جلسه چهارم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفر وجیهه، نگهبانی دنور همسفر فاطمه و دبیری همسفر تکتم با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر به هیچ فکر کنیم.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سپاس فراوان از همسفر فاطمه نگهبان لژیون سردار که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند، همچنین سپاس از ایجنت و مرزبانان و تشکر ویژه از راهنما همسفر فاطمه که من را لایق این خدمت دانستند.
وقتی ما به کنگره۶۰، میآییم و وادی اول را شروع میکنیم، در مورد تفکر است، که تفکر را میآموزیم و سعی میکنیم آن را کاربردی کنیم.
وادی دوم به ما میگوید: هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ وقتی این وادی را آموزش گرفتم و سیدیها را گوش کردم، کمکم ناامیدی کوچکی که در وجود من ریشه کرده بود، از وجود من رخت برمیبست، حس ناٱمیدی باعث شده بود از همه چیز و همهکس طلبکار باشم حتی با خود سر جنگ داشتم.
این وادی به من آموخت که پوچ و بیهوده نیستم بلکه رسالتی بر گردن من گذاشته شده که باید آن رسالت را جستجو کرده و با تلاش خود فلسفه وجودی را پیدا کنم؛ زمانیکه انسان احساس پوچی میکند، اعتماد به نفس خود را از دست میدهد، زیرا تفکرات غلط داشته و مسیرهای ضد ارزشی را رفته است؛ حال باید سازندگی کند و جسم و روان خود را از نو بسازد، اگر در مسیر صراط مستقیم قرار نگیریم، این ضد ارزشها و نیروهای منفی هر روز بیشتر از قبل ما را جذب میکند.
مسئله دیگری که از این وادی آموزش گرفتم این بود که در برابر جسم و روان خود مسئول هستم و باید برای حال خوب جسم و روان خود تلاش کنم؛ همچنین تا وقتی مسئولیتی را قبول نکنم، هیچکس نمیتواند به من کمک کند؛ آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه فرمودند: شخصی که به این چرخه پا میگذارد، باید کاری انجام دهد؛ هر کسی را بهر وظیفهای ساختهاند که باید آن را به نحو احسنت انجام دهد تا بتواند به آرامش و آسایش برسد؛ اگر وظیفه خود را درست انجام ندهد، مورد مؤاخذه قرار میگیرد.
هر چیزی در این دنیا خلق شده، برای راحتی من است، پس باید در جهت این سیستم و کائنات قدمی بردارم؛ حتی اگر آن قدم کوچک باشد! مثلا: اگر همین سیستم کنگره۶۰، را نگاه کنیم، خیلیها قبل از ما به اینجا آمدند، تلاش کردند تا امروز ما توانستیم به راحتی دور هم جمع شویم تا این شعبه و شعبههای دیگر برقرار باشد، خدا را شکر هر روز هم به شعبهها اضافه میشود؛ افراد زیادی بودند که از جان و مال خود گذشتند تا بتوانند افراد بیشتری را به زندگی وارد کنند، آنها را از ناامیدی و یأس دور کنند.
لژیون سردار که ما اکنون در آن قرار داریم، یکی از موهبتهایی است که خداوند نصیب ما کرده است؛ بسیار خوشحال هستم که امسال توانستم بر ترس خود غلبه کنم و عضو کوچکی از این لژیون باشم؛ اگر میدانستم، با ورود به این لژیون اینقدر حال من خوب میشود، سالهای قبل نیز این کار را میکردم؛ ولی به قول معروف (ماهی را هروقت از آب بگیریم، تازه است).
خدا را شکر میکنم که آموزش گرفتم و توانستم در جمع شما بخشندگان عزیز حضور پیدا کنم، در آخر باید بگویم انسان موجودی بسیار قوی است و خداوند نیروهای بزرگی را در وجود ما قرار داده که با وجود آنها انسان یک موجود شکستناپذیر است؛ این را باید بدانیم، ما در این دنیا تنها و بدون پشتیبان نیستیم، همیشه یک نیروی برتر و قدرت مطلقی وجود دارد که همراه ما است.
امیدوارم همه بتوانیم، با آموزش گرفتن از وادیها با حرکت، تلاش و امید به خودباوری برسیم، در راه صراطمستقیم قدم بگذاریم، روزبهروز به زندگی امیدوارتر شویم و بتوانیم به اطرافیان خود کمک کنیم تا آنها هم به زندگی امید داشته باشند.
.jpg)
.jpg)

تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) همسفر یاسمین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفرسعیده رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
141