English Version
This Site Is Available In English

جهانی مملو از نیروهای خفته در درون ما وجود دارد

جهانی مملو از نیروهای خفته در درون ما وجود دارد

هفتمین جلسه از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نائین با استادی راهنما همسفر افسون، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری همسفر آزاده با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را شکر می‌کنم که در جمع عزیزان هستم تا آموزش بگیرم. وادی دوم می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.» یعنی این هیچ بودن فقط در فکر ما جاری می‌شود و در جهان بیرون از ذهن ما، چنین چیزی عینیت ندارد؛ درست مانند عبارت «نیستی» که آقای مهندس بارها توضیح داده‌اند. نسبت ما با وادی‌ها، متفاوت است و هر شخصی ممکن است با بعضی از وادی‌ها ارتباط بهتری داشته باشد؛ ولی وادی دوم را، اکثریت‌ قریب‌به‌اتفاق، در زندگی تجربه کرده‌ایم و تحت‌تأثیر شرایط سخت (نگاه اشتباهی که به موضوع اعتیاد داشتیم) لحظاتی ما را به این وضعیت تلخ هدایت کرده است که فکر کنیم واقعاً هدف از خلقت ما چه بوده است؟! وادی اول به ما گفت: باید قبل از هر کاری تفکر کنیم و راه‌وروش درست فکرکردن را به ما آموخت. حالا قرار است شروع کنیم؛ بنابراین اول باید تکلیف این احساس پوچی و ناامیدی روشن شود تا ما به انرژی‌های خود، دسترسی داشته باشیم و بتوانیم حرکت خود را آغاز کنیم.


در اوایل وادی، آقای مهندس فرمودند: «ما به جنگ نرم خود ادامه می‌دهیم.» جنگ نرم؛ یعنی جنگی بدون تفنگ و اسلحه که طرفین با دیپلماسی، با تفکر و کلام به هم آسیب می‌زدند و همدیگر را تحت‌تأثیر قرار می‌دادند. در درون ما جنگی بین ارزش‌ها و ضدارزش‌ها آغاز می‌شود؛ در واقع وادی دوم، توجه ما را به صراط مستقیم جلب می‌کند و تزکیه آغاز می‌شود. جنگ نرم برای این است که ما به‌آرامی از نادانی به سمت دانایی حرکت کنیم. آقای مهندس در وادی دوم، نوید می‌‌دهند که در پایان این جنگ نرم، دنیای درون ما به شهری آباد تبدیل می‌شود. دلیل احساس پوچی اغلب ما این بود‌ که احساس ضعف و ناتوانی می‌کردیم، فکر می‌کردیم که من هیچ گناهی ندارم و همه چیز باعث تضعیف من شده است، دیگران باعث شدند که من در زندگی پیشرفت نکنم! همه چیز را در بیرون از خود جستجو می‌کردیم و اینجا اولین قدمی است که می‌گوید: دوربین را به سمت خودت برگردان؛ زیرا هر اتفاقی که انتظارش را می‌کشی، از خودت شروع می‌شود و اگر می‌خواهی حرکت کنی؛ ابتدا باید شارژ بشوی و به نیروهای خودت دسترسی داشته باشی.

آقای مهندس در سی‌دی «سختی‌ها»، راجع به این موضوع، به ما آموختند که جهانی مملو از نیروهای خفته در درون ما وجود دارد که به آن‌ها دسترسی نداریم؛ ولی می‌توانیم راه دستیابی به آن را فرابگیریم که مهم‌ترین راه بیدار کردن نیروهای خفته، افزایش دانایی است. در گذشته، اندک انرژی که در اختیار داشتیم، به‌راحتی هدر می‌رفت؛ زیرا صرف ضدارزش‌هایی مثل قضاوت، قیاس و... می‌شد! چقدر انرژی ما تلف می‌شود، اگر ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه ‌کنیم؟ این به دلیل ناآگاهی ما است و آموزش‌های کنگره باعث می‌شود تا نگاه ما نسبت به همه چیز، تغییر کند. زمانی که تفکر سالم داشته باشیم، آرام‌آرام به دانایی نزدیک می‌شویم؛ سپس از آرامش برخوردار می‌شویم. ما در کنگره یاد گرفته‌ایم که خودمان را با خودمان مقایسه کنیم، یاد گرفته‌ایم که کسب ثروت به هر شکلی و از هر راهی، آرامش نمی‌آورد؛ درحالی‌که قبل از کنگره، بسیاری از ما با مقایسه خود با فردی که از راه رشوه، دزدی، احتکار و انواع ضدارزش‌ها، به ثروت هنگفتی دست‌یافته بود، احساس ناتوانی، ناامیدی و پوچی می‌کردیم! تصور کنید چقدر انرژی ما هدر می‌رود!

در این وادی ما با مبحث اضداد آشنا شدیم و یاد گرفتیم که برای درک هر مفهومی، باید ضد آن را بشناسیم؛ مثلاً برای درک نور، باید از تاریکی عبور کنیم. برای اینکه میزان دانایی خود را بالا ببریم، به آرامش برسیم و به انرژی‌های خود دسترسی پیدا کنیم، باید بدانیم مشکلاتی که سر راه ما قرار گرفته‌اند لعنت خداوند نیست؛ بلکه رحمت خداوند است. بعد از حل هر مشکل، متوجه می‌شوم که من، افسون قبل نیستم و به توانایی‌های تازه‌ای، دست پیدا کرده‌ام که خودم به آن‌ها آگاهم و از این به بعد، هر زمان که لازم باشد، در اختیار من هستند! دلیل اینکه کنگره بیشتر از هر دانشگاهی باعث پیشرفت ما می‌شود و دید ما را به طور حیرت‌انگیزی تغییر می‌دهد، این است که اینجا همه آموزش‌ها را به‌صورت کاربردی به ما یاد می‌دهند و با کسب دانش کنگره، در صور آشکار و پنهان خود، تغییر، تبدیل و ترخیص را درک و در نهایت، تجربه می‌کنیم و می‌آموزیم که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم!


مرزبانان کشیک: همسفر طاهره و مسافر محمدرضا
تایپیست: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .