دوازدهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بردسکن با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم. دستور جلسه اینهفته وادی دوم و تاثیر آن روی من است که میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به این حیات نمی نهد هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر به هیچ فکر کنیم. در وادی اول آموختیم که با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. آموختیم که فکر کنیم و به انجام و چگونگی انجام فکر کنیم. در وادی دوم هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد.
زمانی که فرد مصرفکننده موادمخدر برای شروع درمان آغاز به سفر میکند، به وادی اول میرسد و به آن عمل میکند. وقتی به تخریبهایی که به خودش و اطرافیانش وارد کرده فکر میکند که چه موقعیتها و چه فرصتهایی را از دست داده است و چه ضربات سهمگینی به خود و اطرافیانش وارد کرده و چه راه سختی را برای رهایی از مواد در پیش رو دارد؛ فکر میکند در مقابل این همه ممکن است ضعف و ناتوانی بر او غلبه کند و به دنبال آن ناامیدی و احساس پوچی به او دست میدهد و از هستی و حتی از خداوند گله و شکایت دارد.
در این حالت ممکن است از خداوند بپرسد که چرا مرا آفریدهای؟ چرا باید من در این سختیها باشم؟ وادی دوم برای از بین بردن این تفکرات غلط و ویرانگر و احساس پوچی و بیهودگی مطرح میشود. در وادی دوم به این نتیجه میرسیم که انسان موجودی قدرتمند است و خداوند نیروها و قدرتهای عظیم به او عطا کرده است و نیروهای منفی و بازدارنده به خوبی میداند که انسان با وجود این نیروها شکستناپذیر است. شیطان خوب میداند که با وجود این نیروها انسان را نمیتواند از بیرون شکست دهد؛ پس تمام توان خود را بهکار میگیرد تا این نیروها را از درون خنثی کند.
وادی دوم به ما یادآور میشود که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. این وادی به ما میگوید هر موجودی که پا به هستی گذاشته بیهوده نیست و همه دارای نقش و عملکرد خاص خود هستند که هیچچیز نمیتواند جای آن را بگیرد. زمانی که انسان آفریده شد قدرت مطلق او را بر سر یک دو راهی قرار داد که همان تاریکی و ضد ارزش ها، روشنایی و ارزش محسوب میشوند. در مسیر زندگی من با افکار منفی و ناامیدی وارد تاریکیها شدم و افکار خودم را در تاریکیها مدفون کردم، احساس ناامیدی و پوچ بودن داشتم که وارد کنگره شدم. در کنگره آموختم که برای خروج از تاریکیها تفکر کنم، خودم را بشناسم و به تواناییهای خودم بها بدهم؛ در کنگره آموختم که باید حرکت کنم تا تمام مشکلات از سر راه من برداشته شود، باید ارزش وجودی خودمان را بدانیم؛ چون پایان شب سیه سپید است.

مرزبان کشیک: همسفر زینب
تایپیست: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه ( لژیون دوم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر اکرم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
233