جلسه یازدهم از دوره هفتم جلسات لژیون سردار نمایندگی شفا مشهد، با استادی دنور مسافر جواد، نگهبانی دنور مسافر رحیم و دبیری دنور مسافر مهدی با دستور جلسه "جهانبینی 1و2" یکشنبه 14 اردیبهشتماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.
سخنان استاد:سلام دوستان جواد هستم مسافر،
از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که به من اجازه خدمت دادند. دستور جلسه امروز، جهانبینی ۱ و ۲ است. جهان بینی یعنی چی؟ یعنی چیزی که ما از جهان اطرافمان میبینیم به این میگویند جهان بینی، زمانیکه من وارد کنگره شدم، در یکی از جلسات، دستورِ جلسه جهانبینی بود و من فکر میکردم باید نوک بینی خودم را ببینم و با معنی کلمات آشنایی نداشتم.
بعد از مدتی که با مطالب جزوه جهانبینی آشنا شدم متوجه این مطلب شدم که جهانبینی، فقط نگرش ما به اطراف نمیباشد بلکه به هر چیزی که نگاه کنیم، باید جهانبینی در آن مورد را داشته باشیم، در زندگی کردن، غذا خوردن، سفر کردن، در رویارویی با مشکلات و در تمام مسائل ما نیاز به جهان بینی داریم.
در زمان مصرف، ما جهانبینی داشتیم ولی جهانبینی ما جهانبینی تاریکی و جهالت بود. استاد امین در مثلث جهالت بیان مینمایند ترس، منیت و ناامیدی اینها در همه ما بود. در زمان مصرف بزرگتر من موادمخدر بود همه کارهای من با اجازه مواد مخدر انجام میشد، همیشه باید اول مواد مخدر مصرف میکردم و بعد شروع به کارهایم میکردم، اگر مسافرت میخواستم بروم اولین چیزی که به آن فکر میکردم مکان مصرف و اینکه چطوری موادمخدر را با خودم حمل کنم بود، هیچ وقت در سفر متوجه جاذبههای گردشگری نمیشدم و همیشه مجبور بودم صبحها زودتر از همه بیدار شوم و به بهانه خرید نان گوشهای پیدا کنم و مواد مخدر مصرف کنم و این جهان بینی من بود.
با ورودم به کنگره60 با جزوههای جهان بینی ۱ و 2 آشنا شدم اگر دقت کنید روی جزوه جهان بینی ۱ نوشته شده است، جهانبینی کاربردی، ما جهانبینی را در اینکه دروغ بده، بدقولی بده، غیبت بده میدانستیم ولی کاربردی نمیکردیم، در کنگره ۶۰ یاد گرفتیم که جهان بینی درست را چطور کاربردی کنیم.
میدانستیم که مواد مخدر بد است ولی راه حل درمان آن را بلد نبودیم، در کنگره ۶۰ به روش DST مواد مخدر را از ما میگیرند و جایگزین میکنند و همینطور به روش DST، جهان بینی مصرف مواد مخدر را از ما میگیرد و جهانبینی درست زندگی کردن را به ما یاد میدهند. صبحها که بیدار میشدم اول موادم را مصرف میکردم بعد میرفتم بیرون ولی الان صبحهای جمعه به پارک میروم.
جزوه جهان بینی ۱ و ۲ خودش یک کتاب و یک مرجع میباشد. کاربردی کردن جزوه جهانبینی به تنهایی اتفاق نمیافتد و این به مانند این است که بخواهیم با کتاب جراحی فردی را جراحی مغز کنیم آیا امکانپذیر است؟ خیر و نیاز به یک راهنما داریم. اگر بخواهیم دقیقتر متوجه بشویم و این جهان بینی را کاربردی کنیم نیاز به یک معلم داریم نیاز به دکتر داریم، پزشک کیست؟
در کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام راهنمای ما هستند و راهنماها اصول را به ما یاد میدهند. شخصاً من برای انجام کارهای ضد ارزشی ۱۰۰ تا دروغ میگفتم و این یکی از کارهای ضد ارزشی در دوران مصرف بود، به همه دروغ میگفتم چرا به خاطر اینکه تو تاریکی بودم، به خاطر اینکه تو منیت بودم، به خاطر اینکه ناامید بودم نمیتوانستم به ترسم غلبه کنم، جرات اینکه بگم مصرف کننده مواد هستم را نداشتم.
باید جهانبینی و سطح آگاهی را بالا ببرید تا بتونید اجرایی کنید، تمام لذت و این حال خوش را از کنگره60 دارم. ۶ سال پیش که من آمدم کنگره، روی صندلی نشستم که در راس آقای مهندس دژاکام ۲۸ سال پیش آمدند و روش درمان را در اختیار ما قرار دادند و مسافران دیگر ۱۵ سال پیش از من صندلی را برای من آماده کردند تا من به حال خوش برسم.
چطورحال خوش به شهر ما آمده است ، اساتید با رفت و آمد به تهران، سفر میکردند. ویلیام که برگزار میشد میرفتند سمنان و برنامه میگرفتند، بعضی راهنماها هفتهای سه روز میروند به شهرهای مختلف و برمیگردند اینها به حرف ساده گفته میشود ولی اینان دارند خطرات جاده را به جان میخرند از وقت خود میگذرند و ما فقط داریم میبینیم، واقعا زحمت کشیدند،ً تا منِ جواد امروز از سر و سامان دادن بچههایم بگویم و من الان آمدهام که حال خوشم را بیان کنم.
برای این بهایی پرداخت شده، راهنماها از وقت، عمر ، خانواده و از زندگیهایشان زدند که امروز به این راحتی بیایم کنگره با احترام نامه دارو بهم بدهند، سفر کنم و بتوانم آموزش بگیرم. این کم لطفی منِ سفر اولی است که نتوانم آموزشها را بگیرم و درست سفر کنم این سفر دومیهایی که الان اینجا هستند قطعاً یک چیزایی دیدهاند که اینجا هستند و به آن چیزی که دیدهاند از دیدگاه من حال خوششان است. جهان بینی بچههای لژیون سردار باید به اینگونه باشد، هر کدام از شما وظیفه انتقال دارید، این که از کجا آمدیم و به کجا داریم میرویم و بدانیم که ۱۵ سال پیش یک نفر بهایش را داده است که این صندلی الان در اختیار من است پس ما هم باید در لژیون سردار، به این جهان بینی برسیم که خودمان به جمع خودمان کمک کنیم تا بتوانیم شعب بیشتری داشته باشیم. همه عزیزانی که اینجا حضور دارند، سفر اولی که الان دارد سفر میکند اول خودش نگاه کند چه حالی داشته است آن کسی که سفر اولش تمام شده است و به سفر دوم رسیده چه حالی دارد و چه وظایفی بر گردن سفر دومی و سفر اولی است حداقل این است که ما بیایم لژون سردار را پربار کنیم وظیفه تکتک ما این است که انتقال بدهیم.

وقتی خودم سری اول برای لژیون سردار پرداخت کردم، میخواستم برای بار دوم پرداختیام را دوباره تمدید کنم. با اینکه پارسال شرایطم خیلی سخت بود و برای پسرم مراسم داشتم به هر حال از لحاظ وجه برای من سنگین بود ، ولی واقعا از جایی که شروع کردم به پرداخت اقساط حدوداً یک ماه پیش بود قسمت آخر مبلغ دنوری را تسویه کردم و در ادامه توانستم برای خودم یک وسیله اضافه کنم و خیلی چیزای دیگر گرفتم. در کنگره همیشه میگویند نترسید منهم میگویم نترسید اگر تعهدی دارید اگر نیت دارید یا تعهدی دارید بدهید، اشکال نداره مثلاً من میخوام ۵ میلیون بدهم و دنور بشوم کسی یقه تو را نمیگیره، تو نیت بکن اون صندلی که روش نشستیم قدرت را به تو میدهد، بتوانیم انشالله خدمتگزار باشیم و خدمتگزار بمانیم و بتوانیم بذری را بکاریم که اگر خودمان نبودیم آیندگان و تعداد بیشتری بتوانند به این حال خوش برسند.
مرزبان خبری: مسافر علی اصغر
تایپ: مسافر مصطفی ل18، مسافر مهراد ل11
عکاس: مسافر احمدل18
تنظیم و ارسال خبر: مسافر عطا ل۱۸
- تعداد بازدید از این مطلب :
88