English Version
This Site Is Available In English

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد

هشتمین جلسه از دور پنجاه‌‍‍‌ویکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد با استادی مسافر کاظم، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر تقی و با دستور جلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" پنج‌شنبه 11 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان: کاظم هستم؛ مسافر
وادی دوم، دستور جلسه امروز است. این وادی می‌گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. خوشحالیم از اینکه به جنگ نرم خود ادامه می‌دهیم تا این مشکلات را به صورت آزمایشی و خوبی تجربه کنیم تا دنیای درون و شهر بیرون را شهر و جسمی آماده بسازیم. همه هستی راه خود را در مسیر نیروهای مافوق ادامه می‌دهند. ما به دلایلی که شاید خود هم ندانیم تخریب‌هایی به خود و خانواده و جامعه، وارد کرده‌ایم.

آقای مهندس می‌فرماید: اگر خواسته باشیم به یک حال خوب و خوش برسیم باید هزینه‌ی ضربه‌هایی که به جامعه و خانواده و حتی دوستان خود زده‌ایم، پرداخت کنیم. می‌گویند هرکاری که می‌خواهید انجام دهید اول باید تفکر کنید! آیا ما در زمان مصرف و در اوج اعتیاد، تفکر می‌کردیم؟ بله تفکر می‌کردیم ولی چگونه تفکری؟ تفکری که از مواد افیونی سرچشمه می‌گرفت. تفکری که به قول آقای مهندس، با ضدارزش‌ها و کارهای خلاف عرف عجین شده بود. ما اگر می‌خواستیم فکر کنیم باز هم ضدارزش‌ها _که ما را به اوج تاریکی برده بودند_ اجازه نمی‌دادند تا ما یک قدم مثبت برداریم.

حال که به اینجا آمده‌ایم، می‌خواهیم گذشته را پاک کنیم. یک صفحه سفیدی در مقابل ما هست و می‌خواهیم یک نقاشی زیبا بکشیم. حال باید چه‌کار کنیم؟ اول از همه اگر ما خواسته باشیم یک ضدارزش را از خود دور کنیم، باید هر جمله‌ایی که می‌خواهیم حفظ کنیم آن‌قدر تکرار و تکرار کنیم تا در ذهن‌مان ملکه شود. البته به این سادگی‌ها هم نیست! همیشه یک فردی که از قبل دروغ می‌گفته است، غیبت می‌کرده و یا منیت داشته است، اگر خواسته باشد این فعل بد را کنار بگذارد به همین سادگی نیست که بگوید از فردا دیگر دروغ نمی‌گویم یا از فردا یک فرد راستگو می‌شوم! باید آن‌قدر این راستگو بودن را تکرار کنید تا اگر یک روز ده تا دروغ گفته‌اید حداقل نصف آن را کم کنید تا در ذهن ما ملکه شود و ما از دروغ گفتن پرهیز کنیم. آقای مهندس می‌گویند ما در گذشته، تخریب‌های زیادی به خود و جامعه خود وارد کرده‌ایم و حال آمده‌ایم به کنگره که خود را درمان کنیم که درمان شدن هم به این سادگی‌ها نیست! اگر درمان جسمی اعتیاد پنج درصد راه است، نود و پنج درصد دیگر از درون ما بر می‌خیزد که با پیچیدگی‌های فراوانی روبه‌رو هستیم تا این مسائل را برطرف کنیم.

همه به نحوی درگیری و مشکلات داشتند که گره این مشکلات فقط به دست خود شخص باز می‌شود به شرط این‌که اول سفرمان، ذهنیت خودمان را کنار بگذاریم. اگر وارد کنگره شدم و گفتم من خودم متوجه می‌شوم، این اولین ضربه به خودم است. من اول راه که وارد کنگره شدم منیت را با خودم آوردم داخل! چون آگاهی نداشتم و نمی‌دانستم منیت چیست؟ استادم که صحبت می‌کرد من ادامه صحبت ایشان را سر لژیون پیشاپیش می‌گفتم و این یعنی منیت داشتن! یعنی من می‌دانم شما چه می‌خواهید بگویید و با این کار ضربه‌های بزرگی به خودم زدم ولی کم‌کم با درس هایی که از استاد گرفتم فهمیدم من در مقابل علم کنگره، هیچ چیز نمی‌دانم و

کم‌کم این منیت را از خودم دور کردم.

هیچکدام از ما مسافران کنگره 60 بی‌عیب نیستیم! یکی منیت دارد، یکی دروغ می‌گوید ولی کار مهم اینجاست که ما هدف داشته باشیم بدون منیت! چون منیت، گزینه بسیار خطرناکی است. یادم می‌آید یکی از افرادی که هم‌زمان با خود من وارد لژیون شد و معلومات زیادی هم داشت _طوری که ما از مشارکت‌های او استفاده می‌کردیم_ ولی متاسفانه طوری گرفتار منیت شد که همه چیز را خراب کرد.

اگر با ورود به کنگره منیت را کنار گذاشتیم و با خودمان و راهنما رو راست بودیم موفق خواهیم شد ولی اگر با این ذهنیت که فقط می‌خواهم شربت بگیرم وارد کنگره شدم حتماً ضرر خواهم کرد! این را هم بگویم که ابتدا خود من همین گونه فکر می‌کردم ولی در ادامه سفر با دیدن حال خوب بچه‌ها و رهایی‌هایی که داشتیم دیدگاه من تغییر کرد و با خودم فکر کردم که آیا با مصرف مواد مخدر به چنین حال خوشی دست پیدا می‌کنم؟ خیر

حال خوشی که ما در کنگره به دست می‌آوریم دائمی است و دیگر مانند مصرف مواد مخدر، گذرا و زودگذر نیست. زمانی که در مسیر کنگره هستید به حال خوش رسیده‌اید و جمعی که در کنگره حضور دارند می‌خواهند حال خوش را به شما القا کنند ولی بیرون از اینجا حتی با پول هم نمی‌توانی این حال خوش دائمی را بخری یا چنین حال خوبی را بدست بیاوری. پس چه‌قدر خوب است که قدر این مکان را بدانیم و دل‌مان به حال خودمان بسوزد و به فکر خودمان باشیم و با گرفتن آموزش‌های کنگره به رهایی برسیم.

تشکر می‌کنم از اینکه به صحبت‌های بنده گوش دادید.

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
تایپ: مسافران مالک لژیون ۱۹، حسین لژیون 1
تنظیم و ارسال خبر: گروه سایت نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .