پنجمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی و خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار، روز یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 با استادی راهنمای محترم آقای زرگرانی، نگهبان مسافر آقای علیاکبر و دبیری مسافر آقای علیاصغر با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲ »ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر تشکر میکنم از نگهبان و دبیر عزیز که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم، ابتدا جایگاه ایجنتی را به آقای عباس تبریک عرض میکنم، تشکر میکنم از راهنمایان شعبه بیهقی سبزوار که خالصانه خدمت میکنند. دستور جلسه امروز جهانبینی ۱ و ۲ هست، به تمام مسائلی که در زندگی روزمره ما با آن در ارتباط هستیم جهانبینی میگویند، اگر ما بدانیم با مسائل چگونه برخورد کنیم با فرزندانمان چگونه برخورد بکنیم، یعنی از یک جهانبینی خوبی برخوردار هستیم جهانبینی مسئلهای پیچیده نیست، ولی درعینحال بسیار مهم است ، جهانبینی یک علم است. علمی که می تواند خیلی از مشکلات را حل کند و جهانبینی، قوانین زندگی را به ما یاد میدهد، اگر ما قوانین زندگی را یاد داشته باشیم درست برخورد میکنیم در ادارات درست برخورد میکنیم، از دیگران توقع بیجا نداریم جهانبینی یعنی تغییر تفکر و اندیشه، چشمها را باید شست و جور دیگری باید دید، من میخواهم جور دیگری ببینم آیا ابزاری هست که جور دیگری ببینیم، آن ابزار در کنگره ۶۰ دقیقاً وجود دارد مسئله جهانبینی گفتم یکچیز ماورایی نیست، ولی مهم است کسانی که ترک میکنند باز به مواد برگشت میکنند علتش عدم تعادل بیوشیمی بدن هست، یعنی خمار هستند، اگر من به جهانبینی رسیده باشم هیچ موقع به مواد برگشت نخواهم کرد، بعضیها فکر میکنند مواد مخدر مشکلات آنها را حل میکند ولی کشیدن سیگار انداختن ناس یا ان تی و مواد مخدر هیچ مشکلی را از شما حل نخواهد کرد، اگر به این تفکر و نگرش رسیدید با روش دی اس تی خوب میشوید و به مواد برگشت نخواهید کرد، مواد مخدر زندگی کردن را از ما گرفته بود چون تعادل نداشتیم یا خمار بودیم یا نعشه یا در حال تهیه مواد بودیم یا در حال مصرف مواد بودیم، زندگی برای ما درواقع هیچ معنایی نداشت، ما کارتون خواب خانه خودمان بودیم آسایش داشتیم ولی آرامش نداشتیم، خانه داشتیم باغ داشتیم همه چی داشتیم ولی آن آرامش در زندگی ما نبود، حس ما کاملاً بسته بود، همهچیز را در جنس خوب میدیدیم ما خودمان را گمکرده بودیم، یک مصرفکننده از اصل افتاده از اسب نیفتاده، اگر جهانبینیات به تعادل برسد شما به اصل خودت برگشت خواهی کرد، ما نیامدیم فقط مواد مصرف بکنیم ما آمدیم به زمین که آموزش بگیریم و ارتقا پیدا بکنیم، باید نگاه ما تغییر بکند، به آسمان توجه بکنم بزرگی خداوند را میبینم و به زمین نگاه بکنم درس میگیرم، شما در فصل پاییز وقتی روی برگ درختان راه میروید میبینید برگ زردی که روی زمین افتاده، یعنی روزی سبز بوده، هر فرودی را صعودی وهر صعودی را فرودی، ولی چگونه صعود میکنیم و چگونه پایین میآییم، مسئلهای که در جهانبینی به دست خواهیم آورد. فصل پاییز که روی برگ درختان راه میروید برگ درختان میشکند ولی وقتی پایت روی یک شاخه می رود نمیشکند، این درسی هست برای قویتر شدن، در نظام طبیعت حق ضعیف پایمال هست. کسانی که خودکشی میکنند به جهانبینی و تعادل نرسیدهاند، فلسفه زندگی را نمیدانند، جهانبینیشان مشکل دارد وگرنه ما نمیتوانیم خودمان را از بین ببریم، نمی دانم چرا وقتی راه زندگی هموار می گردد،بشرتغییرحالت می دهد خونخوارمیگردد،به وقت عیش وعشرت می زندبرکوی بی دینی،به وقت فقروتنگدستی مومن ودیندار می گردد، بچههای کنگره نباید مصداق ان الانسان لربه لکنود باشند، بدبختی را دیدهایم ما سیاهی را دیدهایم، ما دیگر نباید برگردیم به اون تاریکیها، متون کنگره بهترین غذای روح است، متون کنگره این هست که همه چیز را برای خودم نخواهم، متون کنگره به من فهماند که خوبی، خوب هست و بدی، بد، این جهان کوه هست و فعل ما ندا ،سوی ما آیدنداها را صدا، با یادگرفتن و فراگرفتن قوانین زندگی و متون کنگره ۶۰ به سندی بدون نقص تبدیل میشوید، از نقطهای سیاه به رنگینکمان خواهید رسید و به پایان خطی خواهید رسید که آرزوی خیلی از افراد هست.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم
عکاس: مسافر غلامرضا لژیون سوم
تایپ: مسافر رضا لژیون هشتم
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
165