جلسه اول از دور نهم کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی ایران با دستور جلسه "جهانبینی ۱ و ۲" با استادی راهنما مسافر عزیز الله و نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مصطفی در روز یکشنبه مورخ ۱6 اردیبهشتماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
به نگهبان جلسه که امروز اولین روز خدمتشان است تبریک میگویم، انشالا که ۱۴ جلسه خوبی را در کنار هم داشته باشیم، همینطور از آقا محمد و دبیرشان که زحمت کشیدند خسته نباشید و خدا قوت میگویم و یک تشکر ویژه از طرف خودم و از طرف کلیه راهنمایان نمایندگی ایران، از همه مسافران سفر اول و دوم و همسفران که در هفته پیش به هر طریقی با دل نوشته و پاکت، قدردانی را انجام دادند، تشکر و سپاسگزاری میکنم.
دستور جلسه ما جهانبینی ۱ و ۲ است، همانطور که از اسم آن پیدا است یعنی شما جهان خود را چگونه میبینید. این موضوع برمیگردد به زاویه دید و نگاه هرکدام از ما به جهان اطراف و همینطور دریافت، ادراک، شناخت و آگاهی ما نسبت به جهان پیرامون خود. تعیین مسیر، حرکت و رسیدن به مقصد نیازمند نقشه است و اگر در این بین جهانبینی نباشد، به مقصد نخواهیم رسید. برای مثال اگر ماشینی بخواهد شب در جاده حرکت کند ولی چراغ آن خراب یا کمنور باشد، این ماشین با سختترین شرایط به مقصد میرسد یا اصلاً هرگز نمیرسد، زیرا آنقدر باید تا رسیدن به مقصد در چالهها بیافتد و دربیاید، آنقدر باید عذاب و سختی بکشد و حتی ممکن است به سمت پرتگاه رفته و سقوط کند.
اگر موضوع اعتیاد را در نظر نگیریم، خیلی از افراد در جامعه زندگی میکنند که اصلاً مصرفکننده مواد هم نیستند ولی چون جهانبینی پایینی دارند، همیشه با جامعه و اطرافیان خود درگیر هستند.
این دیدگاه اشتباه است که فقط مصرفکنندگان جهانبینی پایینی دارند، ممکن است یک نفر در بیرون هم تفکر درستی نداشته باشد و با اطرافیان خود به مشکل برخورد کرده و با همه سر جنگ داشته باشد، در این صورت انسان روی خوش زندگی را نمیبیند. خیلی مسئله مهمی را امروز آقای مهندس مطرح کردند و آن این است؛ اگر ما بدانیم که بدی بد است و اگر ما بدانیم که برای چه داریم درمان اعتیاد را انجام میدهیم، اگر بدانیم و بشناسیم که مسئله اصلی چیست، شاید خیلی وقتها دنبال آن کار نرویم.
دلیل اینکه من دارم درمان میشوم چیست؟ اگر دلیل این کار را بدانم، دیگر خیلی وقتها دنبال راه دیگری نیستم و اگر بدانم که این جهان بیحساب نیست، ذرهای ظلم در حق کسی نمیکنم.
همه میدانیم ضد ارزش، ضد ارزش است ولی این در مرحله عمل است که فرق معلوم میشود.
ممکن است خیلی اوقات پیش آید که به خاطر منافع شخصی خود، خیلی دروغ میگویم و درجاهایی شاید وقتی میبینم نفع شخصی من زیر سؤال میرود، کار اشتباهی را انجام بدهم.
مهم آن است که داریم برای بهتر شدن تلاش میکنیم. من هم اشتباه دارم، بنده هم در جامعه و زندگی دچار مشکل هستم و اینکه هرکس به نوع نگاه و زاویه دید خودش جهان را میبیند که کجای کار و این هستی است. اگر زندگی روی خوش خود را به من نشان نمیدهد به دلیل عدم آگاهی است زیرا باید بدانم، ذرهای کار خوب یا بد در این هستی انجام دهم باید حساب پس دهم.
اگر از شخصی بپرسید که حال شما چطور است؟ دو نوع جواب خواهید شنید؛ یکی شروع میکند به شکایت کردن که گرفتاری، مشکلات و بدبختی از شانس من است و هزار جور شکایت، ولی شخص دیگری جواب میدهد که خداوند را شکر، من خوب هستم. این جواب به خاطر این است که او از زاویه دیگری به زندگی نگاه میکند و میداند که مشکلات تمامشدنی نیست و نباید شکایت کرد. من به این جهان آمدهام که یک مشکلی را حل کرده و همینطور تفکر و جهانبینی را یاد بگیرم تا برای دردهایم مرهم پیدا نمایم که در غیر این صورت باید دائماً در حال ناله و شکایت باشم، جهانبینی این را به ما میگوید. خدا را شکر که در مسیر کنگره قرار گرفتیم و پرونده اعتیاد را بستیم.
آقای مهندس کارهای علمی و تحقیقاتی مهمی در بهترین دانشگاههای دنیا انجام میدهند که اعتیاد در مقابل آنها چیزی نیست. ما داریم یاد میگیریم که چگونه زندگی کنیم و کاری که امروز آقای مهندس انجام میدهند شاید در سالها و قرنهای بعدی، برای آن میلیونها دلار هزینه بکنند و این واقعیت امروز ما است. در آخر بازهم خداراشکر میکنم که در مسیر کنگره، آموزش و جهانبینی هستم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
مرزبان کشیک: مسافر کمال
تایپ: مسافر مصطفی لژیون نهم
تنظیم: همسفر پیمان
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
181