English Version
This Site Is Available In English

مسافر دانیال در مقاله "وادی دوم و تاثیر آن روی من" چنین نوشت

مسافر دانیال در مقاله

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد، ما هیچ‌کدام بی‌هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
این جمله، عصاره‌ی وادی دوم از کتاب عشق کنگره ۶۰ است .تو بیهوده به این دنیا نیامده‌ای، تو قرار است بدرخشی، حتی اگر اکنون در تاریکی باشی.
بسیاری از انسان‌ها در مسیر زندگی، به نقطه‌ای می‌رسند که همه ‌چیز را پوچ و بی‌معنا می‌بینند. گویی هدفی وجود ندارد، آینده‌ای نیست و خودشان تنها باری هستند بر دوش این دنیا. وادی دوم، دقیقاً برای این لحظات تاریک نوشته شده است. لحظاتی که انسان در عمق ناامیدی فرو رفته و در ذهنش زمزمه می‌کند من هیچ هستم، من بی‌ارزشم.
اما وادی دوم می گوید:هیچ مخلوقی بی‌دلیل خلق نشده است. تو نیز بخشی از نظم هوشمندانه‌ی هستی هستی، اگر چه خود آن را درک نکرده باشی.
از شکستن تا برخاستن؛
برای مسافرانی که با بیماری اعتیاد سال‌ها درگیر بوده‌اند، باور به این‌ که هنوز می‌توان مفید بود و هنوز می‌توان به رشد و تعالی رسید، شاید بسیار دشوار باشد. اعتیاد، تنها جسم انسان را درگیر نمی‌کند؛ بلکه روح و روان او را می‌فرساید و هویت فرد را به چالش می‌کشد. اما وادی دوم، مانند دانه‌ای از امید در دل خاک ناامیدی کاشته می‌شود که می‌گوید: بسیار چیزها را ممکن است از دست داده باشی، اما ارزش ذاتی تو از بین نرفته است. تو هنوز می‌توانی از نو متولد شوی.
جایگاه انسان در هستی؛
در آموزه‌های کنگره ۶۰، انسان موجودی است دارای اختیار، قدرت انتخاب، توانایی تغییر و مسئولیتی مقدس در قبال خود و هستی. در واقع، انسان تنها موجودی است که می‌تواند از تاریک‌ترین نقطه اعماق صعود کند و دوباره اوج بگیرد، به شرطی که باور کند که بیهوده خلق نشده است.
جهان هستی با این عظمت و نظم شگفت‌انگیز، جایی برای موجودات بی‌هدف ندارد. هر ذره‌ای در این عالم، نقشی دارد. انسان نیز بخشی از این پازل بزرگ است. او با تمام زخم‌ها، اشتباهات، و سرگشتگی‌هایش، باز هم می‌تواند بخشی از زیبایی و حکمت این جهان باشد.
درک، آغازی بر تحول
درک وادی دوم، صرفاً دانستن یک جمله نیست. بلکه تجربه‌ی عمیقی است از بازگشت به خود، بازگشت به اصل خویش. یعنی پذیرش این حقیقت که من آمده‌ام تا رشد کنم، تا بیاموزم، تا خود را بسازم. حتی اگر این مسیر با رنج و سختی همراه باشد، باز هم بیهوده نیست. چرا که رنج، اگر درست دیده شود، پلی است به سوی شکوفایی.
وادی دوم همچون آبی بر آتش بی‌ارزشی است. قطره‌ای از نور امید در دل شب تار. پیامی است برای آن‌که بداند: تو آمده‌ای تا کاری را انجام دهی که فقط از دست تو برمی‌آید. اگر روزی خود را به هیچ گرفته‌ای، اکنون زمان آن است که برخیزی، باور کنی و قدمی تازه برداری. چرا که تو، مخلوقی هستی با هدف، با ارزش و با رسالتی منحصر به‌فرد خود.

نویسنده مقاله: مسافر دانیال لژیون دهم
تایپ: مسافر دانیال لژیون دهم
ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
ازدیبهشت ماه ۱۴۰۴                              شعبه صالحی (تهرانپارس)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .