را یاد بگیرم. برای اینکه جهانبینی من تغییر کند، باید دانایی من افزایش پیدا کند. از زمانی که وارد کنگره شدم از آموزشهای کنگره بهره بردم. یاد گرفتم که چطور درون خود را بهتر بشناسم و اطراف خود را با دید وسیعتر و زیباتری ببینم. آموختم هنگامی که به مشکل برخورد کردم، اول تفکر کنم و نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسم؛ وقتی شناختم به من کمک میکند که نیروهای منفی را تشخیص دهم و بتوانم از تاریکی خارج شوم و با تقویت نیروهای مثبت به سمت روشنایی حرکت کنم. جهانبینی برای تمام انسانها است. اما برای کسانی که درون تاریکیها هستند و میخواهند از تاریکی و جهل خود خارج شوند، بسیار ضروری و مهم است و نقش بسیار کلیدی دارد.
همسفر مریم
آنچه باوراست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. آنچه ما نسبت به کل هستی برداشت، ادراک و دریافت میکنیم جهانبینی نام دارد. جهانبینی درون ادراک، احساس و دریافت نسبت به خودمان و جهانبینی بیرون ادراک، احساس و دریافت نسبت به تمام هستی است. مثلث درمان اعتیاد جسم، روان و جهانبینی است که برای به رسیدن تعادل هر سه مؤلفه لازم است. برای درمان اعتیاد ۱۱ماه زمان لازم است و برای جهانبینی خدا میداند. در سفر کنگره۶۰ سه سفر الزامی است. سفر اول از مصرف مواد تا قطع آن، سفر دوم از بینیازی تا رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به خالق خود است. سفر به معنی حرکت از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم است.
در کنگره۶۰ انسان به دو بخش تقسیم میشود که شامل صور آشکار و پنهان است. هر کس بنای خود را با توجه به خواست و علاقه خود میسازد. ما سه خواسته نفس داریم. نفس اماره یا امر کننده، نفس لوامه یا سرزنشکننده و نفس مطمئنه که از اطمینان آمده و بیشتر کارهای این مرحله از روی عقل است. ذرات تشکیلدهنده نفس که هر کدام دارای خواستهای هستند و همواره تلاش میکنند به خواسته خود برسند. مثلث دانایی مؤثر از تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است. من در جزوه جهانبینی یاد گرفتم که جهانبینی قوانین زندگی را به من یاد میدهد و اگر آنها را به اجرا در بیاورم، میتوانم از زندگی لذت ببرم و زندگی بهتری داشته باشم. ولی قبل از ورود به کنگره، به دلیل اینکه این قوانین را نمیدانستم به یکسری مشکلات، بیماریها و ناامیدیها برخورد کردم. خدا را شکر میکنم که توانستم تمام این گرهها را تا حدودی باز کنم.
همسفر نسرین
همانطور که میدانیم جهانبینی به معنای درست دیدن زندگی و دنیای اطراف خود است. جهانبینی یعنی آن چیزی که من از دنیای اطراف خود برداشت و درک میکنم. جهانبینی درون، احساسات من نسبت به خودم و جهانبینی بیرون، درک و حس من نسبت به هستی است. در جهانبینی من باید مسیر و راه خود را انتخاب کنم و در این مسیر همیشه بر سر دو راهی قرار میگیرم که با آموزشهای کنگره از این امتحان سربلند بیرون خواهم آمد. من هم باید مانند چشمههای جوشان و رودهای خروشان مسیر درست زندگی کردن را انتخابکنم تا به مقصد نهایی خویش برسم. همه ما صور آشکار و پنهانی داریم، چیزی که مهم و حیاتی است شناخت این صور میباشد. تنها علم شبیه جهانبینی، علم شیمی است. ما باید جهانبینی خود را قوی کنیم تا به خواستههای معقول نفس خود برسیم و همیشه تشنه آموزش باشیم تا در زندگی به تعادل برسیم. باید از نفس اماره عبور کنیم تا به یاری خداوند به نفس مطمئنه نزدیک شویم و زندگی سرشار از آرامش و آسایش داشته باشیم.
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
101