English Version
This Site Is Available In English

بدون امید کارخانه حیات به خواب می‎‌رود

بدون امید  کارخانه حیات به خواب می‎‌رود

 پنحمین جلسه از دوره چهل و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی ستارخان؛ با استادی مسافر جمال، نگهبانی موقت مسافر حامد و دبیری موقت مسافر ابراهیم  با دستور جلسه "وادی دوم و تاثیر آن روی من" در روز دوشنبه 8 اردیبهشت ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که امروز فرصت خدمت در این جایگاه نصیبم شد و می‌توانم در کنار شما عزیزان باشم. برداشت من از این وادی با توجه به ذرات وجودی خود؛ بعد از تفکر کردن چه اصولی را باید رعایت کرد. برداشت من این است که نا امید نشوید زیرا هیچ موجودی جهت بیهودگی نیست. درباره هر موضوعی که تفکر می‌کنی و حرکت می‌کنی مجاز به ناامیدی نیستی و ناامیدی جایی در خلقت ندارد. هر چیزی فایده‌ای دارد و در هستی جایگاه خود را دارد. من باید به دنبال این باشم که؛ من به چه دردی می‌خورم و فایده من چیست. تک تک عزیزانی که شال به گردن دارند و خدمتگزارند مثال بارز این وادی است. من قبل از ورود کنگره فقط 3 بار اوردوز کردم و هیچکس امیدی به من نداشت، همین قانون برای من صدق کرد و خداوند لطف کرد و یک راهی برایم باز شد.

توانستم به توانایی و فایده‌ای که دارم برسم وگرنه تک تک ما همانی بودیم که هیچ امیدی نداشتیم. تا زمانی که امید ما قوی باشد می‌توانیم به طرز قوی تری فکر و عمل کنیم. در زمان مصرف زمانی که متوجه می‌شدیم جنس نداریم حالمان بد می‌شد حتی اگر بسیار هم مصرف کرده بودیم ولی بلعکس اگر خمار بودیم و می‌دانستیم یک ساعت دیگر می‌توانیم مصرف کنیم شرایط عادی می‌شد و انرژی برای حرکت مهیا می‌شد؛ امید همیشه نیرو و انرژی می‌دهد. بدون امید  کارخانه حیات به خواب می‎‌رود. خوش به حال آن کسی که یاد میگیرد در هر شرایطی امید خود را حفظ کند.

تایپ و انتشار: مسافر بهنام
عکس: مسافر امیرحسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .