جلسه چهاردهم از دوره چهل و دوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی راهنما محترم مسافر حمید، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر وحید، با دستور جلسه "ظرفیت مسئولیت :(قبله گم کردن) " شنبه 30 فروردین ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر ، خیلی خوشحالم که یک بار دیگر سعادت این را پیدا کردم به واسطه تولد میلاد عزیز این افتخار را داشته باشم که در خدمت شما باشم ؛ امروزهم یک بخش از جلسه درباره دستور جلسه: ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن) میباشد و بخش دیگر تولد یک سال رهایی میلاد عزیز؛ به نظر من ظرفیت هم دو صور دارد هم صور آشکار و هم صور پنهان ، ابتدا میخواهم درباره فضای بیرونی عرض کنم؛ من توان بلند کردن یک وزنه 5 کیلویی را دارم ولی میروم و وزنه دو کیلویی را بلند میکنم یا ده کیلو بلند میکنم، هر جفت اینها هیچ کمکی به من نمیکند. مهم این است که من بدانم نقطه شروع و تحمل من چقدر است که کم کم نقطه تحمل خود را بالا ببرم و کمک بکنم که این ظرفیت بیشتر بشود. در زمینه مسئولیت، مسئولیت عیار ظرفیت میباشد. وقتی من یک مسئولیتی را به عهده میگیرم یعنی خودم را در معرض قرار میدهم، معرض قضاوت، معرض دیده شدن و فردی که مسئول است مکلف به این است پاسخگو باشد. درباره قبله گم کردن، قبله یک بار مثبتی دارد اگر بخواهم کنگره ای عرض کنم هر شخصی که قبله گم میکند کسی میباشد که قبلهای را داشته و به یک چیزی معتقد بودهاست. حالا ممکن است قبله من تاریکیها باشد که یک نقطه سفید را در میان آن مشاهده میکنم و حتی ممکن است قبله من روشنایی باشد.

بخش دوم تولد میلاد عزیز است که تولد خیلی اتفاق خوبی است و همه از این حس میتوانند بهره ببرند فقط کافی است که رها بشوند، میلاد در واقع یک آدم اصلاح طلب، اصولگراست که یک سری قواعد و قوانینی برای خودش دارد ولی برای اینکه آن ها شکل بهتری بگیرند مسیر درستی لازم دارد تا یکسری تغییرات درون خود ایجاد کند. یک ویژگی که میلاد داشت و قطعاً این به واسطه بستری است که درونش رشد کرده به واسطه پدر و مادر محترمش است. درباره ادب میلاد بسیار بچه مودب و آن کاری که بهش سپرده شده است را انجام میدهد، اصلاً دنبال بهونه و راه سومی نیست من به یاد نمیآورم که میلاد غیبت کرده باشد و یا سیدی خود را ننوشته باشد. حتی نگهبان نظم که بودیم همیشه راس ساعت حضور داشت و هیچ کار دیگری را ترجیح نمیداد. برای امور کنگره، میلاد از سفر اول خدمتگزار بوده است و خیلی تلاش کرد تا حال خوشی که خودش به دست آورده را به دیگر اعضا لژیون انتقال بدهد. در ادامه هم شال سبز نصیبش شد و مطمئناً خیلی میتواند در این جایگاه کمک کند و انشالله که خدمت و حضورش مستدام باشد .

در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر میلاد برگزار گردید:

اعلام سفر مسافر : آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون ، گل و قرص؛ مدت ۱۱ ماه و 12 روز سفر کردم به راهنمایی آقای حمید زینالی ورزش در کنگره والیبال رهایی 1سال .
آرزوی مسافر : آرزو میکنم همگی به آرزوهاتون برسید .
خلاصه سخنان مسافر میلاد:

خدا را شکر میکنم که این جایگاه را تجربه میکنم و یکسال به دور از مواد مخدر بودهام و روز به روز پیشرفت را احساس میکنم. کسانی را که از دست داده بودم مجددا به دست آوردم و روابط بهتری را تجربه میکنم. از خانوادهام تشکر میکنم که در این مدت با من همراه بودند و من را حمایت کردند. خداوند را شکر میکنم که این فهم باطنی را در من قرار داد تا متوجه بشوم در چه مکانی حضور دارم، چرا که هنوز هم افرادی هستند که با اینکه الگوها را مشاهده میکنند اما باز هم به قول معروف با سر خود جلو میروند. اگر بخواهم از سرگذشت خود و نحوه آشنایی با مواد مخدر و اعتیاد بگویم به این صورت بود که من شخصا از اعتیاد متنفر بودم و نسبت به اعتیاد و معتادین زاویه داشتم تا اینکه گریبانگیر خودم شد. من به واسطه خرید مواد مخدر برای یکی از آشنایان خود با مواد مخدر آشنا و بعد از مدتی به قرص اعتیاد پیدا کردم و در دوران دانشگاه این موضوع شدت بیشتری پیدا کرد. میزان مصرفم بیشتر شد و پس از مدتی با ترکهای خودسرانه و سقوط آزادهایی که داشتم مشکلاتم در قسمت جسم و روان شدت بیشتری پیدا کرد، همین باعث شد تا با شربت متادون آشنا شدم و تخریب بالایی را تجربه کردم و با قطع ناگهانی متادون هم مدت طولانی خواب نداشتم تا اینکه تصمیم گرفتم در کنگره حضور پیدا کنم. خداوند را شکر این اتفاق افتاد. در ابتدا منیت داشتم و اعتقادی به این موضوعات نداشتم تا اینکه آقا حمید را به عنوان راهنما انتخاب کردم و مسیر سفر با ایشان برایم هموار شد. انتخاب راهنما تاثیر مستقیم و بهسزایی در رهایی مسافر دارد. من احساس میکنم تک تک ما رسالتی را برعهده داریم و رسالت من راهنما شدن هست و خداروشکر که شال سبز تازه واردین را گرفتم. از تکتک عزیزان تشکر میکنم و امیدوارم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم.

.jpg)
خلاصه سخنان همسفر نسرین:
از همه شما تشکر میکنم که در جشن ما شرکت نمودید. از جناب مهندس تشکر میکنم که این بستر را برای خانوادهها فراهم کردند تا حال خوب را تجربه کنند. گریه امروز من گریه شادی بود، از راهنمای محترم جناب آقای حمید زینالی کمال تشکر را دارم که تاثیر زیادی روی میلاد من داشتند. من سابقه حضور در کنگره را داشتم و امیدوارم تا جایی که اجازه دارم در کنگره حضور داشته باشم و خدمت کنم. از میلاد هم میخواهم که خدمتگزار کنگره باشد و به یاری افرادی بشتابد که خواستار رهایی هستند.


تایپ : مسافر حمیدرضا ، مسافر امیرحسین
عکس : مسافر ماهان
انتشار : مسافر امیرحسین
مرزبان خبری : مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
254