English Version
This Site Is Available In English

اگر ما در مسیر امیدواری قرار بگیریم، با مثلث دانایی روبه‌رو خواهیم شد؛ بنابراین تفکر، تجربه و آموزش ما ارتقا پیدا می‌کند. (نمایندگی میخک مشهد)

اگر ما در مسیر امیدواری قرار بگیریم، با مثلث دانایی روبه‌رو خواهیم شد؛ بنابراین تفکر، تجربه و آموزش ما ارتقا پیدا می‌کند. (نمایندگی میخک مشهد)

پنجمین جلسه از دوره هجدهم کارگاه‌های آموزشی_خصوصی ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی میخک، با استادی مسافر مریم، نگهبانی راهنما همسفر مژگان و دبیری همسفر پریسا، با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من»، روز شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، مریم هستم یک مسافر.

بسیار خوشحالم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم. از راهنمای عزیزم، خانم سپیده، سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه بنشینم، به شما عزیزان خدمت کنم و آموزش بگیرم.

دستور جلسه این هفته، وادی دوم و تأثیر آن روی من است. وادی دوم می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد. هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.»

این وادی به مفهوم امید و ناامیدی اشاره دارد. اگر ما در مسیر امیدواری قرار بگیریم، با مثلث دانایی روبه‌رو خواهیم شد؛ بنابراین تفکر، تجربه و آموزش ما ارتقا پیدا می‌کند.
اما اگر در مسیر ناامیدی قدم بگذاریم، وارد مثلث جهالت می‌شویم. ناامیدی باعث می‌شود که دیگر سراغ تجربه‌های جدید نرویم و ترس، همیشگی همراه ما بماند.

ما با امیدواری می‌توانیم از پایین‌ترین نقطه، به بالاترین نقطه که همان شناخت خود است، برسیم؛ اما ناامیدی ما را وارد مسیر سقوط و نابودی می‌کند، تا جایی که ممکن است حتی فرد به مرحله خودکشی نیز برسد.

من، پیش از ورود به کنگره، فردی کاملاً ناامید بودم و مدام از خودم می‌پرسیدم: «چرا من؟ چرا من معتاد شدم؟!»
با خود فکر می‌کردم تا پایان عمرم، مصرف‌کننده باقی خواهم ماند.
تمام وجودم در حصار ناامیدی بود و هیچ امیدی به سلامتی نداشتم.

اما وقتی وارد کنگره شدم و چند ماهی از سفر اولم گذشت، کم‌کم امیدواری در من جوانه زد. با ایمان به مسیر و راه، قدم برداشتم و متوجه شدم علت اصلی تمام مشکلاتم، ناامیدی و عدم تلاش خودم بوده است. همین موضوع مرا در سکون و رکود نگه داشته بود و مانع حرکت رو به جلویم می‌شد.

در اولین مرحله، آموختم که باید تفکر صحیح داشته باشم.
وادی دوم به من آموخت که هیچ موجودی بیهوده به این جهان پا نمی‌گذارد؛ قطعاً هر یک از ما، برای انجام رسالتی وارد این هستی شده‌ایم.
ما آمده‌ایم که آموزش بگیریم و خدمت کنیم.

در پایان باید بگویم، کنگره ۶۰ با آموزش‌های ناب خود، مسیر یک زندگی سالم را به ما نشان داد. ما را از ناامیدی دور کرد و امروز، می‌توانیم با همگامی با این آموزش‌ها و تلاش‌های مستمر، طعم آسایش و آرامش را بچشیم.

از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم‌شان بسیار سپاسگزارم که چنین بستری را برای خانم‌های مسافر فراهم کردند تا ما هم بتوانیم با خیالی آسوده و به دور از استرس و نگاه‌های منفی جامعه، درمان شویم.
همچنین از راهنمای عزیزم که با آموزش‌هایشان، بذر امید را در دل من کاشتند، بینهایت سپاسگزارم.

تایپ: راهنما مسافر سپیده – لژیون چهاردهم، نمایندگی میخک مشهد
ویرایش: راهنما مسافر مریم – لژیون پانزدهم، نمایندگی میخک مشهد

بازبینی و ارسال: همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .