در مورد خودم و احساسم نسبت به قبل و بعد از کنگره میخواهم برایتان بگویم. من حدودا چهار ماه بعد از مسافرم وارد کنگره شدم. برایم خیلی جالب بود که مسافرم در کنگره چه کاری انجام میدهد که اینقدر سرحال به خانه میآید. من چند بار به مسافرم پیشنهاد دادم که من هم به کنگره بیایم؛ ولی حرفی نمیزد تا اینکه بعد از چند ماه خودش گفت که اگر دوست داری بیا برویم.
روزی که به کنگره آمدم برایم خیلی جالب بود و با خودم میگفتم یعنی همه اینها مصرفکننده بودند و با مشارکت تکتک اعضا متوجه شدم که همینطور است.
روزهای اول چیزی از کنگره متوجه نمیشدم؛ ولی بعد از چند جلسه تازه متوجه شدم منی که فکر میکردم خودم هیچ مشکلی ندارم چقدر از لحاظ روحی و روانی حالم خراب است. وقتی مسافرم مصرفکننده بود فکر میکردم که با مصرف کردن همسرم کاری نداشتم؛ ولی الان تازه فهمیدم که من در ظاهر با او کاری نداشتم اما در باطن همیشه درون خودم هزاران افکار به سرم میآمد. همیشه در دلم به خداوند میگفتم چرا ما؟ ولی باز به خودم امید میدادم و میگفتم شاید خداوند ما را با این کار امتحان میکند. نمیدانم چرا وقتی این فکر را میکردم خود به خود آرام میشدم.
وقتی در مهمانی دور هم جمع میشدند اعصابم به هم میریخت؛ ولی باز هم به همسرم چیزی نمیگفتم و ساکت میماندم و هزاران فکر مختلف به سراغم میآمد. وقتی مهمانها میرفتند همسرم از سکوت من میفهمید که ناراحت هستم و معذرتخواهی میکرد و میگفت که تو حق داری کمکم کن تا این مواد را کنار بگذارم. یک روز به من گفت که میخواهم به کنگره بروم کمکم کن تا در این راه موفق شوم.
اکنون به رهایی ما یک ماه مانده است و از این بابت خیلی خوشحالم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان خیلی ممنون هستم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا خیلی از انسانها به حال خوب و رهایی برسند. واقعا نمیتوانم این مکانی که هستیم را توصیف کنم. جایی است که خود من آرامش دارم و همانگونه که در دعا میخوانیم مکان مقدس و امنی میباشد؛ دقیقا همینطور است. جایی است که من در آنجا انرژی میگیرم. من در کنگره یاد گرفتم اول خودم درست زندگی کردن را یاد بگیرم و وظیفهام را به خوبی انجام بدهم. خیلی چیزهای زیادی هست که بخواهم بگویم که در کنگره یاد گرفتهام و تمامی ندارد.
در آخر از خانواده محترم آقای دژاکام کمال تشکر را دارم که این مکان مقدس را در اختیار ما گذاشتند تا ما بتوانیم راه درست زندگی کردن را بیاموزیم. از راهنمای عزیزم کمال تشکر را دارم که برای من زحمات زیادی میکشند تا ما بتوانیم موفق شویم و به حال خوب برسیم.
به قلم: همسفر منیژه از لژیون نهم
ویرایش: همسفر زهره (خدمتگزار سایت)
ارسال: همسفر مرضیه (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
193