English Version
This Site Is Available In English

عشق سالم در پرتوی شعور لازم

عشق سالم در پرتوی شعور لازم

جلسه چهاردهم از دوره هشتاد‌وسوم کارگاه‌های آموزشی همسفران کنگره۶۰ با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر عقیق و دبیری همسفر ریحانه با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است) و تأثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به‌‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

باعث افتخارم است که در جمع شما هستم. اینجا سطح انرژی بسیار بالا است. در وصف نمی‌گنجد که چه قدر خوشحال هستم؛ چون همدردهای خودم را می‌بینم. تازه واردین یا سفر اولی‌ها، همه گذشته من هستید و من آینده خانم‌های همسفری هستم که به‌زودی زود به سفر دوم قدم می‌گذارند. راجع به دستور جلسه وادی دهم؛ «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» باید بگویم انسان مقام بالایی دارد. این وادی مثل یک شمشیر، خیلی برنده است. هم به ما هشدار می‌دهد و هم امید به بازگشت. امید به بازگشت مصرف‌کننده‌های ما که آمدند و صفت گذشته را در خودشان تغییر دادند. این وادی هم می‌تواند انسان را به بالابرده و صعود کند و هم انسان می‌تواند از آن سقوط کند. هم مرگ و هم زندگی است، هم مرده را از دل‌زنده بیرون می‌کشد و هم زنده را از دل‌مرده بیرون می‌کشد. این نشان‌دهنده لطف، بخشش و بزرگی خداوند است که به بهترین شکل در اختیار انسان‌ها قرار می‌گیرد. خداوند لطفی در حق انسان‌ها کرده است و خطوط اختیار را به دست خود انسان‌ها داده است. ویژگی انسان این است که به او اختیار داده‌شده است. چرا به ملائکه این اختیار داده نشده است؟ خداوند این‌قدر برای من انسان ارزش قائل شد که به من قدرت اختیار و انتخاب داد.

درنهایت این وادی به ما می‌فهماند که پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری‌ است. انسان‌ها قادر هستند صفتی که درگذشته برای خودشان حمل می‌کردند را تغییر بدهند و هیچ‌کس این حق را ندارد که بگوید که من تا ابد با همین صفت می‌مانم. جنایت‌کارترین انسان‌های روی زمین هم می‌توانند تغییر کنند؛ حتی یک سارق می‌تواند تغییر کند و به یک پلیس بسیار عالی و درجه‌یک تبدیل شود؛ پس من این اجازه را ندارم که بگویم من تغییر نمی‌کنم. در هستی نیز هیچ‌چیز ثابت نیست. همه‌چیز در هستی در حال حرکت است. اگر هستی نباشد، من هم نیستم. من با هستی بودم، هستم و خواهم بود. ما انسان‌ها همیشه جاودان خواهیم بود و مرگی برای ما نیست. ما از حلقه‌ای به حلقه‌ای دیگر می‌رویم. انسان‌ها اگر بخواهند صفت گذشته را در خودشان تغییر بدهند و خودشان را عوض کنند، باید تغییر کرده، پالایش و تزکیه شوند.

ما می‌دانیم که درگذشته چهارعنصر باد، آب، خاک و آتش بین ما ارتباط برقرار می‌کردند؛ ولی مؤلفه‌های مهم داریم که اگر در هستی نباشند، ما هیچ مفهومی نخواهیم داشت. نور، صوت و حس که در زندگی حیاتی هستند. اگر ما حسمان را تغییر بدهیم، می‌توانیم تزکیه شویم. می‌توانیم تغییر کنیم؛ چون هستی کارش تغییر، تبدیل و ترخیص است. در کل هستی هیچ‌چیز ثابتی نیست. همه‌چیز حتی میز، لیوان، جعبه و هر چیز دیگری که اینجا است، در حال حرکت است و ما نمی‌توانیم با چشم ظاهرمان حرکت آن‌ها را ببینیم. ما اگر حس‌های بیرونی خودمان، پنج حس ظاهری‌مان را تقویت کنیم، می‌توانیم دریافت الهام، القاء، تقوا، صدای حضرت مسیح و رقصیدن در آسمان‌ها را مشاهده کنیم؛ اما ما چون با این پنج حس کار می‌کنیم، این پنج حس برای ما پوشش ایجاد می‌کنند؛ مثل پرده‌ و حجاب جلو چشم ما است و نمی‌توانیم آن‌ها را لمس کنیم. صفت‌های ضد ارزشی با خودمان حمل می‌کنیم؛ پس ما باید حسمان را به‌طرف ارزش‌ها حرکت بدهیم.

چند مسئله وجود دارد که باید آن‌ها را رعایت کنیم. اولین قدم، تفکر سالم است. تفکر سالم باعث ایمان سالم می‌شود. ایمان، تجلی نور خداوند در دل انسان‌ها است که در زمین، در کل هستی نور همیشه فرمان می‌دهد. بعد از ایمان می‌رسیم به عمل سالم. عمل سالم، حس سالم را در ما تقویت می‌کند و باعث می‌شود که نیروی عقل سالم به کار افتد. عقل سالم، عشق سالم را به وجود می‌آورد. عشق چه طور به وجود می‌آید؟ عشق وقتی عشق سالم می‌شود که من همه هستی، انسان‌ها، خاک، زمین و حتی آن آدمی که بدی می‌کند را من دوست دارم؛ چون معلم من است و من او را دوست دارم. اگر آن شخص بدی می‌کند، به خاطر جهل و نادانی اوست. من باید دلم به حال او بسوزد و برایش دعا کنم. او با این کار دارد خودزنی و خودسوزی می‌کند. حال طبق شرایط من می‌توانم سر در مقابل سر، چشم را در مقابل چشم قرار دهم یا این‌که ببخشم؛ مثل خداوند که هم بخشش، لطف و کرم دارد و هم قهار، توانا و دانا است.

عشق سالم زمانی است که عشق تبدیل به شعور شود. عشق سالم ذره‌ذره پدیدار می‌شود. برای هر چیزی اگر بخواهیم تغییر کنیم، ذره‌ذره به وجود آمده و اتفاق می‌افتد؛ باید این کار را انجام بدهیم. دو مورد برای این‌که شش مورد به مرحله نهایی برسند وجود دارد. یکی این‌که آموزش ببینیم و دیگر این‌که تجربه مفید داشته باشیم. تأثیر این وادی برای من این بوده است که من باحال خراب و ترس در تاریکی‌ها زندگی می‌کردم. افسردگی داشتم و به کنگره آمدم. با آموزش‌های نابی که اینجا توسط استادانم دیدم، توانستم خودم را از تاریکی‌ها بیرون بکشم. اینجا آموزش‌ها را دیدم. خوشحال هستم که امروز در کنار شما همسفران هستم.

برگزاری انتخابات نگهبانی

ارسال: همسفر مهسا لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر سمانه لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
همسفران نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .