English Version
This Site Is Available In English

هر فردی رسالتی دارد

هر فردی رسالتی دارد

سلام دوستان فاطمه هستم، همسفر

وادی دوم می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». این وادی به من امید می‌دهد و می‌گوید که هر فردی برای رسالتی قدم به این حیات گذاشته است. حال من باید جست‌وجو کنم و رسالت خود را پیدا کرده و در راستای آن تلاش کنم و در مسیر ارزش‌ها گام بردارم. همه انسان‌ها در طول مسیر زندگی با مشکلاتی مواجه می‌شوند که گاه، بر اثر فشار مشکلات، دچار افسردگی شده و احساس پوچی و ناامیدی می‌کنند. زمانی که حس پوچی و ناامیدی در من رشد می‌کند، ممکن است وارد مرحله تاریکی شوم و در ادامه درگیر بیماری‌های روحی، جسمی و روانی گردم. در این شرایط، عزت‌نفس خود را از دست می‌دهم و قادر به انجام هیچ کاری نخواهم بود و دیگر برای زندگی خود ارزشی قائل نخواهم شد.

من باور نداشتم که بیهوده خلق نشده‌ام، زمانی که وارد کنگره60 شدم و با جمله آقای مهندس که می‌فرمایند: «معجزه حیات، خود حیات است» تبلوری در من ایجاد شد. جرقه‌ای زده شد که من بتوانم آرام‌آرام از ناامیدی فاصله بگیرم و وارد دنیایی تازه شوم. تصویرسازی ذهنی را شروع کردم و صحنه‌های زیبایی را خلق کردم که باعث شد از افسردگی و حال خرابی که داشتم، به‌تدریج نکاتی پیدا کنم. آرام‌آرام اعتمادبه‌نفس من بازگشت و تا حدودی توانستم خود را پیدا کنم. روزبه‌روز روزنه امید، بزرگتر می‌شد تا امروز که خدا را شکر قلم به دست گرفته‌ام و حال من خوب است. برای زندگی خود و دیگران ارزش قائل هستم و هرگز نمی‌گویم که زندگی در این حیات ارزشی ندارد.

سلام دوستان سمیه هستم، همسفر

تمام احوالات انسان به تفکر سالم بستگی دارد. هنگامی که به ضد ارزش‌ها فکر کنیم، به‌مرورزمان، مسیر را گم می‌کنیم تا مرحله‌ای که گاهی ضد ارزش‌ها در ذهن ما تبدیل به ارزش می‌شوند. تفکر انتخاب‌شده، به یک تصویر ذهنی تبدیل می‌شود. این تصاویر می‌توانند صحنه‌های زیبایی از زندگی سالم و عشق بلاعوض یا صحنه‌هایی از حال پریشان، افسردگی، ورشکستگی و... باشند. اولی انسان را به سمت ارزش‌ها و خواسته‌های معقول سوق می‌دهد و دومی او را به سمت ضد ارزش‌ها می‌برد. در حالت اول، نور و امید و در حالت دوم، ناامیدی و تاریکی در مقابل ما قرار می‌گیرند؛ گاهی افرادی که در عمق ناامیدی و تاریکی قرار گرفته‌اند، با خود می‌گویند: فرصت‌ها تمام شد و زندگی اهمیتی ندارد، بیهوده به این دنیا آمده‌ایم. تمام این موارد در مرحله اول، توجیه و تسلیم‌شدن در مقابل نابودی است.

باید بدانیم که هیچ‌چیز در عالم، بیهوده خلق نشده است. برای درک بهتر این مطلب، باید آگاهی و دانش خود را افزایش دهیم و بدانیم که ما در این جهان، تنها و بدون پشتیبان نیستیم، قدرت مطلق یاری‌رسان و پشتیبان ما است. لازم است که انسان، ابتدا خود را بشناسد تا بتواند نیروهای مافوق را درک کند. از این وادی یاد گرفته‌ام که در راستای صراط‌ مستقیم، قدم بردارم و تا رسیدن به هدف خود، دست از تلاش و کوشش برندارم؛ زیرا در پایان هر رنجی، گنجی عظیم نهفته است. امروز رسالت من این است که در کنار یک مصرف‌کننده باشم و به چشم یک بیمار به او نگاه کنم و به‌خوبی از او مراقبت و نگهداری کنم.

سلام دوستان معصومه هستم، همسفر

پس از درک و به‌کارگیری وادی اول که به ما تفکر‌کردن را می‌آموزد، به وادی دوم می‌رسیم. این وادی به ما یادآوری می‌کند که هیچ مخلوقی به دلیل بیهودگی به حیات، قدم نمی‌گذارد؛ حتی اگر خود به هیچ بودن فکر کند. این وادی ما را از پوچی و ناامیدی نجات می‌دهد و می‌گوید: ای انسان، تو موجودی قدرتمند هستی و خداوند، نیروهای عظیمی به تو عطا کرده است که تو را شکست‌ناپذیر می‌کند. ما انسان‌ها اگر بخواهیم، می‌توانیم همه چیز را تغییر دهیم. با دانشی که در کنگره می‌آموزیم، می‌توانیم از پایین‌ترین نقاط به بالاترین قله‌ها دست یابیم.

زمانی که انسان پا به هستی می‌گذارد، خداوند او را بر سر یک دوراهی قرار می‌دهد، آیا او به سمت تاریکی‌ها یا به‌سوی روشنایی‌ها می‌رود؟ اصولاً انسان، تجربیات تاریکی را برای درک عظمت روشنایی‌ها پشت سر می‌گذارد؛ اما زمانی که در تاریکی فرومی‌رود، باید از گذرگاه‌های سخت عبور کند و خروج از تاریکی به‌سادگی ممکن نیست. انسان اگر بتواند از این گذرگاه‌ها عبور کند، به انسانی کارآزموده تبدیل خواهد شد و در نهایت به صلح و آرامش خواهد رسید.

سلام دوستان اکرم هستم، همسفر

خداوند بزرگ را شاکر هستم که با کنگره و آموزش‌های ناب آن، آشنا شدم تا روش درست زندگی‌کردن را بیاموزم و حداقل، دید و نگاهم نسبت به مصرف‌کننده، تغییر کند و بتوانم در آرامش زندگی کنم. در وادی دوم؛ بعد از تفکرکردن، به تصویر ذهن اشاره می‌شود؛ زیرا این تصویر ذهن من است که تعیین می‌کند جایگاه من، در بهشت یا جهنم باشد. هر شخصی بدون دلیل قدم به حیات نگذاشته است و مشکلاتی نیز که سر راه ما قرار گرفته‌اند، خواسته آن در وجود خود ما بوده است و سپس فرمان آن توسط قدرت مطلق صادر شده است و نمی‌توانیم بگوییم مشکلات، لعنت خداوند هستند.

اصولاً انسان‌ها تاریکی‌ها را برای پی‌بردن به عظمت روشنایی‌ها تجربه می‌کنند، ما انسان‌ها ناسپاس هستیم و قدر داشته‌های خود را نمی‌دانیم؛ درصورتی‌که اگر عضو کوچکی از جسم ما زخم شود، برای ما مشکل به وجود می‌آید. ناامیدی یکی از مخرب‌ترین ابزاری است که می‌تواند انسان را در تاریکی نگه دارد. زمانی که ما اصل وجودی خود را گم کنیم، وارد مرحله ناامیدی می‌شویم و نکته مهم این است که انسان باید آرام‌آرام از تاریکی خارج شود. به اعتقاد آقای مهندس باید مانند درختان، ایستاده بمیریم و در برابر مشکلات ایستادگی کنیم؛ زیرا همه چیز قدم‌به‌قدم است و اگر قدم اول را درست برداریم، خود قدم، ما را هدایت می‌کند.

رابط خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم) عضو لژیون سردار
عکاس: دنور همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .