جهان‌بینی الفبای کنگره است

ششمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی نیما یوشیج بهشهر، به استادی پهلون محترم مسافر رسول، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر پرویز با دستور جلسه"جهان بینی 1و2"روز یکشنبه 16اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رسول هستم مسافر. خیلی خوشحال و خوشبختم که در این مکان زیبا در کنار شما دوستان عزیز قرار دارم. از استاد عزیزم آقای صداقت سپاسگزارم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم، از ایجنت و مرزبانان و راهنمایان و کلیه خدمتگزاران شعبه تشکر می‌کنم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم.

در مورد تجربه من درباره دستور جلسه جهان‌بینی باید این نکته را بیان کنم که استاد امین از الفبای کنگره در جهان‌بینی یاد می‌کند و این برای من چه فایده ای دارد؟ من قرار است چه اتفاقی را رقم بزنم؟ من که چیزی متوجه نمی‌شدم، این دور هم نشستن و صحبت کردن قراره چه چیزی به من یاد بدهد؟ من غیر از کنگره مراحل دیگر ترک مواد را تجربه کردم ولی با اینکه مصرف نمی‌کردم حال خوبی نداشتم.

وقتی در کنگره حضور داشتم با الفبای کنگره جهان‌بینی کم‌کم آشنا شدم، با شروع سفر فرمانروایی جسمم را که از دست داده بودم دوباره به دست آوردم. مصرف شربت هم برای این است که خوب بشنویم چون اگر خمار باشیم فقط دنبال این هستیم زودتر جلسه تمام شود و برویم دنبال زندگی و  تمام شود. همیشه برای من سوال بود افراد مصرف‌کننده از عاقبت کار خود ترس ندارند؟ یک مصرف کننده که ساعت ۴ صبح در سرما نشسته پلاستیک آتش می زند و مواد مصرف می‌کند دیگه قدرت تشخیص ندارد، امروز که با استادم صحبت می‌کردم یک جمله‌ای گفتند که انسان چقدر در تاریکی فرو می‌رود که از آب کثیف جوی استفاده کند، انسان بر اثر تاریکی تشخیص خود را از دست می‌دهد و از خود اختیاری ندارد و فرمانروا کسی دیگر است و در مصرف مواد هر کجا که او می‌گفت می‌رفتم، خداروشکر در کنگره با ذره‌ذره آموزش توانستم راه درست را پیدا کنم و توان و قدرت پیدا کنم.

بعد از رهایی راهنمای درمانم گفتند: بمان و خدمت کن تا دانایی بیشتری کسب کنی. من به اندازه‌ای که در کنگره خدمت می‌کنم  قدرت تشخیص و داناییم افزایش پیدا می‌کند. در خدمت مالی اگر به اندازه سردار کمک کرده باشیم به همان اندازه توان حرکت در بیرون داریم. وقتی از سردار آمدم جایگاه دنور را تجربه کردم تغییر این جایگاه را کاملا در زندگی شخصی خود تجربه کردم و زمانی که سال گذشته جایگاه پهلوانی را تجربه نمودم با خود فکر کردم که چرا زودتر این‌کار انجام ندادم؛ ولی اذن و اجازه آن صادر نشده بود، خدا را شکر بعد از پهلوانی زندگی‌ام عوض شد و خیلی تغییر کرد و کاملا زندگی‌ام زیر و رو شد. امیدوارم همه شما این جایگاه را تجربه کنید. از این‌که با سکوت خود به صحبتهای من گوش دادید متشکرم

تایپ: مسافر حسین

بارگزاری: مسافر محسن