نهمين جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای عمومی آموزشی باشگاه تیراندازی باکمان کنگره۶۰، ويژه مسافران و همسفران کنگره۶۰، با استادی همسفر شهناز و نگهبانی مسافر رضا و دبيری مسافر علی، با دستور جلسه: «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ١٧:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و خوشحالم که در کنار شما دوستان هستم. دستور جلسه امروز درباره «وادی دوم و تأثیر آن روی من» است که همه شما تجربیات خاص و بسیار زیادی در این زمینه دارید. هیچ مخلوقی بدون هدف و بیهوده به حیات قدم نمیگذارد و هیچکدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
در زندگی گذشته، لحظاتی وجود داشت که به پوچی و بیارزشی رسیده بودم و با توجه به سخنان آقای مهندس در جنگ نرم درونی قرار داشتم. یک روز حالم خوب بود و روز دیگر بد که البته این فراز و نشیبها در زندگی همیشه وجود دارد؛ اما از وقتی که وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم، توانستم این مسئله را برای خود حل کنم؛ به ویژه زمانی که وادی دوم توسط راهنمای عزیزم برای من شکافته شد، متوجه شدم که من ارزشمند هستم؛ ولی با وجود این افکار، ابتدا خود و سپس اطرافیانم را ناراحت میکردم.
در سفر اول، خیلی از احساسات خود را بروز نمیدادم و شاید فردی از حال درونی من خبر نداشت. همه چیز را درون خود میریختم و با آن در جنگ و جدال بودم. بعد از آموزشهایی که در کنگره گرفتم، متوجه شدم که در پی به دنیا آمدن و قدم گذاشتن به این جهان، هدف و رسالتی دارم که باید در نقشهایی مثل دختر یک خانواده و مادر یک فرزند به درستی عمل کنم.
زمانیکه به عنوان ورزشکار وارد عرصه ورزش شدم، استعدادها و ویژگیهایم به من نشان داده شد. در زمین ورزش بیشتر متوجه شدم که همه چیز به ذهن خودمان بستگی دارد. زمانی که ذهن خود را به هر سو ببریم، همان چیز برایمان اتفاق میافتد. اگر به سمت تاریکیها حرکت کنیم، بیشتر در تاریکیها فرو میرویم؛ اما زمانیکه به سمت راه درست و مستقیم حرکت کنیم، خداوند به ما کمک میکند تا در این مسیر قدم بگذاریم و ما را در رسیدن به هدفمان هدایت میکند.
سال گذشته، زمانی که میخواستیم وارد لیگ شویم، تعدادی از دوستان تجربه مسابقات بیرون از باشگاه را نداشتند و برایشان سخت بود که در خارج از باشگاه مسابقه بدهند. وقتی برای شرکت در مسابقات هدفگذاری کردیم، تمرینات بسیار خوب و منسجمی را برنامهریزی و انجام دادیم. ما زمان و ساعت معینی را برای تمرین تیراندازی مشخص کردیم و حتی زمانهایی را برای استراحت در نظر گرفتیم. افرادی که در تیم ذخیره بودند، مشخص شدند و نفرات اصلی، تمرینات بیشتری داشتند. اینجا مشخص شد که وقتی انسان هدف دارد و به آن هدف فکر میکند در ذهن خود قطعاً به نتیجه میرسد. بعضی اوقات فقط فکر و در ذهنمان تصویرسازی میکنیم؛ اما هیچ حرکتی برای آن انجام نمیدهیم و قدمی در راستای آن بر نمیداریم، آن تفکرات هیچ دردی را دوا نمیکند. تفکر فقط برای این است که باید به آن شکل بدهیم، تلاش کنیم، زحمت بکشیم، در راستای آن حرکت کنیم، وقت بگذاریم و هزینه بدهیم. اینجا است که متوجه میشویم، چهقدر ارزشمند هستیم.
حتی یک حشره کوچک نیز زمانیکه دربارهاش مطالعه میکنیم، متوجه میشویم که برای اکوسیستم مفید است، اگرچه از نظر ما بیارزش است. خداوند ما را آفریده و انسان را به عنوان اشرف مخلوقات قرار داده است؛ بنابراین ما بسیار با ارزش هستیم و خودمان از این ارزش آگاه نیستیم. فکری که در اختیار ما قرار دارد، زمانی که به آن انرژی میدهیم، میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم که حتی خودمان از آن اطلاعی نداریم.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر جمیله و مسافر محمد حسین
عکاس: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر کیمیا
تایپیست: دبیر خانم سپیده رهجوی راهنما همسفر لیلا
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری
همسفران نمایندگی تیراندازی با کمان کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
141