English Version
English

رهجو محبت را از راهنما دریافت می‌کند

رهجو محبت را از راهنما دریافت می‌کند

امروز، جلسه نهم، از دوره دهم سری گارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران، در نمایندگی شهباز، با استادی مسافر راهنما احمد، نگهبانی مسافر علی‌کوثر و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه(هفته راهنما) در روز پنجشنبه تاریخ؛ ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ ساعت ۱۷ آغاز به‌کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان من، احمد هستم یک مسافر.
خداوند بزرگ را، شکر می‌کنم که امروز، این فرصت خدمتگزاری در این جایگاه به من داده شد، تا در خدمت شما عزیزان باشم و از مشارکت شما عزیزان استفاده لازم را ببرم. تبریک می‌گویم، این هفته راهنما را، به آقای مهندس دژاکام، خانواده محترمشان، راهنماهای کنگره۶۰، در سراسر کشور و همچنین تبریک ویژه دارم، خدمت شما راهنماهایی که در این شعبه شهباز، حضوردارید.
از نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم، همچنین، از محمد‌آقا، راهنمای لژیون سوم تشکر می‌کنم، که این فرصت خدمتگزاری را در اختیار من قرار دادند.
در مورد این دستور جلسه، که مربوط به هفته راهنما و قدردانی از زحمات راهنماها می‌باشد؛ اگر من، از تجربه‌ و گذشته خودم بخواهم صحبت کنم؛ من به جای رسیده بودم که، مشکلات زیادی با مصرف مواد مخدر، برای من پیش آمد و هر روز، مشکلات زندگی من بیشتر و بیشتر می‌شد و به جایی رسیدم که قادر به انجام هیچ کاری نبودم و تعادل لازم در هیچ زمینه‌ای را نداشتم و به پوچی رسیده بودم. امید به زندگی را از دست داده و دچار افسردگی شده‌ بودم.
دیگر با کسی مواد مصرف نمی‌کردم و از مواد خسته شده بودم. تنها شده بودم و مصرف مواد برایم دیگر معنا نداشت، فقط می‌کشیدم که یک کاری انجام داده باشم.
راه‌ها و روش‌های زیادی را برای ترک مواد تجربه کردم و به نتیجه‌ای نرسیدم. اصلا امیدی به ترک مواد خودم نداشتم، چه برسد به درمان آن.
این لحظه بود که، با یک حال بد و خراب، دست به دامن خداوند بزرگ شدم و از خداوند بزرگ، خواستم که یک راهی را جلوی پای من قرار دهد.
خیلی دعا کردم، گویی خداوند، دعا‌های من را اجابت کرد. غبار و تیرگی از جلو چشمان من کنار رفت و وارد کنگره۶۰، شدم.
وقتی وارد کنگره۶۰، شدم،  راهنمای خودم را انتخاب کردم. با عشق و محبتی که در همان جلسه اول راهنما به من نشان داد، گویی، چندین سال است که، ایشان را می‌شناسم.


در کنگره۶۰، ماندم، سفر خوبی را طی کردم‌ و به لطف خداوند جایگاه راهنمای را انتخاب کردم.
باید رهجو بداند که با چه کسی برخورد دارد، چه کسی به او کمک می‌کند، از کجا آمده و در حال حاضر چه جایگاهی دارد.
بهترین سپاسگزاری یک رهجو، از راهنما، این است که، تا ابد در کنگره۶۰، بماند و جایگاه راهنمایی را تجربه کند و مثل راهنمایش بشود و به دیگران خدمت کند.
امکان ندارد یک راهنمایی  برنامه غلط به رهجو بدهد.جشنی که ما در این‌جا می‌گیریم، خیلی لذت بخش است. من، این لذت‌ها و این جشن‌ها را در گذشته، که در تاریکی‌ها قرار داشتم، هرگز نمی فهمیدم و نمی‌دیدم.
کسی که در جایگاه راهنمایی قرار دارد، باید شاکر و سپاسگزار خداوند باشد. آقای مهندس دژاکام، فرمودند: زانوان خود را به خاک می‌سپاریم و سجده شکر به جای می‌آوریم.
امیدوارم همه رهجوها، به جایگاه راهنمایی برسند و از این جایگاه انرژی لازم را کسب کنند.راهنما، تنها کار درمان مواد را انجام نمی‌دهد بلکه در ابعاد دیگری نیز به رهجو کمک می‌کند، زیرا فرد مصرف کننده تخریب‌های زیادی در صور آشکار و پنهان خودش، خانواده و اجتماع به وجود آورده است.
رهجو با تمام وجود، محبت را از راهنما دریافت می‌کند و باید این محبت پایدار باشد و برای این کار، باید رهجو، راهنما شود و این محبت را به دیگر رهجوها هدیه بدهد.
امیدواریم در راه کنگره۶۰، ثابت قدم باشیم و به خودمان و دیگران کمک کنیم.از این‌که به صحبت‌های من توجه نمودید از همه شما عزیزان سپاسگزام.

تایپ:محمد لژیون سوم

ویراستاری:مسافر علیرضا

تنظیم:مسافر رحمن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .