جلسه یازدهم از دوره سی و نهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شهرری به استادی راهنما همسفر مریم، نگهبانی همسفر پروین و دبیری همسفر خورشید با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد، ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
با توجه به تیتر وادی همه ما که اینجا نشستهایم از سر دلخوشی پایمان به کنگره۶۰ باز نشده است. همه ما با یک ناامیدی، یک ضعف، یک بغض بزرگ در گلوهایمان و یک غم سنگین در قلبهایمان وارد کنگره۶۰ شدهایم. دائماً در ذهنمان از خود سؤال میکردیم؛ چرا من به دنیا آمدهام؟ چرا باید پسرم مصرفکننده باشد؟ چرا باید همسر من مصرفکننده باشد؟ این سؤالها وقتی میآید با خود چه میآورد؟ ناامیدی. دقیقاً دستور جلسه امروز ناامیدی است، وقتی ناامیدی سراغ ما میآید، باعث میشود ما احساس پوچ بودن کنیم و بگوییم من خیلی آدم بیارزشی هستم و وجود معنوی ندارم. آنقدر ذهنمان مشغول بود که به بیراهه رفتیم و آن مسیر اصلی که باید میرفتیم را نرفتیم.
زمانیکه وارد کنگره۶۰ شدم با یک دنیا حس یأس و ناامیدی وارد شدم. همیشه به بچههای لژیون میگویم: من را اینطور نگاه نکنید که دائماً میخندم، من تا شش ماه اول ورودم در لژیون گریه میکردم و همیشه میگفتم: مگر جای من اینجا است؟ آنقدر منیت بالایی داشتم، قبول نمیکردم که خودم هم مشکل دارم که به اینجا آمدهام، گرههای وجودی دارم که یک مصرفکننده سر راه من قرار گرفته است. دائماً اینها را با خودم تکرار میکردم و این تکرارها به من اجازه فکر کردن درست نمیداد و باعث میشد در بیراهه قرار بگیرم، وقتی در بیراهه قرار گرفتم، نمیتوانستم درست فکر کنم و آن پوچی بهسراغ من میآمد. حالا میدانید چرا آن فکر پوچ بهسراغ من میآمد؟ چون خداوند من (انسان) را یک موجود بسیار قدرتمند خلق کرده است و یکسری نیروها و تواناییها به من داده است.
اینجا شیطان سر راه من قرار میگیرد؛ چون دوست ندارد من رشد کنم و به کمال برسم. شیطان وقتی وارد میشود، نمیتواند از حربه بیرونی برای انسان استفاده کند از درون شروع میکند و من را پریشان میکند. با استفاده از همین فکرهایی که به من میدهد، وقتی درونم از هم پاشیده میشود، من به یک مرحلهای میرسم که از خود بیزار میشوم و گاهی اوقات احساس میکنم که باید دست به خودکشی بزنم که وقتی به آن ناامیدی کامل برسم دست به خودکشی هم میزنم و اینجا است که میتوانم بگویم: شیطان انسان قدرتمند را شکست داد؛ چون همیشه شیطان با خود میگوید: انسان شکستناپذیر است؛ باید از حربههایی وارد شوم که بتوانم زانویش را به زمین بزنم و از طریق همین ناامیدی زانوی ما را به زمین میزند و محصول آن من همسفری میشوم که بعضی اوقات کارهای خوبی انجام دادهام که خداوند مسیر کنگره۶۰ را سر راه من قرار داده است تا بتوانم از این مکان و آموزشهای آن استفاده و بهره کافی را ببرم.
به تمام سفر اولیها و تازهواردین میگویم: بهترین جا را انتخاب کردهاید، قدر این صندلیها را بدانید. من مریم که اینجا نشستهام، روز اول با حال خراب وارد شدم؛ پس شما هم میتوانید روزی در جایگاهی که من الان نشستهام، بنشینید؛ یعنی حالتان را خوب کنید، فقط باید ناامیدی را کنار بگذارید و تلاش کنید. کنگره۶۰ آموزشهایی میدهد که ما از ناامیدی خارج شویم، سعی کنیم از آموزشهای کنگره۶۰ درست استفاده کنیم. وادی دوم به من میگوید: ناامید نباش؛ چون هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد، ما بههیچ نیستیم، حتی اگر خود بههیچ فکر کنیم. من بیهوده به این جهان نیامدهام، یک مأموریت یا رسالتی دارم و آمدهام تا به آن رسالت برسم. سعی کنم آن مأموریت که خداوند به من داده است را بهدرستی انجام دهم، شاید مأموریت من یک معلم خوب بودن یا یک مادر مهربان بودن است.
حالا چهطور میتوانم به آن رسالت برسم؟ باید به این مفهوم برسم که انسانها با هم متفاوت هستند. هرکس یک توانایی دارد. ممکن است من توانایی شما و شما توانایی بنده را نداشته باشید؛ پس من باید به این باور برسم که هر انسانی دارای یک خصوصیت است که باید از آن به نحواحسن استفاده کند. این به این معنی است که اینجا من میتوانم شیطان را به زمین بزنم و آن مسیر درست را طی کنم. حالا چگونه میتوانم مسیر درست را طی کنم؟ در وادی اول یاد گرفتم که خوب تفکر کنم و نباید به هرچیز بیهودهای فکر کنم، بعد مسیر صحیح برایم باز میشود؛ چون تفکر، درونی است یک مسیر بیرونی برای من باز میشود. انشاءالله بتوانم از مسیر درست استفاده کنم و به رسالت خود برسم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر خاتون و همسفر آزاده رهجویان راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)

تقدير و تشکر از نگهبان و دبیر صوتی دوره قبل و معرفی نگهبان و دبیر صوتی جدید

کسب مقام دوم مسابقات جام سردار کنگره۶۰ رشته ورزشی شطرنج



مرزبانان کشیک: همسفر صدیقه و مسافر غلامرضا
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پانزدهم)
تایپیست: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
185