جلسه هفتم از دوره دهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی صالحی ۲ به استادی پهلوان محترم مسافر سعید ونگهبانی مسافر رحمان و دبیری مسافر امیرعلی با دستور جلسه 《جهان بینی ۱و۲》روز شنبه مورخ۱۳اردیبهشت سال۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر ، خداوند را شکر می کنم که امروز به واسطه لژیون سردار در این جایگاه خدمت می کنم ، امیدوارم بتوانیم یک جلسه خوبی کنار هم دیگر داشته باشیم.
دستور جلسه جهان بینی 1 و 2 است ، جناب مهندس و کنگره 60 معتقد است که یک موسسه و یک ان جی او خوب که بتواند به آن اهدافی که می خواهد برسد و اون راه را بدون مشکل طی بکند نیاز به سه تا ضلع دارد ، اولیش این که باید از نظر علمی به روز باشد و قوی باشد ، دوم از نظر نیروی انسانی ، سوم از نظر مالی ، خب از نظر مالی جناب مهندس هستند و آن علم رو انتقال می دهند به همگی ما ، نیروی انسانی هم همینطور تمامی راهنما ها و بقیه عزیزان خدمت می کنند ، پارامتر آخر که موضوع مالی ام است خیلی مهمه ، گاهی اوقات بعضی از بچه ها می گویند پول برای چه چیزی ؟ این ساختمانی که ما داخلش هستیم برای خودمان است ، مثل ان جی او های دیگه نیست بریم داخل پارک یا بریم شهرداری بگیم یک مکانی به ما بدهید ما می خواهیم جلسه برقرار کنیم ، خیلی راحت در زمستان یک فضا گرم و با آرامش ، داخل تابستان یک فضا خیلی خنک ، چرا ؟ چون موضوع مالی و مشارکت مالی یک روز در سال به اسم هفته گلریزان است که یک روز از آن هفته اختصاص میشه به آن مشارکت های مالی ، حالا هر عزیزی هر چقدر بخواهند مشارکت می کنند ، اون عزیزانی که مبلغ بالای شیش میلیون می دهند وارد لژیون سردار می شوند ، مبلغ شصت میلیون اگر پرداخت کنند نشانی دارد که به آن دنوری گفته می شود ، مبلغ شیش صد میلیون پهلوان است ، تمامی این مبالغ فقط بخاطر این است که یک تازه وارد که وارد کنگره می شود خیلی راحت بتواند خودش را درمان کند و این هم باید بدانیم که یک نفر که در کنگره درمان می شود بین شصت تا هفتاد میلیون تومان هزینه برای کنگره می شود ، خب این هزینه ها باید یک جوری برسد تا بتواند کنگره سر پا باشه و بتواند به هدف خود برسد و نکته جالب به نظر من در لژیون سردار این است که من خودم خیلی آموزش ازش گرفتم ، جهان بینی من را عوض کرد ، دیدگاه من را عوض کرد ، خب تعریف جهان بینی چی هست ؟ طرز نگرش من و طرز تفکر من نسبت به دنیای درون و بیرون یا یک تعریف جدید هم جناب مهندس گفتند که یاد بگیریم به خودمان صدمه نزنیم ، من در گذشته با اعتیادم داشتم به خودم صدمه می زدم جسمم ، روانم ، جهان بینیم به زندگی به خانواده ، به همه صدمه می زدم ، وقتی وارد کنگره شدم یک سری از افراد مشارکت مالی می کردند و این فضا را آماده کردند برای من و آمدم درمان شدم حالا وظیفه من چی است ؟ خب اگر من جهان بینی را خوب یاد گرفته باشم ، باید اینجا نقش خودم را ایفا کنم ، باید اینجا به خودم صدمه نزنم ، داخل یکی از سی دی ها مهندس می گفتند آدم ها وقتی می خواهند کوچ کنند یا از این دنیا دار فانی بگویند باید یک توشه و کوله باری را با خودشان ببرند نیاز است ، خب من وقتی بیایم اینجا درمان بشوم و بعد بروم و هیچ کمکی نکنم ، هیچ مشارکتی نکنم آیا آن توشه و کوله بار را پر کرده ام ؟ قطعا نه ، ولی وقتی ماندم اینجا و آن وظیفه انسانیم را در واقعا اجرا می کنم ، وظیفه انسانی که بیایم اینجا انسان باشیم و کار درست انجام بدیم ، خدمت کنیم ، بخشش انجام بدیم ، بعد میایم همه این ها را ول می کنیم می چسبیم به هزاران کار دیگر بعد می گوییم ما صد تا کار را درست کردیم اینجا ولی آن یک کار که وظیفه انسانی من بوده انجام نداده ام ، وقتی این یک کار که وظیفه انسانی و خدمت کردن ، مشارکت و کمک دیگران است ، دست دیگران را گرفتم و بیرون کشیدن از چاه یا باتلاق بیرون آوردن است البته اگر خودشان بخواهند ، اگر این کار ها را انجام ندهم چه تاثیری دارد ، پی داخل کنگره جهان بینی من تغییر می کند و میاد خودم را به خودم می شناسد که چه چیزی هستی و باید چه کاری را انجام دهید ، در واقع یک هدف را برای من برنامه ریزی می کند و می گوید باید این راه را ادامه دهید ممنونم از این که با سکوت تان به صحبت های من گوش کردید.

تایپ:مسافر مهدی
تنظیم :مسافر محمدحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
40