جهانبینی به ما آموزش میدهد تا بهتر زندگی کنیم، در آرامش باشیم و از لذت کافی برخوردار شویم. تمام ادیان الهی هم آمدهاند تا راه را به ما نشان دهند. انسان روشنفکر کسی است که انسانهای دیگر را از سختی نجات دهد و راه را به آنها نشان دهد، نه اینکه آنها را به اعماق تاریکی فرو ببرد. هدف در این دنیا زندگی کردن است. حیات مانند کارخانهای است که تمام موجودات کارکنان آن محسوب میشوند تا این هستی شکل بگیرد. ما به این دنیا آمدهایم تا زندگی کنیم، عشق بورزیم، دوست داشته باشیم، محبت کنیم و به دیگران کمک کنیم. بههمین خاطر باید اصول و قوانین حیات را بلد باشیم تا بتوانیم لذت ببریم؛ پس بودن و زندگی کردن باارزش است. کسانیکه در راه حق حرکت میکنند، اگر چیزی را از دست دهند، مطمئناً روزی دوباره بهدست خواهند آورد، حتی در بُعد دیگر. ما در این دنیا هرشکلی باشیم، به همان شکل در دنیای بعدی ظاهر خواهیم شد. وقتیکه جنین در شکم مادر است، نفس راهبری میکند؛ ولی زمانیکه متولد شد، روح خدا درونش دمیده میشود که نفس واحده است. نفس، روح و جن مثلث را تشکیل میدهند.
ما سه حلقه آفرینش داریم که باید طی کنیم. اول مرحله کودکی و آموزش، مرحله دوم جوانی تا چهل سالگی و مرحله سوم زمانیکه انسان به پختگی کامل برسد. در این مرحله جمعآوری او برای بُعد دیگر شروع میشود تا کولهپشتی خود را از صداقت، راستی و درستی پر کند و بهراحتی مانند پرندهای پرواز کند. مرحله سوم، یعنی آخرین مرحله از مراحل آرایش جسم است؛ یعنی رسیدن به فرمان عقل و فکر، یعنی مرحله کنفیکون، مرحلهای که هرکاری را به انجام رساند. اگر کسی به فرمان عقل برسد، در بُعد دیگر سیستم به گونهای است که هرچیزی را با فرمان عقل بهوجود میآورد و برای او مهیا میشود. هرچه عقل قویتر باشد، محتوای کولهای که با خودمان میبریم قویتر است؛ چون هیچ چیزی را نمیتوانیم در کیسه بریزیم و با خود به جهان دیگر ببریم. با تفکر هرچه بخواهیم آنجا میسازیم. همانطور که در این جهان افرادی هستند که در تیمارستان و بیغولهها زندگی میکنند در آن جهان هم همینطور وجود دارند. آنان کسانی هستند که کمتر به جمع کردن عقل پرداختند. عقل را دانایی کامل میکند و دانایی را آموزش، تجربه و تفکر کامل میکند. همه موجودات از یک نقطه شروع میشوند، حتی کهکشانها. در طبیعت الگو وجود دارد، همه الگوها از یک قانون پیروی میکنند. در این دنیا هیچ چیز ثابت نیست، همه چیز تغییر میکند. آب باعث بهوجود آمدن حیات میباشد. اگر آب نباشد، حیاتی هم نیست. کسیکه مصرفکننده باشد فکرش افیونی است. انسان باید در زمین یا بعد از مرگ به فکر این باشد که بتواند خودش را پیدا کند و بشناسد تا به آرامش برسد.
منبع: حلقههای آفرینش
نویسنده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم) دبیر اول سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
71