راهنما عشق این کار را دارد که در مسیر درمان اول به خودش کمک بکند و بعد به یک رهجو

سلام دوستان محمد هستم مسافر نکوتین. من هم از کلیه خدمتگزاران که در شعبه دنا و کلیه شعبه‌هایی که در کلیه کشور تلاش می‌کنند و همچنین به خود آقای مهندس و خانواده محترمشان چون اولین راهنما در کنگره ۶۰ آقای مهندس بودند و همه سرشاخه‌ها وصل می‌شود به خود آقای مهندس، هفته راهنما را تبریک عرض میکنم . یعنی اول یک نفر بودند بعد چندین نفر شدند و از درون افراد راهنما متولد شد و وقتی که می‌خواهیم در مورد راهنما صحبت کنیم باید بدانیم راهنما یعنی چه؟ آیا راهنما آمده است که سنگ صبور من شود؟ آیا راهنما آمده است اینجا تا مشکلات من را گوش بدهد و در تمام مسائل زندگی من دخالت کند. سوال کند و بپرسد شغلت چیست؟کجا می‌روی و از کجا می‌آیی؟ مثل انجیوهای دیگر. اصلاً اینطور نیست، کنگره یک مرکز تحقیقاتی علمی است که رو به پیشرفت است، راهنما کسی است که با انواع و اقسام مواد مخدر وارد کنگره شده است و ۱۰ ماه درمان شده است و حالش خوب شده است. ما آموزش را وقتی که حساب کنیم از کنگره ۶۰ دریافت می‌کنیم حالمان روز به روز خوب می‌شود و راهنما اول به خاطر شخص خودش پا به کنگره می‌گذارد، نه به خاطر رهجو. مثل یک مسیری است که می‌رود و در آن مسیر دو نفر هم، همراه خودش می‌برد و کنگره مانند ماشین مدل بالایی است که به ما داده‌اند و گفته‌اند با این حرکت بکن تا به هدفت سریع‌تر برسی. اولین خواسته یک رهجو این است که به تعادل برسد و باید صبور باشد و این صبوری در لژیون اتفاق می‌افتد و راهنما کارهایی که به رهجو می‌دهد مخصوصاً سی‌دی‌ها و راهکارهای کنگره باعث می‌شود که حال رهجو روز به روز خوب شود، مانند سی‌دی خفته، آدرس خودشان را به خودشان می‌دهند و یک رهجو موظف است که در هفته ۴ روز با اعضای کنگره ارتباط برقرار کند. در کنگره این رسم را نداریم که رهجو به راهنما هدیه بدهد مگر در روز خاص خودش و راهنما به خاطر اینکه حال خودش خوب شود، حال دیگران را هم خوب می‌کند و همه از شهرهای دور و نزدیک می‌آیند کنگره، آموزش می‌گیرند. مسیری که با عشق حرکت بکنیم آن مسیر برایتان کوتاه می‌شود چون عشق آن کار را دارید و یک روز یک مجسمه سازی یک عقاب مجسمه را با چوب درست کرده بود و ما در آن روز فقط داشتیم به آن چوب نگاه می‌کردیم و شبیه یک تنه درخت بود و بعد درون آن یک عقاب بیرون آورد و اگر عشقی نبود ذره ذره از آن چوب نمی‌توانست یک عقاب قشنگ درست کند. راهنما هم همینطور است عشق این کار را دارد که در مسیر درمان، اول به خودش کمک بکند و بعد به یک رهجو؛ به نظر شما چرا کمپ و URD و اینجور چیزها جواب نمی‌دهد. من خودم URD را رفتم و خیلی تعریفش را شنیده بودم، بعد از استفاده دوباره رفتم نشستم مصرف کردم و ما اینجا یک عمل سالم داریم و یک عمل به ظاهر سالم، همه افرادی که در رابطه با اعتیاد، قدم برمی‌دارم، عمل به ظاهر سالم دارند. اصلاً عشقی پشت آن وجود ندارد و هدف آنها پول است و فردی می‌آید می‌گوید می‌خواهم ترک بکنم می‌گوید این مقدار را به حساب بریز و چون به پول فکر می‌کنند حاضرند چند دوره ترک اعتیاد را ادامه بدهند چون هدفشان پول است. اما عمل سالم پشت آن عشق است، در عمل سالم دوست دارم برای یک بار درمان بشوند و بروند، به دنبال زندگیشان و من به چیزی که فکر می‌کنم این است که اگر راهنما در کنگره ۶۰ حقوق می‌گرفت کنگره به این زیبایی حرکت نمی‌کرد و چون عشق پشت این آموزش است طرف مقابل کاملاً احساس امنیت می‌کند و در مسیر قرار می‌گیرد. اما این مسیر هم سهل است و هم سخت.در سال فقط یک بار برای تقدیر و تشکر از راهنما داریم و این هم هفته راهنما است. تنها خواسته یک راهنما این است که رهجو راهنما شود من چندین بار گفتم اگر در مسیر راهنما نیستی حداقل سفیر خوبی باش، اگر نمی‌توانی خدمت کنی حداقل سفیر خوبی باش، وقتی که در مسیری می‌بینیم دارند یک معتاد را آزار و اذیت می‌کنند برویم و آنها را توجیه کنیم و راهشان را به سمت کنگره تغییر دهیم. پیامبران آنها را راهنمایی می‌کرد و در این راه پیامبران و امامان مانند چراغ‌هایی هستند که مسیر را برای ما روشن می‌کنند و می‌گویند از این مسیر حرکت کنید و اسم این بزرگان همیشه جاودان خواهد ماند. هر چند سال هم که بگذرد خوبی پشت سر این‌ها است، چون در صراط مستقیم حرکت کرده اند و عمل سالم داشته اند و اسم کنگره ۶۰ هم به خاطر همین است که همه جا پیچیده، به خاطر صراط مستقیم است و آقای مهندس برای هدایت بشر آمده است و یک جمعیت ۱۴۰ هزار نفره را دارد هدایت می‌کند و یک سری افراد که بیماری خاص دارند را درمان می‌کند، چون مسیر درست است و عمل صالح هم پشت آن است و راهنما مسیر را می‌داند و عمل سالم را هم می‌داند و اگر کسی هم خطایی می‌کند کنگره به روی آن نمی‌آورد و کسانی که می‌مانند و خدمتگزار می‌شوند، می‌خواهند آن عشق را تجربه کنند و تجربه عشق بهترین خاصیتش این است که انسان‌ها را در مسیرهایی که دارد مصمم می‌کند یعنی مطمئن می‌شود که باید این مسیر را برود و باید با عشق هم برود و رهجو دارویش همیشه دست خودش است. اما وقتی که راهنما به رهجو می‌گوید یک سی سی استفاده کن رهجو از حد یک سی سی تجاوز نمی‌کند. کدام معتاد را دیده‌اید که تریاک در دستش باشد ولی استفاده نکند چون جهان بینی دارد و عمل سالم را یاد گرفته است و همین عمل سالم را یاد بگیرد بهترین جاها می‌رسد من هم تبریک می‌گویم به همه راهنماها و متشکرم که به صحبت های من توجه کردید.

تهیه وتنظیم: گروه خدمتگزاران سایت شعبه دنا شهرضا