جلسه دهم از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنمای محترم پهلوان علیرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر احمد، با دستورجلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" در روز پنجشنبه 11 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه "وادی دوّم و تأثیر آن روی من"
در وادی دوم چند نکته وجود دارد نخست اینکه بیهوده آفریده نشدهایم و همه مطالب در درون ما وجود دارد، نکته بعدی این است که خداوند به بندهاش بهواسطه یک نور یا بهتر بگویم یک جرقه راه را نشان میدهد.
تعداد رهایی که در کنگره60 اتفاق میافتد بیانگر اثبات این موضوع است. زمانی که یک سفر اولی با حال خراب به کنگره60 میآید هزاران کیلومتر با خود واقعیاش فاصله دارد، تمام افکار و اندیشهاش در تاریکی است ولی بعد از اتمام سفر به روشنایی میرسد.
زمانی که یک سفر اولی ده ماه سفر میکند بهمرور از تاریکی خارج میشود و به خود واقعیاش نزدیک میشود. انسان ذرهای از خداوند میباشد و منبع عشق و محبت است. وقتی من قطره یا ذرهای از خداوند هستم پس همیشه نیاز به نور خداوندی دارم. وقتی من نیاز به انرژی دارم باید آن را از درون خودم استخراج و استفاده نمایم پس همیشه باید به خودم رجوع کنم.
هنگامیکه من سفر اولم را به درستی انجام دادم متوجه شدم که وقتی داروی من به مقدار یک پنجم کاهش پیدا میکند حال من بهتر میشود و این همان سطح انرژی است که از درون خودم پیدا میکردم و برای من خیلی جذاب بود. همزمان با کم کردن دارو حال من هم بهتر میشد.
بعد از گرفتن رهایی وارد بازی عشق و خدمت شدم یعنی توانستم به هم نوع خودم بدون هیچ چشم داشتی خدمت کنم. همانطور که آقای مهندس فرمودند: تمام هستی باید خدمت کنند تا چراغی روشن بماند پس همه ما آمدهایم تا آموزش بگیریم و خدمت کنیم و در نهایت به مرحله عشق برسیم.
این دریافتها در من اینگونه اتفاق افتاد که در لژیون سردار شرکت کردم. شرکت در لژیون سردار برای من بسیار لذتبخش بود. حالا به چه دلیل؟ بخاطر اینکه خداوند انسانها را با مادیات امتحان میکند. خداوند میخواهد سطح دانایی ما بالاتر برود یعنی بعد از قطع مواد و رهایی میخواهد به ما امتیاز بدهد و ما را به سطح بالاتر هدایت نماید.
این خداوند بود که از من برای شرکت در لژیون سردار دعوت کرد و این من هستم که این صدا را شنیدم و در این مسیر حرکت کردم تا در ساخت دانشگاه و انجام پروژههای پژوهشی و ایجاد شعبههای جدید سهیم باشم و به خزانه عشق و محبت وصل باشم تا دانایی من بیشتر شود. حالا عدهای در لژیون سردار اعلام دنوری یا پهلوانی میکنند و یا متعهد میشوند که تعهد خود را به انجام برسانند.
این عمل بیانگر این است که به قول وادی دوم هیچ نیستم و به هیچ نمیروم و پیوسته در حال جنگ نرم میباشم. وقتی که من در جشن گلریزان دست خودم را بلند کردم خیلی از مشکلاتم را پشت سر گذاشتم، ولی باید به جنگ نرم خود ادامه دهم اگر نتوانم به تعهدم عمل نمایم آموزش لازم را نگرفتهام و در واقع در این جنگ شکست خوردهام.
من اگر نتوانم از این مرحله عبور کنم به ناچار در گلریزان بعدی شرکت خواهم کرد ولی آن تعهد ما به جای خود باقی است. ولی وقتی من تعهدات خودم را پشت سر میگذرانم لذت بخشش را متوجه میشوم و عشق و محبت بیشتری را درک میکنم. امیدوارم توانسته باشم عشق و محبتی را که در مسیر لژیون سردار دریافت نمودهام را برای شما به مشارکت بگذارم.
ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.

تایپ و ویراستاری: مسافر محمد لژیون نهم و مسافر محمدحسن لژیون هفتم
عکس: مسافر علی لژیون پنجم
مرزبان خبری: مسافر جلال
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
150