در این سی دی استاد با چند مورد زیبا ما را آشنا میکنند و بحث را شیرینتر و گستردهتر میکنند تا ما بهتر متن سخنانشان را بپذیریم؛ در این جا به ما میگویند که قویترین دشمن ما خودمان هستیم که برای خودمان دردسر ایجاد میکنیم.
اگر دچار گذشته باشیم همیشه در حال دردسر هستیم و نباید افسوس بخوریم؛ چه کنم چه کنم نداشته باشیم برای آینده؛ باید در حال زندگی کنیم تا به آرامش برسیم. وقتی آرامش داشته باشیم خیلی چیزها را دریافت میکنیم و میتوانیم درآنواحد چندین کار را انجام دهیم.
استاد میفرمایند: ما جسم نیستیم، ما روح هستیم و جسم یک پوششی است برای ما. آدم شجاع باید از دروازه سختیها بگذرد و جمله بسیار زیبا که «مشکلات رحمت خداوند هستند نه لعنت خداوند» و یک آدم شجاع خردمند و صبور است. در این فراز و نشیبها من باید تحمل کنم تا یاد بگیرم، ما همان میشویم که خودمان فکر میکنیم و باز هم جمله قشنگی که بیان کردند: ما اگر به گل فکر کنیم گلستان میشویم و اگر به خار فکر کنیم خارستان میشویم.
ما باید دیدمان را تغییر دهیم مثل یک صفحه سفید که یک نقطه مشکی داخل آن است ما فقط آن نقطه مشکی رو میبینیم در حالی یک صفحه سفید هم هست و آن را نمیبینیم. دنیا هیچ ارزشی برای رنج ما قایل نیست، وقتی ما رنج داشته باشیم کائنات نیز هیچ اهمیتی به آن نمیدهند. ما به هر چیز فکر کنیم همان میشود مثل هیولایی که ترسیم کنیم و آخرش هم همان هیولا ما را از بین خواهد برد.
ما در مورد سرطان سینه مقالهای نوشتیم که قبول شده است، سرطان در وجود ما هست؛ اما سیستم ایمنی همه اینها را سرکوب میکند. اگر سیستم ایمنی بدن انسان پایین بیاید سرطان پیشرفت میکند، سریع MS غلبه میکند یا بیماریهای دیگر میگیرد، پس هر چیزی تأثیر از تفکرات و اندیشه ما میگیرد. ما اگر هر چه خیرخواهتر باشیم، سالمتر و شادابتر خواهیم شد؛ مانند میوه درختان که میوه برای دیگران است نه برای خود درخت که استفادهای از آن ندارد، یا آب رودخانه.
بخش بعدی سخنان استاد در مورد دنیای دیگر است که ما در هر دنیای دیگری بخواهیم برویم باید آگاهی لازم را داشته باشیم؛ بهشت و جهنم در دو دنیای ما وجود دارد؛ یعنی در دنیای بعدی زندگی ادامه دارد. اگر در این دنیا خوب زندگی کرده باشیم، بدون جهل و نادانی آنجا هم همینطور هستیم. در جهان بعدی به کارهای خوب بدون جهل نادانی خودمان ادامه دهیم تا در طبقههای بعدی که در دنیای دوم داریم بهتر باشیم.
مبحث بعدی ما آموختن علم است؛ انسان آگاه باید خود برود و بیابد و طالب علم باشد و اگر تشنه علم باشد خودش راه خود را پیدا خواهد کرد؛ اما اگر به دنبال شهرت باشد و دچار منیت شود، دلها تاریک خواهد ماند. علم فقط دانستن نیست عملکردن است، آبروی علم به عملکردن آن است برای مثال یک کیمیاگری که دست به مس بزند طلا میشود و اگر انجام دهد و آن مس طلا شود علم او واقعاً علم است. علم باید به پول تبدیل شود علمی که نتواند به پول تبدیل شود دانش آن به درد نمیخورد. کالا باید باارزش باشد تا به کار تجارت بیاید.
اگر بخواهیم علم را یاد بگیریم باید در مسیر حرکت کنیم، با صاحبان علم نشستوبرخاست کنیم، باید باادب باشیم، ما باید با افراد نیک باشیم که پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک داشته باشند، ما باید به آنهایی کمک کنیم که خواهان علم هستند؛ اما معلم ندارند و اگر نخواهند کمک نخواهیم کرد. اگر کسی بداند و کاری نکند چه فایدهای دارد؟ اول باید آموخت و عمل کرد و بعد آموزش داد.
نیروهای ما خفته بودند و با آموزش علم بیدار شدند و تبدیل به رعدوبرق شدند. در وجود همه ما ناخالصیهای هست که باید گرفته شود تا با محتوای غنی و حجم کم، با کولهبار نیک از دنیا برویم. زیباترین کار در دنیا، کسب علم و دانش است. همه درسها در زمان حال هستند و به ما آرامش میدهند پس از این وقتهای طلایی استفاده کنیم تا به اوج برسیم.
منبع: سی دی «چالش 2» از مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال: مرزبان خبری همسفر آمنه
همسفران نمایندگی آبیک
- تعداد بازدید از این مطلب :
69