English Version
This Site Is Available In English

رفتن به بعد دیگر تولد محسوب می‌شود

رفتن به بعد دیگر تولد محسوب می‌شود

مبحث مربوط به تاریخ ۷۳/۸/۱۳ است.جهان‌بینی؛ یعنی ما چگونه جهان را می‌بینیم، باید خودمان را بشناسیم و در کل چه کار کنیم که بهتر زندگی کنیم. اگر انسان آگاه ‌شود، روش درست زندگی کردن را یاد می‌گیرد، در آرامش زندگی می‌کند و لذت می‌برد. ما می‌توانیم با تفکرات خود کاری کنیم که در رنج دائم به سر ببریم و یا برعکس طوری عمل کنیم که در آسایش باشیم. ۹۸ درصد انسان‌ها و همه ادیان از قدیم تا الان به این نکته اشاره می‌کردند که، خداوند و جهان پس از مرگ وجود دارد. روشن‌فکر کسی است که از چکیده افکارش به انسان‌ها راه را نشان دهد، مسائل لاینحل را حل کند و از سختی‌ها نجات دهد و گرنه کسی که انسان‌ها را به اعماق تاریکی ببرد، روشن فکر نیست او تاریک فکر است؛ چون فقط دیدن سیاهی، قوت و انرژی انسان را می‌گیرد. انسان کسی را می‌خواهد که راه درست زندگی کردن را به او آموزش دهد و از این بلاها بیرون بیاورد. مولانا در یکی از شعرهایش می‌گوید:

روزها فکر من این است، شب‌ها سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

یعنی شب و روز فکر می‌کنم که چرا از حال خود غافلم، در همه کاری دخالت می‌کنم، جز حال و احوال خودم.

از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود
به کجا می‌روم، آخر ننمایی وطنم

درست است، از شکم مادر آمده‌ایم؛ ولی باید بدانیم، قبل آن کجا بودیم، برای چه به این دنیا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم؟ هدف فقط رسیدن به خدا نیست، هدف زندگی کردن است. این دنیا؛ مثل کارخانه است، تمام موجودات هستی، کارکنان این کارخانه هستند. زندگی کردن؛ یعنی عشق و محبت داشتن، در سرمای شدید یک چایی گرم خوردن و لذت بردن، به دیگران کمک کردن و بودن با همدیگر این‌ها همه یک لذت ذات الوصل دارد. برای اینکه بتوانیم از زندگی لذت ببریم، باید یک سری اصول را آموزش بگیریم. هم در این جهان، هم در جهان دیگر هم در جهان قبلی در همه جا این حیات ادامه دار است؛ پس بودن خیلی ارزشمند می‌باشد. این حیات یک قوانینی دارد که اگر رعایت کنی در آسایش و آرامش هستیم؛ مثل قرار گرفتن در بهشت، اگر قوانین را رعایت نکنی در بدبختی و شکست قرار می‌گیری که همان جهنم است. جان از عالم بالا و غیر مادی است و جسم لباس ما و وسیله است و جنس آن از خاک است. ما در جسم هستیم، خود جسم نیستیم. خوش به حال روزی که بتوانیم از این جهان پرواز کنیم و برویم؛ البته این برای کسانی است که در وضعیت خوبی قرار دارند. در مراحل بعدی زندگی، حیات هم ادامه دارد؛ چون سبع سماوات است هر کس قوی‌تر آماده شده باشد، بهتر می‌تواند در سیستم خدمت کند. آن کسانی که در مسیر حق هستند، آنچه از دست دادند، یک روزی به دست می‌آورند، حال یا در این جهان یا در جهان دیگر. وقتی ما از این جهان می‌رویم، جای دیگر حاضر می‌شویم، این خود تولد دیگر است؛ حال افرادی تولد دیگرشان خوب، دیگری بد است، این بستگی به نامه اعمال ما در این سیستم دارد. رفتن به بعد دیگر تولد محسوب می‌شود، تا زمانی که جنین در شکم مادر است تا آن‌جا نَفس او را راهبری می‌کند؛ ولی وقتی از مادر متولد شد، روح به فرمان خدا در او دمیده می‌شود. ما ۳ حلقه هستی و جهان را باید طی کنیم، ۱) کودکی، ۲)نوجوانی، ۳) مرحله‌ای که به پختگی لازم برسد و برای اینکه کوله پشتی که دارد، مصالح داخلش بریزد، باید کارهای درست انجام دهد و در مرحله سوم باید به فرمان عقل برسد آخرین مرحله آرایش جسم، فرمان فکر و عقل است. جسم موقعی به آرایش می‌رسد که عقل به عنوان فرمانده باشد و به فرمان شو شود برسد؛ اگر به فرمان عقل برسد در بعد دیگر سیستم به گونه‌ای است که هر چیزی را به فرمان عقل خلق می‌کند؛ وقتی کوله پشتی تهی باشد و بخواهد به جهان دیگری برود، دل کندن از این دنیا سخت است. همه چیز بر مبنای عقل است، هر چه عقل غنی‌تر باشد، محتوای کوله باری که با خودمان می‌بریم، قوی‌تر است. آنچه که می‌بریم، اطلاعات و آگاهی ما است در جهان دیگر افرادی هستند؛ مثل کسانی که در زمین در تیمارستان به سر می‌برند، این‌ها کسانی هستند که کمتر به جمع‌آوری عقل پرداختند. عقل را دانایی کامل می‌کند و دانایی را تفکر، تجربه و آموزش زیاد می‌کند. کسی که لیسانس دارد با کسی که سیکل دارد در جهان دیگر خیلی فرق دارد در کوچک‌ترین فرمان‌های الهی شک نکنید. همه موجودات ابتدا از نقطه شروع می‌شود از یک بذر، تا درختان، حیوانات و انسان‌ها همه از یک نقطه شروع می‌شوند؛ حتی کره زمین از یک نقطه شروع، بعد جدا و جذب بعد دیگری می‌شوند. یک چیز که در سیستم طبیعت وجود دارد، الگو است، همه طبق یک قانون حرکت می‌کنند در هستی ما تغییرات مداوم را داریم، هیچ چیز ثابت نیست. آب باعث به وجود آمدن حیات است، طوفان و باد؛ سمبل حرکت در جهان مادی است. کسی که مواد مخدر مصرف می‌کند، پول تریاک نابودش نمی‌کند، چیز عمده‌ای که در اعتیاد باعث تحلیل انسان می‌شود، فکر افیونی است و تصمیم درست نمی‌تواند بگیرد. انسان چه در زمین چه در بعد دیگر چه بعد از مرگ، باید در پی چیزی باشد که به تکمیل و تسخیرش کمک کند و خودش را بشناسد، ما هیچی از خودمان نمی‌دانیم.

رابط خبری: راهنما ویلیام همسفر معصومه
تایپیست ویراستار و ارسال: نگهبان سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی گوجان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .