English Version
English

کارگاه آموزشی_نقش من در سناریوی زندگی

کارگاه آموزشی_نقش من در سناریوی زندگی

جلسه ششم از دوره هفتادونهم کارگاه‌های آموزشی ویژه همسفران کنگره۶۰ با دستورجلسه «جهانبینی ۱ و ۲» با استادی راهنما همسفر نرگس، نگهبانی همسفر صدیقه و دبیری همسفر مریم در روز سه‌شنبه هجدهم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

سخنان استاد
خدا را شکر از اول بقا تا آخر فنا، سپاسگزار ربّ رحیمی هستم که در سلطنت پر از فراوانی‌اش رزق و روزی می‌خورم. اینک با آموزش‌های کنگره و جهانبینی بر این باور هستم که خیرخواه سعادت ما در این دنیا و دنیاهای دیگر است.
از ایجنت محترم شعبه، مرزبانان گرامی، نگهبان و دبیر عزیز که مسئولیت اداره این جلسه را به من واگذار کردند که خدمت کنم و آموزش بگیرم، تشکر می‌کنم. امیدوارم امروز جلسه خوبی را در کنار هم داشته باشیم.
درود و برکت بر صالحان و نیکان عالم؛ ازجمله استاد مهندس دژاکام و استاد امین که در مورد جهانبینی دریچه‌ای از اطلاعات و آگاهی را به روی اعضاء کنگره۶۰ گشودند تا ما با قوانین بازی زندگی آشنا شویم و درست عمل کنیم.
جهانبینی از درک، احساس، برداشت و دریافت من از خودم و هرآنچه که می‌بینم تشکیل شده است.

چرا ما باید جهانبینی یاد بگیریم؟ برای اینکه زیباتر روی کره خاکی زندگی کنیم و به‌قول آقای مهندس بگذاریم دیگران هم زندگی کنند.
ما انسان‌ها خیر و مبارک هستیم. انسان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند روی کره خاکی است. هر‌کدام از ما سعی می‌کنیم نقش خود را در سناریویی که خداوند برای ما تنظیم کرده به بهترین شکل ممکن ایفا کنیم. در این سناریو از ما خواسته شده گذشته را رها کنیم و نگران آینده نباشیم. بایستی در لحظه بهترین کاری را که می‌توانید انجام دهید؛ چون با این کار با کائنات و جهان هستی، هم‌سو می‌شوید و غیر از خیر و برکت چیزی به شما نمی‌رسد. خداوند ناظر بر اعمال ما است.
جهانبینی باعث می‌شود من به بهترین خودم و به خود خداگونه‌ام تبدیل شوم. خداوند سناریویی را نوشته و به هر یک از ما نقش‌های متفاوتی داده است. نقش من، نقش همسر یک مصرف‌کننده بود. نگران، ناراحت و بی‌قرار بودم و از نقشی که به من داده شده، ناراضی بودم. در اینجا جهانبینی به کمک ما می‌آید و می‌گوید تو حس و صفت مشترکی با این شخص داشته‌ای که الان در کنار او قرار گرفته‌ای و قرار است در این برهه از زندگی آموزش و درس بگیری تا درجه تو تغییر کند. ممکن است من بگویم من راضی نیستم و ناسپاسی کنم.

جهانبینی به من آموزش می‌دهد و می‌گوید مسافرت را رها کن. ما جهانبینی درون و برون داریم. جهانبینی به من می‌گوید به درون خود برو و ببین به چه‌چیزی اعتیاد داری. من می‌گویم مواد مخدر و الکل مصرف نمی‌کنم، جهانبینی می‌گوید آیا به پرخوری، ریزه خواری، پیوسته به گوشی سر زدن و افراد را از بالا نگاه کردن اعتیاد داری؟ آیا تو آدم شادی هستی، آیا به غمگین بودن اعتیاد نداری؟ جهانبینی می‌گوید شروع کن و به‌طور تدریجی نفس خود را تربیت کن، صفت‌های بدی که در وجود تو شکل گرفته را اصلاح کن و بعد از مسافر خود توقع داشته باش که به درمان برسد.

بحث جهانبینی خیلی گسترده است و من امروز فقط به یک جمله از جهانبینی اکتفا کردم. برداشت، احساس و درک من از خودم چیست؟ هر برداشتی که من از خودم دارم، بازتاب آن را در دیگران می‌بینم؛ به‌خصوص مسافرم و خانواده‌ای که در آن زندگی می‌کنم؛ پس اگر من می‌خواهم نکات خوب از خانواده و مسافر خود ببینم، باید بدانم سه انگشت از انگشت اشاره‌ای که به سمت آنها گرفته‌ام به سمت خودم است. به خودم برمی‌گردم و سعی می‌کنم روی نفس خود پا بگذارم و آن را تربیت کنم.‌ دراین‌صورت خداوند و نیروهای الهی وقتی می‌بینند من در مسیر صراط مستقیم هستم، جهانبینی را کاربردی می‌کنم و دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل می‌کنم، مسیر من را هموار، خوش و خرم، شیک و لاکچری‌ می‌کند و من را در مسیر نعمت‌‌داده‌شدگان و صراط مستقیم قرار می‌دهد که پایان آن صالحین و نیکان هستند.
آمین که ما از نیکان باشیم.

ورود به سفر دوم

تهیه گزارش و ارسال: همسفر سمیه لژیون راهنما همسفر فخری (لژیون بیست‌‌وپنجم)
عکاس: همسفر زهرا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .