«یاد الله در هر جا، یاد خود از قطره به اقیانوس است.»
لژیون یکم، راهنما همسفر معصومه عزیز
------------------------------------
سلام دوستان معصومه هستم همسفر هادی
ابتدا هفته راهنما را خدمت جناب مهندس دژاکام بزرگ، خانم آنی عزیز و استاد جهانبینی استاد امین گرانقدر و تمام راهنمایان عزیز کنگره ۶۰، تبریک عرض میکنم و بهترینها را برایتان آرزومندم.
قبل از ورودم به کنگره هیچگونه درکی از جهانبینی نداشتم، دنیا را جورِ دیگری میدیدم و خود را انسان دانایی میدانستم! ولی زمانیکه وارد کنگره شدم، تازه متوجه شدم، اشتباه زندگی میکردم و قوانین زندگی را بلد نبودم!
جهانبینی: یعنی آموزش گرفتن و کسب مهارت، مثل کسی که وارد یک زندگی، جدید شده است.
جهانبینی برای همه موجودات وجود دارد، اگر یاد نگیریم و آموزش نبینیم، نمیتوانیم از این جهان به درستی استفاده کنیم! چون نیروی بازدارنده یا نیروی شیطانی و مخرب، کاری میکند که حس ما را آلوده و خراب کند.
برای رسیدن به دانایی، باید حرکت و تلاش کنیم و در خود تغییرات را به وجود بیاوریم تا به دانایی برسیم.
روش DST برای کسانی که خواستار رهایی هستند، یک نیاز است؛ درست است که ما زندگی اعتیاد را تجربه کردهایم؛ ولی ما مثل مسافرها به آن مرحله درک اعتیاد، نرسیدهایم؛ چون آنها کاملاً اعتیاد را با گوشت، پوست و استخوان خود تجربه و درک کردهاند؛ آیا لازم است که ما هم تجربه کنیم؟! نه، چرا که این انسانِ نادان است که تجربه را تجربه میکند.
اگر به کنگره نگاه کنیم برای درمان جسم، روح و روان، متد DST برای مسافرها مثل یک غذای آماده است و باید از آن لذت ببرند؛ مسافر و همسفری که در حین سفر فرمانبردار هستند، انسانهای دانایی هستند که تجربه خوبی به دست میآورند؛ تجربیاتی را که در کنگره به اشتراک و آموزش میگذارند، مثل یک هدیه است؛ یعنی بازپرداختی ندارد.
زمانی که مثلث دانایی (تجربه، تفکر، آموزش) در مقابل مثلث جهالت (ناامیدی، ترس، منیت) قرار میگیرد، مثل زمانی است که زلزله شده، کسانی دچار مشکل میشوند که دانایی، آگاهی و تفکر درست نداشته باشند؛ اگر مثلث دانایی رشد پیدا کند و من به آگاهی برسم که در زمان زلزله چه کاری انجام بدهم و در جای مناسب پناه بگیرم، سطح ترس پایین آمده و باعث دانایی میشود و ضلع ناامیدی مقابل ضلع تجربه، ضلع تفکر مقابل ضلع ترس و ضلع آموزش در مقابل ضلع منیت قرار میگیرد؛ وقتی در این راستا قرار گرفتم، تاثیرگذار بود و آموزش گرفتم، وارد دانایی موثر میشوم.
سپاسگزارم از عزیزان پرتلاش سایت،
ممنونم که مشارکت من را مطالعه فرمودید.
لژیون دوم، راهنما همسفر فاطمه عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان زهرا هستم همسفر علی اصغر
جهانبینی: ابزاری هست که به وسیله آن انسان از تاریکیها خارج میشود؛ علمی هست که متعلق به همه انسانها است و مانند یک طناب، انسان را از اعماق چاه بیرون میکشد. کلید قفلهایی است که منِ انسان بر اثر جهل و ناآگاهی به دست و پای خودم زدم و در مسیر زندگی به من کمک میکند تا راه را بیابم.
در جهانبینی با قوانین زندگی آشنا میشویم؛ اینکه برای درست زندگی کردن باید اول قوانین زندگی را بیاموزی تا بتوانی زندگی کنی؛ علم جهانبینی کمک میکند تا من انسان به درون خودم فکر کنم، اینکه من انسان صور پنهان و آشکار دارم و شهر وجودی من نیاز به آباد شدن دارد و این نیاز به مصالح دارد؛ این مصالح قوانین الهی هستند که باید از کارهای ضدارزشی، مثل غیبت، قضاوت و تجسس دوری کنم.
جهانبینیِ ما مشخص میکند مسیر زندگیمان به چه سمتی است؟ زندگی را برایمان معنادار میکند و اینگونه است که میفهمیم تلاشها و زحمات ما، قرار نیست هدر رود. باید آموزشهای جهانبینی را کاربردی کنیم تا به نتیجه دلخواه که آرامش درونی هست، برسیم.
لژیون سوم، راهنما همسفر هما عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان آتنا هستم همسفر حسین
جهانبینی ۱ و ۲ الفبای یک زبان است و برای اینکه صحبتها و آموزشهای کنگره برای ما قابل درک و لمس باشد، باید این الفبا را خوب یاد بگیریم.
هر علم و مطلبی، همانند یک بنای عظیم میماند و اصول و قوانینش مانند پایهها و فونداسیون آن بنا هستند؛ اگر پایهها محکم و قوی گذاشته شود، میتوان یک ساختمان ۱۰۰ طبقه روی آن پایهها بنا کرد، دقیقاً اگر ما هم بتوانیم مطالب را درست و ساده و قابل فهم انتقال بدهیم، در واقع پایههای علمی را درست بنا کردهایم. جهانبینی برای همه انسانها مورد نیاز است و در واقع مانند طناب و قرقرهای عمل میکند که آدمها را از عمق تاریکیها بیرون میکشد و به روشناییها هدایت میکند.
از آنجایی که اعتیاد کاملترین شکل تاریکیها است، برای یک فرد مصرفکننده مواد مخدر، جهانبینی نیاز ضروری است، چرا که صرفاً از روی جدول پیش رفتن و کم کردن دارو، نیست، مهم این است که ظرفیت و دانایی شخص و دیدگاه او نسبت به این قضیه تغییر کند تا احتمال بازگشت را به صفر برساند.
کسی که دانش و علم داشته باشد، برایش به عنوان نیروی مکمل عمل میکند و کسی که علم و دانش را نداشته باشد، برایش نیروی مخرب و بازدارنده است!
اگر کسی به ما حرفی بزند که ما را ناراحت کند! دو راه حل داریم:
یا تفکر کنیم و راه حلی پیدا کنیم که در اینجا رشد و جهش اتفاق میافتد و در واقع به مرحلۀ تکاملی میرسیم، یا شمشیر را از رو ببندیم و خودمان را ناراحت کنیم و به خودمان آسیب برسانیم.
نیروی باد برای یک ماشین به عنوان نیروی بازدارنده است و برای هواپیما به عنوان یک نیروی مکمل. اگر خودمان را در حد هواپیما رشد داده باشیم، یعنی در واقع از ماشین به هواپیما ارتقا پیدا کرده باشیم، بادی که در زمانیکه ماشین بودیم برایمان به عنوان نیروی بازدارنده بود، الان که هواپیما شدهایم، به عنوان نیروی مکمل عمل میکند.
یکی از مدلهای دیگرِ مثلث دانایی این است که دانایی کلیدی است که هر کسی داشته باشد، هر خواستهای برایش محقق میشود و حتی میتواند فرمانهای غلط را به درست تبدیل کند؛ از نیروهایی که در مقابل دانایی قرار دارد، میتوان ترس، ناامیدی و منیت را نام برد. این نیروها همانند مافیا، عمل میکنند.
حسِ انسان وقتی آلوده میشود که اطلاعات عقل غلط باشد، پس باید روی این مسئله تمرکز داشته باشیم که حس ما منفی و آلوده نشود.
لژیون چهارم، راهنما همسفر شفیعه عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان عاطفه هستم همسفر جواد
جزوه جهانبینی، الفبای یک زبان است و مفاهیمی که در کنگره آموزش داده میشود، باید قابل لمس و درک باشد، پس باید الفبای آن را بلد باشیم؛ بیشترین هدف جزوه جهانبینی این است که تصویر ذهنی در افراد به وجود آورد؛ نکته مهم دیگر در جزوه جهانبینی این است که از روش مدلسازی در آن استفاده شده است؛ انسان برای اینکه بتواند یک موضوع را درک کند، به ابزارهای مختلفی نیاز دارد که یکی از مهمترین ابزارها، تصاویر است.
جهانبینی؛ متعلق به همه انسانها است و برای کسانی که در درون تاریکیها هستند، به صورت یک نیاز مبرم در میآید.
کسانی که در درون تاریکیها هستند و میخواهند از آن خارج شوند، نیاز به یک طناب هست و جهانبینی، مثل طناب میماند که میتواند، انسان را از عمق تاریکیها خارج کند. انسانهای دیگر هم به این طناب احتیاج دارند؛ ولی نه به اندازه کسانی که در تاریکیها غرق هستند.
انسانی که اعتیاد دارد، بندهای مختلفی به او زده میشود، چون اعتیاد، کاملترین شکلِ تاریکیها را در خودش دارد؛ او حسهای خوب را از دست میدهد، حسهای بد را پیدا میکند، خیلی از تواناییهای خود را از دست میدهد که به جای همه آنها ناتوانی حاکم میشود، به یک چنین انسانی دانشی که نشان دهنده این باشد که از کجا ضربه میخورد، خیلی میتواند کمک کند.
آموزش دیدن و علمآموزی، ظرفیت انسان را بالا میبرد به همین خاطر است که درمان در کنگره، کم کردن مواد از روی جدول نیست؛ اگر فقط با کم کردن از روی جدول، درمان ممکن میشد، دیگر نیازی به جلسات و آموزش نبود.
جهانبینی در زندگی به من کمک کرد، ناامید نباشم، زندگی را زیبا ببینم و از لحظات زندگی بهره ببرم؛ برای رسیدن به هدفهای خود عجله نکنم و دست از تلاش برندارم، آموزشهای کنگره به من بخشیدن از آن چیزی که دوست دارم، برای خوشحالی و خدمت به مخلوقین خداوند را یاد داد.
خدا را شکر که در کنگره هستم و هر روز برای بهتر زندگی کردن، آموزش میگیریم؛ چه زیبا آقای مهندس به ما یاد دادند: هدف از یادگیری جهانبینی، برقراری آرامش در تمام فراز و فرودهای زندگی است.
لژیون پنجم، راهنما همسفر نرگس عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان نرگس هستم همسفر
من در ابتدا از استاد امین که جزوه جهانبینی یک و دو را در اختیار اعضای کنگره گذاشتند، تشکر میکنم؛ همه مطالبی که نیاز یک انسان است تا بتواند به خویشِ خویشتن بیشتر توجه کند، از گرهها و تاریکیهای وجودش فاصله بگیرد و از این ابزار برای طی کردن مسیرِ روشنایی استفاده کند، خیلی ساده، روان، در عین حال خیلی زیبا و دلنشین در اختیار ما هست و درکِ مطالب را بسیار آسان نمودند؛ اصلا پیچیده نیست و بسیار ارزشمند است.
در کنگره برای درمان سه پارامتر در نظر گرفته شده: جسم، روان و جهانبینی
یکی از مؤلفههای اساسی درمان در کنگره۶۰ جهانبینی است که به مفهوم نگرش و دیدگاه فرد به اطرافیان، به جهان و در کل به تمام ابعاد هستی است؛ جهانبینی به منِ همسفر کمک میکند که نقاط ضعف و منفی خودم را که در صور آشکار و پنهان که مثلِ ویروس و میکروب در ساختارِ جسم، عمل میکند را بهتر بشناسم.
برای رفع ضدارزشهای درونم، راه حل مناسبی پیدا کنم و این راه حل، چیزی جز دانایی و قدرت تشخیص نیست؛ جهانبینیِ کاربردی، رابطه مستقیم با افزایش دانایی ما دارد، هر چه سطح دانایی و آگاهی انسان بالا برود، از مثلث جهل و تاریکی که ترس، منیت و ناامیدی هست، بیشتر فاصله میگیریم.
امیدوارم همه ما انسانها با کاربردی کردن آموزشها به آرامش، آسایش، صلح و سلامتی برسیم.
از همراهی شما عزیزان سپاسگزارم.
لژیون ششم، راهنما همسفر مریم عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان تکتم هستم همسفر مهدی
برای اینکه جهانبینی برای انسان قابل درک و لمس باشد، باید الفبای آن را یاد داشته باشیم تا توسط آن در ذهن انسان تصویر ذهنی درستی ایجاد شود؛ در حقیقت علم پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد؛ اگر استادِ انسان، پایههای مطالب و قوانین را درست به ما آموزش دهد، درست مانند این است که پیریزی و پایه یک ساختمان را محکم بنا کنیم، آن وقت است که میتوانیم یک ساختمان ۱۰۰ طبقه بسازیم.
جهانبینی؛ متعلق به همه انسانها است؛ اما برای برخی یک نیاز مبرم و بسیار واجب است و مانند یک طناب محکم انسانها را از اعماق تاریکی نجات خواهد داد؛ البته سایر انسانها هم برای زندگی نیازمند آن هستند؛ ولی چون اعتیاد حسهای انسان را به هم میریزد و خیلی بندها به انسان میزند که بزرگترین شکل آن تاریکی است، دانش جهانبینی به انسان کمک میکند تا خیلی چیزها را بشناسد و بداند از کجا ضربه خورده است تا بتواند راحتتر جلوی آن ضربه را بگیرد.
کنگره۶۰، تنها سازمانی است که برای درمان اعتیاد هر سه ضلع درمان را در نظر گرفته و برای درمان قطعی اعتیاد، به تعادل رساندن جسم، روان و جهانبینی را لازم میداند. کسانی که در کنگره درمان جسمی خود را با مصرف دارو به نتیجه میرسانند، روان آنها نیز به دنبال سلامت جسم، به تعادل میرسد؛ اما قسمت جهانبینی مقوله دیگری است که خود، لازمه تلاش و حرکتی جدا از جسم و روان را میطلبد.
لژیون هفتم، راهنما همسفر معصومه عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر و مسافر نیکوتین
جهانبینی یعنی آنچه ما از جهان هستی ادراک، احساس و دریافت میکنیم.
جهانبینی به جهانبینی درون و بیرون تقسیم میشود.
ما در کنگره آموزش میگیریم که جهانبینی خودمان را بالا ببریم تا بتوانیم راه حلی برای مشکلاتمان پیدا کنیم؛ من اگر بخواهم ریشه خطاها و اشتباهات خودم را پیدا کنم، باید جهانبینیام را بالا ببرم و اگر بخواهم جهانبینیام را بالا ببرم، باید دانایی و آگاهیام را زیادکنم؛ برای اینکه دانایی و آگاهیام را زیاد کنم، باید از مثلث جهالت که ترس، منیت و ناامیدی است، عبور کنم.
جهانبینی متعلق به همه کسانی است که در تاریکی هستند و میخواهند از تاریکی راهی به سمت نور و روشنایی پیدا کنند؛ در جهانبینی گفته شده که باید نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم و زمانیکه شناختیم، به ما کمک میکند تا نیروهای منفی را تشخیص دهیم، از تاریکی خارج شویم و با نیروهای مثبت به سمت روشنایی حرکت کنیم.
ما در کنگره با آموزشهایی که میبینیم، برای این مهم اول باید مثلث جهالت را بشناسیم و بدانیم که منیت، ترس و ناامیدی چیست و از چه چیزهایی شکل میگیرد؟ در کنار اینها نفرت، حسادت، نفس اماره، مطمئنه، لوامه، نیروهای بازدارنده و یا نیروهای تخریبی و حقههای نفس را بشناسیم و با آموزش، تفکر و تجربه بتوانیم برای درمان خود، قدمی برداریم.
لژیون هشتم، راهنما همسفر فهیمه عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان زهره هستم همسفر مصطفی
در جهانبینی ما قوانین زندگی را یاد گرفتیم، وقتی قوانین را بلد نباشیم، وقتی بدون اطلاعاتی وارد شویم، هم خود و هم دیگران را کلافه میکنیم و دچار مشکل میشویم!
جهانبینی: یعنی برداشت و درکی که من از کل هستی دارم، جهان بیرون و جهان درون ما به هم متصل هستند، اگر من در جهان درون بههم ریخته باشم، تفکر و ذهن آشفتهای داشته باشم، جهان بیرون من به هم میریزد! مطمئناً گفتار و رفتار من به مشکل میخورد؛ جهانبینی یعنی من برای اینکه هم در ظاهر هم در باطن موجه باشم، باید اول درونِ خودم را بسازم.
در جهانبینی، من مثلث دانایی که تفکر، تجربه و آموزش بود، را یاد گرفتم؛ نیروهای باز دارنده بر روی سه ضلع کار میکنند و اگر مانع از رشد یکی از ضلعها شود، کار برای من سخت میشود؛ در اینجا من باید درست عمل کنم تا بتوانم به دانایی موثر نزدیک شوم و از مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است، عبور کنم و از تاریکی به روشنایی برسم.
جهانبینی برای همه انسانها است؛ برای کسانی که در تاریکی هستند و میخواهند خارج شوند، نیاز به یک طناب دارند و جهانبینی مثل یک طناب است و میتواند انسان را از عمق تاریکی خارج کند.
اعتیاد: کاملترین شکل تاریکی را در خود دارد، انسانی که اعتیاد دارد، بندهایی به او زده شده است که فقط با کم کردن یا مصرف نکردن مواد درست نمیشود، یک مسافر در کنار کم کردن مواد باید به دانایی خود اضافه کند؛ اینجا است که هورمونهای بدن شروع به ترشح اندورفین میکند؛ برای ترشح این مواد باید فرمان صادر شود؛ زمانی فرمان صادر میشود که انسان از نظر دانایی و ظرفیت تغییر کرده باشد.
برای اینکه بتوانیم شاگردی زرنگ در زندگی باشیم، باید سختیها را به جان بخریم تا زندگی برایمان لذتبخش باشد، در غیر این صورت همیشه شاکی از زمین و زمان هستیم و به مشکل میخوریم! این باورها در انسان رشد میکند، وجود مشکلات در زندگی، بازتاب بلد نبودن قوانین زندگی است.
لژیون نهم، راهنما همسفر فاطمه عزیز
--------------------------------------
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان مژده هستم همسفر حسن
جهانبینی؛ محور اصلی حرکت در کنگره است؛ کنگره اعتقاد دارد کسانی در درمان اعتیاد موفق هستند که مثلث درمان جسم، روان و جهانبینی را پشت سر گذاشتند؛ جهانبینی یعنی تغییرِ دید و نگرش فرد نسبت به خود، اطرافیان و در کل نسبت به تمام هستی و از تغییرات درونی تا تغییرات بیرونی چه صور پنهان چه صور آشکار و فاصله گرفتن از کارهای ضدارزشی و نزدیک شدن به ارزشهای انسانی، از تاریکی به نور، از حرف به عمل و فقط خواستن، تلاش در مسیر قدرت مطلق، قدم برداشتن میتواند همیشه و همه جا به من کمک کند تا حسهای مثبت در من قویتر شود و فقط با آموزش و عمل کردن به آن در صراط مستقیم میتواند در ارتقاع دادن به جهانبینی و حس مثبت، تفکرات سازنده، گفتار سازنده و کردار سازنده به من کمک کند.
لژیون دهم، راهنما همسفر زهرا عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان محبوبه هستم همسفر عباس
جهانبینی دید و نگرش ما نسبت به هستی و موجودیت خودمان و الفبایِ زبان زندگی است. ما در زندگی با مشکلات زیادی روبرو شدیم و گرههای فراوانی در مسیر هدفمان مشاهده کردیم؛ کلی تلاش کردیم و انرژی صرف کردیم؛ اما هیچگاه دلیل و منشا این نابسامانیها را متوجه نشدیم؛ چون علمِ جهانبینی نیاموختیم. جهانبینی من را با منشأ همه این مشکلات آشنا میکند و نحوه گرهگشایی را میآموزد. امروز منِ همسفر که در زندگیام تنشها و ناراحتیهای بسیاری تجربه کردم و در نهایت موفق نبودم، وقتی به شناخت لازم در مورد خود و جهان اطرافم میرسم؛ میدانم با چه ضدارزشهایی، تخریب به خود و زندگیام زدهام و چه ناآگاهانه حسها و ظرفِ درونی خود را آلوده کردهام. در اینجاست که آگاه میشوم با علم و آگاهی در صدد اصلاح برآیم و همان نیروهای تخریبی که یک عمر در صدد نابودیِ شخصیت و گمراهی من بودند، تبدیل به نیروهای مکمل و احیا کننده میشوند؛ حسهای ناپسندِ ناامیدی، ترس، منیت و… جای خود را به امید و سر زندگی میدهند.
ممنونم که به مشارکت من توجه کردید.
لژیون یازدهم، راهنما همسفر اکرم عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان نرگس هستم همسفر حمید
همانطور که گفته شده، جهانبینی یعنی نگرش و ادراک انسان نسبت به خود و تمام هستی؛ البته جهانبینی مقولهای است که متعلق به همه انسانها است؛ یعنی همه انسانها نیاز به جهانبینی دارند و مانند طنابِ محکمی است که انسان را از عمق تاریکی نجات میدهد.
وقتی فردی به سمت یکضدارزشی کشیده میشود، چون اعتیاد، البته به گفته استاد امین، تنها ضدارزشی است که تمام حسهای انسان را درگیر میکند و تمام انتخابهای انسان را از او سلب میکند، به همین جهت خیلی بندها به او زده میشود که بزرگترینِ آنها، فرو رفتن در تاریکی است؛ در نتیجه چنین فردی علاوه بر آسیب به جسم و روانش، بر جهانبینی یا همان صور پنهانش آسیب شدیدتری وارد میشود که شاید هیچگاه متوجه آسیبِ این ضلع نشود، چرا که جزء صور پنهان انسان است.
گنگره۶۰، برای اولین بار در کنارِ درمان جسم و روان فرد، جهانبینی را که بسیار حائز اهمیت است درمان میکند، بهگونهای که با آموزشها، دانایی افراد را بالا برده و به همان نسبت حسها درست عمل کرده و فرد قدرت تشخیص پیدا میکند در آخر به تزکیه و پالایشِ نفس خود میپردازد؛ بنابراین تا زمانیکه جهانبینی و نگرش فرد تغییر نکند، جسم و روان هم عملکرد درستی نخواهد داشت؛ در نتیجه انسان نمیتواند به ساختارهای مثبتِ بیرون و درون دست پیدا کند؛ البته فراموش نشود که ممکن است جهانبینی تک تکِ افراد هستی هر کدام به گونهای دچار مشکل باشد که تنها راه آن بالا بردن دانایی افراد با کسب آموزشهای درست میباشد.
لژیون دوازدهم، راهنما همسفر نجمه عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان راضیه هستم همسفر مجید
جهانبینی؛ یعنی درک، احساس، برداشت و نگرش ما نسبت به خودمان، خانواده و کلِ هستی.
به اعتقاد کنگره۶۰، برای به درمان رسیدنِ بیماران اعتیاد و به تعادل رسیدن، سه مولفه «جسم، روان، جهانبینی» لازم و ضروری است؛ البته به فرمایش جنابِ مهندس: جهانبینی برای مردم عادی که مصرف کننده نیستند، هم بسیار حائز اهمیت است.
جهانبینی در حقیقت علم چگونه زیستن است؛ اینکه یاد بگیریم چگونه در کنار یکدیگر در صلح و آرامش زندگی کنیم و با هم در ارتباط باشیم و به ما آموزش میدهد که چگونه انسانی باشیم؛ به دور از کینه، حسادت، تکبر، منیت و...
همچنین به ما میآموزد که نیروهای منفی و بازدارنده هم میتوانند نقش مخرب داشته باشند و هم نقش مکمل. زمانیکه ما از دانش، اطلاعات و آگاهی برخوردار نباشیم، این نیروها نقش مخرب دارند و ما همیشه درگیرِ مسائل و مشکلات فراوانی هستیم! اما اگر به لحاظ دانایی در درجه بالایی قرار گرفته باشیم و از علم جهانبینی برخوردار باشیم، مشکلات کمتری را تجربه خواهیم کرد؛ مشکلات حکم نیروهای مکمل را دارند و از ما انسانهای قویتری را میسازند.
به نقل از آقای مهندس «هر قفلی یک کلید دارد و هر چه دانش و آگاهی ما نسبت به جهانِ اطرافمان بیشتر باشد، قفلهای بزرگتری را میتوانیم باز کنیم.» جهانبینی راه خروج از تاریکیها به سمت روشناییها را به من همسفر نشان داد و خداوند را شاکرم که به واسطه کنگره۶۰ و آموزشهای بیهمتای جنابِ مهندس دژاکام، حال بسیار بسیار خوشی را تجربه میکنم و شاهد تغییرات مثبتی در خود و مسافرم هستم.
در پایان از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰، به ویژه راهنمای عزیزم خانم نجمه، سپاسگزارم و آرزومندم نظارهگر بهترینها باشند.
لژیون چهاردهم، راهنما همسفر زهرا عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان مریم هستم همسفر علی
انسانی که وارد اعتیاد میشود، بندهای مختلفی به او زده میشود و به این انسان، دانشی که میتواند کمک کند، دانش جهانبینی است.
جهانبینی: یعنی درست دیدنِ جهان و درک و دریافتی که ما نسبت به جهان درون و بیرون خود داریم؛ تا زمانیکه یک پنجم دانایی زیاد نشود، حال انسان خوب نمیشود.
برای اینکه جهانبینیِ انسان بالا برود و بتواند درست زندگی کند، باید از نظر ظرفیت و دانایی تغییر کند و کارهای خودش را با تفکر، تجربه و آموزش پیش ببرد؛ وقتی انسان قوانین زندگی را بلد باشد، زندگی برایش لذتبخش خواهد بود و در صورت بلد نبودن قوانین زندگی، مشکلاتی ایجاد میشود که باعث تخریب انسان میشود.
تکامل بدون نیروهای بازدارنده غیر ممکن است! موانع برای انسانهایی که تغییر و رشد میکنند، معنا و مفهومی ندارد! ولی برای کسی که هنوز در آن مرحله مانده است، وجود دارد.
هر چقدر حسهای انسان پالایش و لطیف شده باشد، میتواند کوچکترین آلودگیها را متوجه شود، ولی زمانیکه حسهای انسان آلوده باشد، دیگر چیزی برایش قابل تشخیص نیست! نیروهای منفی و بازدارنده یک کار، بیشتر انجام نمیدهند و در کارِ خودشان هم استاد هستند و آن کار، آلوده کردن حس انسان است که به بهترین شکل انجام میدهند و از ابزاری مثل دروغ سرزنش، تهمت، تجاوز، دزدی و تمامی نقض فرمانها استفاده میکنند که اگر انسان حواسش جمع و هوشیار باشد که حسش آلوده نشود، کار خیلی راحت میشود؛ چون اگر حس آلوده شود، نیروی بازدارنده به هدف خودش رسیده است!
حس: اولین شروع به کار افتادن قوه عقل است، وقتی که آلوده شد، فرمانهای غلط صادر و آن موقع کلی تخریب در انسان ایجاد میشود.
جهانبینی: راه و روش درست زندگی کردن را به من همسفر یاد میدهد تا نوع نگرش و دیدم را به دنیای اطراف عوض کنم تا بتوانم بهتر زندگی کنم؛ برای درست بازی کردن، باید قوانین بازی را یاد بگیری و بلد باشی که از طریق آموزش جهانبینی آن را یاد میگیریم.
لژیون پانزدهم، راهنما همسفر فاطمه عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان زهرا هستم همسفر امید
مسئله جهانبینی در کنگره،۰ بسیار مهم است و یکی از اضلاع مثلث درمان، جهانبینی است.
منظور از جهانبینی: تغییر نگرش، اندیشه و افکار ما نسبت به خودمان و جهان هستی است. حال چگونه میتوان به جهانبینی درست، رسید؟ برای بالا بردن جهانبینی، ابتدا باید دانایی خود را افزایش دهیم؛ اما باید بدانیم که دانستن به تنهایی کافی نیست، پس باید دانایی خود را به مرحله دانایی موثر برسانیم.
دانایی: یعنی ما فقط چیزی را میدانیم، مثل مسافر من که بارها قطع مصرف داشت و میدانست مواد مخدر چیز بدی است و نباید مجدد مصرف کند! اما چرا دوباره مصرف میکرد؟ چون صرفاً میدانست! یعنی دانایی نسبی داشت؛ اما قدرت به عمل درآوردن آن را نداشت.
یا مثلا میدانم، دروغ و غیبت و قضاوت و... بد هستند، چرا نمیتوانم این صفات را تغییر دهم؟ چون ساختارهای منفی به راحتی جای خود را به ساختارهای مثبت نمیدهد و در وجود من ریشه دوانده و میخواهد خودش را حفظ کند، باید با دادن زمان و به آرامی آنها را کم و به صفر برسانم.
در کنگره مثلث دانایی: مثلثی کاربردی است که شامل «آموزش، تجربه، تفکر» است؛ یعنی برای اینکه دانایی نسبی ما به مرحله دانایی موثر برسد، لازم است خوب آموزش بگیریم، بعد خودمان تجربه کنیم. (البته تجربه کردن به معنای این نیست که همه چیز را تجربه کنیم، میتوانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم) بعد از تجربه، باید تفکر کنیم که آیا به نتیجه مطلوب رسیدهایم؟ و خطاهایمان را بررسی و جبران کنیم؛ برای عبور از تاریکیها باید از مثلث جهالت که شامل «ناامیدی، ترس و منیت» است، عبور کنیم.
هر یک از اضلاع مثلثِ جهالت با یکی از اضلاع مثلث دانایی موثر در تضاد است:
منیت ≠ آموزش
وقتی ما دچار منیت باشیم، خودمان را از جایگاهی که در آن قرار داریم، بالاتر میدانیم، در نتیجه آموزشپذیر نیستیم!
ناامیدی ≠ تجربه
وقتی که ناامید باشیم، حوصله و انگیزه انجام کاری را نداریم که بخواهیم تجربه کسب کنیم و از حرکت باز میایستیم!
ترس ≠ تفکر
همچنین وقتی دچار ترس میشویم، تفکر ما مختل میشود و انجام سادهترین کارها هم برایمان سخت خواهد شد؛ باید هر سه ضلع مثلث دانایی بهطور یکسان رشد کند، هیچگاه نمیشود دانایی از تجربه بیشتر باشد یا ...
با مطالعه این جزوه فهمیدم که تمام مشکلات ما بهخاطر جهل و ناآگاهی ما هست؛ زیرا عقل به خوبیها فرمان میدهد و هیچگاه فرمان اشتباه صادر نمیکند، مگر اینکه اطلاعات و داده غلط به او داده شود که در این صورت فرمان غلط صادر میکند! اما موقعی که دانایی ما یعنی قدرت تشخیص ما بالا برود، دیگر اطلاعات و دادهها درست است و عقل هم فرمان درست صادر میکند.
هدف از جزوه جهانبینی این است که من را با نیروهای درونم آشنا کند تا بتوانم گرههای درونم را یکی یکی باز کنم و یاد بگیرم که به خودم و دیگران صدمه و آسیب وارد نکنم.
سپاسگزارم که مشارکت من را مطالعه کردید.
لژیون شانزدهم، راهنما همسفر فاطمه عزیز
--------------------------------------
بنام قدرت مطلق
سلام دوستان زهرا هستم همسفر محمد
برداشت من از جهانبینی این است که با علم و کسب آگاهی بیشتر نسبت به خلقتِ سیستم بدن خودم که با چه عظمتی، چه دقتی و با چه نظم شگفتانگیزی در حال کار و تلاش است، آگاه شوم و همچنین از بخش صور آشکار و صور پنهان تشکیل شده، صور پنهانش که همان روح و نفس ما است و آن هم نیاز به رشد معنوی دارد که با دوری از ضدارزشها و حرکت به سوی ارزشها و دانایی همچنین ارتباط با خداوند آن را میتوانیم ارتقا بدهیم.
در صور آشکار آن هم تشکیل شده از درک و فهم من نسبت به تمام چیزهایی که خداوند آفریده و من میبینم.
جهانبینی یعنی اینکه من باید دید و نگرش خودم را نسبت به خودم و تمام هستی تغییر بدهم و جهان هستی و خلقت را جور دیگری ببینم.
خدا را شاکرم که با آمدن به کنگره و گرفتن آموزشها، جهانبینی من خیلی تغییر کرده است و دیدم نسبت به خیلی چیزها عوض شده است.
ممنون از تیم پرتلاش سایت.
لژیون هفدهم، راهنما همسفر طاهره عزیز
--------------------------------------
سلام دوستان طاهره هستم همسفر رحیم
کنگره۶۰، اعتقاد دارد که درمان اعتیاد در مثلثِ جسم، روان و جهانبینی است.
در یکی از نوشتارهای کنگره۶۰، میخوانیم:
مصرف كننده، فرد بيماری است كه در اثر استفاده مكرر از مواد مخدر در شهر وجودی يا جسم خود تخريب به وجود آورده و زندگی خود و اطرافيان را آشفته نموده است؛ اين عمل چه دانسته و چه ندانسته انجام شده باشد، به هر حال فرقی نمیكند. چون هر دو حالت دليل بارزی است بر عدم آگاهیها.
در قسمت جهانبينی، در اثر وابستگی به مواد مخدر و از تعادل خارج شدن جسم و روان، باعث گرديده جهانی مملو از ترس، اضطراب، نگرانی و حقارت پيرامون خود بهوجود آورد.
برای اصلاح ۹۰% از ساختارهای جسم و روان حدوداً ۱۱ ماه وقت لازم است و برای جهانبينی خدا ميداند!
جهانبینی بر پایه مثلث دانایی است که انسان لازم است برای زندگی بهتر آموزش بگیرد، تجربه و تفکر کند. نسبت به اعمال و رفتارش بازنگری کند؛. جهانبینی باعث ساختن زندگی با آرامش میشود.
ممنونم که وقت گذاشتید و مشارکت من را مطالعه کردید.
لژیون سردار
-----------------
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر عباس
جهانبینی: یعنی دیدن و نگاه کردن به جهان اطراف خودمان و الگو گرفتن از طبیعت؛ جهانبینی تنها مربوط به اعضای کنگره نیست.
استاد امین عزیز میفرمایند: علم جهانبینی متعلق به همه افراد است و بیشتر برای افرادی که در تاریکی قرار دارند و خواهان بیرون آمدن از آن هستند، میباشد و مانند طنابی محکم آنها را از عمق تاریکی به طرف بالا میبرد. در کل الفبای یک زبان خاص است.
دو نکته در جهانبینی است:
اول اینکه مطالب را ساده و روان کنیم. مهمترین کارِ استاد یا معلم این است که علم پیچیده را ساده و روان میکند تا فهم آن برای همه افراد آسان باشد.
نکته دوم اینکه از روشِ الگو استفاده میکند.
جهانبینی برای این است که منِ فاطمه بتوانم ریشه خطاهای خود را پیدا کنم، آن را حل کنم و از مسیر ضدارزشها به مسیر خوبیها و ارزشها قدم بگذارم؛ در واقع جهانبینی، موارد نقاط ضعف و قوت انسان که در صور پنهان وجود دارد را شناسایی میکند تا انسان بتواند به کمک ابزاری مثل دانایی و قدرتِ تشخیص آن را درمان کند.
خیلی ممنون که وقت گذاشتید و مشارکت من را مطالعه کردید.
ویراستاران: همسفر نرگس، رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون دوازدهم) و همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یک)
تدوین عکس، ارسال: همسفر اعظم، رهجوی راهنما همسفر اعظم
همسفران نمایندگی شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
281