گفت و گویی ترتیب دادیم با راهنمای محترم مسافر آرش در رابطه با جهانبینی ١ و ۲، توجه شما را به این گزارش جلب میکنیم.
به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید!
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر؛ با بیش از ۱۲ سال مصرف وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی هروئین و قرص، مدت ۱۱ ماه ۲۳ روز به روش DST همراه با داروی OT به استادی راهنمای عزیزم آقا اسکندر سفر کردم، رهایی از اعتیاد ۹ سال ۷ ماه، در ادامه سفر وایت داشتم به استادی راهنمای عزیزم آقا فرزاد، رهایی ازسیگار ۷ ماه. ورزش در کنگره والیبال.
در ابتدا بفرمایید منظور از جهانبینی چیست و فراگیری آن چه تأثیری بر زندگی یک رهجو دارد؟
جهان بینی به دریافت، ادراک، احساس و برداشت ما نسبت به جهان درون و بیرون میگویند. قبل از اینکه ما وارد مقوله اعتیاد بشویم و جسم ما درگیر اعتیاد بشود، چیزی که ما را به سمت مصرف مواد مخدر میکشد، نداشتن جهانبینی است. و اگر این دریافتها، ادراکها و احساسات مشکل داشته باشند به جای اینکه ما به سمت انرژیهای مثبت و راه درست و مستقیم برویم، دقیقاً برعکس آن عمل میکنیم و به سمت انرژیهای منفی میرویم. جهانبینی باعث میشود که راه و مسیر و مبدأ مشخص شود و ما را به طرف آن هدایت میکند.
به نظر شما جایگاه جهانبینی در پروسهٔ درمان کجاست و چرا در سفر دوم جهانبینی از جایگاه خاصی برخوردار است؟
ما با کمک مثلث درمان که جسم، روان و جهانبینی است میتوانیم به درمان برسیم. به کمک داروی OT افراد میتوانند دو ضلع جسم و روان را به مدت ۱۱ ماه کار کنند و زمانی که به رهایی میرسند، این دوتا ضلع مثلث به تعادل نسبی رسیدهاند. ولی آن چیزی که میتواند در آینده تثبیت این رهایی که ما گرفتیم را داشته و در مسیر درست حرکت کنیم، جهانبینی است. به قول آقای مهندس جهانبینی گمشده ما در زمینهی اعتیاد و حتی در زمینهی زندگی کردن است و اگر جهانبینی و نوع نگرش درست وجود نداشته باشد مطمئناً یک سفر دومی دوباره میتواند برگشت به سمت مواد داشته باشد. بخاطر همین است که الان میبینیم ۹۰ درصد کار در کنگره به وسیلهی سیدیها و جلسهها، دارد بر روی مقولهی جهانبینی صورت میگیرد. در جزوهها هم میخوانیم که سفر جهانبینی و سفر دوم حد و مرز و مدت مشخص برای افراد وجود ندارد و نمیتوانیم بگویم که فرد سفر دومش را در چه مدت طی میکند و به سفر سوم میرود و شاید گاهی ۲۰ سال نتواند به آن جهانبینی مورد نظر که وجود دارد برسد.
جهانبینی غلط چه تأثیری بر روی افکار و اندیشهها و سیستم ایکس و جسم انسان میگذارد؟
سیستم ایکس انسان از غدد درون ریز و سیستم ضد درد بدن و تولید کننده مواد شبه افیونی تشکیل شده است. به کرات ثابت شده که اگر ما تحت نیروهای منفی و انرژیهای منفی باشیم، تاثیر مستقیم بر روی سیستم ایکس ما دارد. حتی رابطههایی که ما داریم و افرادی که با آنها برخورد میکنیم، این افراد میتوانند بر روی سیستم ایکس اثر بگذارند. صوت، نور و حس تاثیرات مستقیم بر روی سیستم ایکس انسان دارند، وقتی که من حالم بد باشد و وارد کنگره بشوم از تأثیر انرژی دوستان دیگر، حالم بهتر میشود. جهانبینی غلط داخل مشکلات به وجود می آید، مثلاً من امروز دارم با ماشین میروم یک تصادفی حاصل میشود حالا من میتوانم اینطوری ببینم که چرا من باید تصادف کنم؟ چرا این مشکل برای من باید پیش آمد؟ و نوع نگرش من به تصادف باعث میشود که من روی سیستم ایکس اثر بگذارم وحالم را بد کنم.
حالا اگر تفکر من این باشد که خدایا شکرت حتماً اتفاق بدتری قرار بود برای من بیفتد و تو با کمک این تصادف باعث شدی که من خسارت کمتری ببینم. حالا در مورد تمام مشکلات همین است، مشکلات میآیند که ما را بسازند اگر تفکرمان این باشد که مشکلات رحمت خداوند هستند مسلماً حال بهتری پیدا میکنیم و این باعث میشود سیستم ایکس من بهتر کار کند.
با توجه به تجربه و برداشت شما، مهمترین چیزهایی که در جهانبینی به آن توجه شده چه چیزهایی میباشد؟
به نظر من چیزهایی که در جهانبینی به آنها توجه شده اول وجود خودمان میباشد. یعنی جهانبینی درون خودمان، ما اینجا باید بدانیم عقل چیست؟ تا بتوانیم به فرمان شو و شود برسیم. وقتی عقل را بشناسیم، میدانیم کارش چیست؟ عقل قرار است خواستههای نفس را ببیند و معقول را از غیرمعقول جدا کند و در طول سفر ما باید بدانیم نفس، موجودیت ما را تعیین میکند و خواسته دارد، بعد حس را باید درکش کنیم و بدانیم حسهای ما سر منشأ اش چیست؟ و خودِ حس اولین قوه به کارگیری عقل میشود، بعد از آن بیاییم و مثلث دانایی را مورد بررسی قرار بدهیم، مثلث دانایی شامل تفکر، تجربه و آموزش میشود. در مقابل آن مثلث جهالت داریم، اگر ما دو جزوه جهان بینی را مورد برسی قرار بدهیم و همین هایی که وجود دارند را بشناسیم، وبدانیم حس آلوده چیست؟ و همهی اینها را بتوانیم درست درک کنیم، آن موقع میتوانیم راحت آنها را ببینیم.
وقتی ترس را بشناسیم متوجه میشویم که ترس خورنده تفکر است، و شروع میکنیم کم کم درست کردن و اصلاح این موارد. و به نظر من توجه به حسهای درون و توجه به صور پنهان انسان، مهمترین چیزهایی است که در جهانبینی به آن توجه شده و وقتی که درون و برون ما با هم جور نباشند ما نمیتوانیم پیشرفتی کنیم. من خودم برای درمان سیگارم بالاترین چیزی که باعث میشد نتوانم سفر سیگار داشته باشم ترس بود و بعد از ۵ سال مبارزه کردن تازه متوجه شدم منشأ این ترس کجاست و چیست؟ تا توانستم به سیگار غلبه کنم، بعضی اوقات یک مقوله جهانبینی چندین سال طول میکشد که برای من این اتفاق افتاده است.
از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، از شما سپاسگزاریم، در کلام آخر چه صحبتی با مخاطبان این گفت وگو دارید؟
من از گروه سایت تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند. تنها صحبتی که میتوانم بکنم این است که در کنگره همه چیز رایگان است ولی مجانی نیست. رایگان یعنی بیایند در اختیار انسان قرار بدهند. ولی ما اگر بخواهیم از این سیستم رایگان استفاده کنیم باید زحمت زودتر بلند شدن و آمدن قبل شروع جلسه داخل کنگره را به خودمان بدهیم.
جهانبینی وقتی درست میشود که ما کم کم بتوانیم مشکلاتمان را درست کنیم، از یک مسواک زدن شبانه شروع میشود و کم کم شو و شود برای ما اجرا میشود و کم کم باعث میشود که ما به فرمان عقل برسیم. لازم نیست از اول تفکرهای خیلی بزرگی داشته باشیم، جهانبینی خیلی کوچک و کم کم را اجرا کنیم. هر کسی در کنگره ۶۰ تسلیم کنگره باشد حتماً میتواند جهانبینی کنگره را به دست بیاورد.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
تهیه مصاحبه و نگارنده: مسافر بهزاد لژیون۷
ویراستار: مسافر عباس لژیون ۸
تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸
ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان
نمایندگی جهانبین شهرکرد /مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
223