کنگره؛ بهترین مکان برای سپاسگزاری

با سلام و وقت به خیر گفتگویی ترتیب دادیم با پهلوان محترم مسافر محمدحسن از شعبه لویی پاستور تهران توجه شمارا به این گفت گو جلب می‌کنیم.

لطف کنید به‌رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمایید:
سلام دوستان محمدحسن هستم مسافر، بعد از بیست سال تخریب وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه و هروئین، مدت یازده ماه و بیست‌وچهار روز سفر کردم به راهنمایی آقا سعید میرزایی لژیون دوم نمایندگی لویی پاستور، در ضمن سفر نیکوتین داشتم به مدت ده ماه و ده روز به راهنمایی آقا فرشید تفرشی به روش دی اس دی با داروی آدامس نیکوتین.
مدت رهایی از مواد دو سال، مدت رهایی از نیکوتین هم یک سال و بیست و دو ماه. سفر جونز هم داشتم که شانزده کیلو کاهش وزن داشتم به راهنمایی آقا مسعود.

از ابتدای سفر تا الآن چه جایگاه‌هایی را تجربه کرده‌اید؟
توی سفر اول خدمت من از لژیون سردار شروع شد یعنی شش میلیون تومان دادم عضو سردار شدم .
بعد از اینکه عضو سردار شدم انگار همه در ها به روی من باز شد، شدم عضو و خدمتگزار سایت،
بعد شدم مسئول سایت نمایندگی لویی پاستور به مدت یک سال، بعداز آن آمدم مرکز توی OT مرکز مسئول فالوآپ‌های کشور شدم، دو سال مبصر کلینیک بودم.
بعدش مسئول ثبت رهایی‌های کشور پیش آقای مهندس در آکادمی، بعد جایگاه پهلوانی را با کمک خداوند به دست آوردم، مسئول آمار کنگره 60 هستم و آمارها را به بخش روابط عمومی می‌دهم، آمار رهایی‌ها را به اینستاگرام کنگره 60 می‌دهم، در امتحان راهنمایی هم امسال قبول شدم و الآن در خدمت شما هستم.

چرا کنگره را برای بخشیدن انتخاب کردید؟
خب کنگره جایی است که به من بخشیدن را یاد داد و بهترین جایی است که آدم بتواند سپاسگزاری بکند، به نظرم، من بخشش انجام ندادم، بخشش را آقای مهندس انجام داده، زمانی که ایشان مواد را درمان کردند می‌توانستند بروند دنبال زندگی خودشان و به خانواده خودشان برسند اما زندگی‌شان را وقف ما کرد از صبح می‌آیند تا شب کنگره هرروز، تمام هفته و تمام دانایی و تمام‌وقتش و انرژی‌شان را همراه با خانواده‌اش دارند صرف این کار  می‌کنند، بخشنده ایشان هستند، پهلوان ایشونه، من پهلوان نیستم.
من دارم سعی می‌کنم که با این کاری که انجام می‌دهم خودم را به سیستم وصل نگاه‌دارم و جایی هستم که همنوع‌های خودم هستند، مصرف‌کننده‌ها هستند و درد مصرف‌کننده‌ها را و درد مواد مخدر را می‌دانم و فکر می‌کنم بهترین جا باشد برای این کار.
در خیابان که راه می‌روم و آقایان و خانم‌های مصرف‌کننده و کارتن‌خواب‌ها را که می‌بینم به یاد این می‌افتم که در کتاب قرآنی که آقای مهندس هدیه داده نوشته‌شده پهلوان کسی است که به یاری انسان‌ها می‌شتابد و در روزهای سخت و در گذرگاه‌های سخت مردم را یاری می‌کند این تعریفی هست که آقای مهندس توی کتاب برای ما نوشته و آقای مهندس وقتی قرآن را به من دادند به من گفتند که امیدوارم به تمام قوانین این کتاب بتوانی عمل کنی.
و به نظر من پهلوان واقعی استاد سردار و خود آقای مهندس هستند.

اگر در آخر حرف و کلامی برای ما و مخاطبان ما دارید بفرمایید:
کلام آخر بنده هم این هست که خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم شعبه و نمایندگی بسیار خوبی دارید پتانسیل بسیار خوب و ایجنت خوبی دارید گروه مرزبانی همین‌طور هستند و زحمت می‌کشند، راهنماها و خدمتگزاران هم به همین شکل و من امیدوارم که روزی  از این نمایندگی چندین نمایندگی دیگر انشعاب داشته باشید و در سطح شهرهای اطراف بتوانید کار بکنید. متشکرم.
از اینکه به بنده اجازه و فرصت دادید از محضر شما آموزش و درس بگیریم کمال و امتنان را دارم انشالله که در همه مراحل زندگی موفق و مؤید باشید.

عکس، تایپ و مصاحبه‌کننده: مسافر علی لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر