نهمین جلسه از دور هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضا مشهد به استادی دستیار دیده بان مسافر محمود، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه " هفته راهنما "پنج شنبه 13 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و نگهبان عزیز تشکر میکنم که این اجازه را به من دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم
خواسته و خیال همیشه آن چیزی نیست که ما میبینیم به ناگاه بلکه درست آن چیزی است که ما نمیبینیم و نمی خواهیم زیرا برای ما حال واقعی است اما حقیقت جای دیگری است
ابتدا این هفته را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان، سپس تمامی راهنمایان کنگره 60 تبریک و تهنیت عرض مینمایم
خیلی خوشحال هستم یکبار دیگر فرصتی شد در جمع باصفای شعبه رضا باشم و چیزی که لذت را چند برابر میکند این دستور جلسه و این جایگاه در این هفته مقدس و مبارکی که نصیب من شد
واقعاً شکر، انسان بعضی وقتها یک نگاهی پشت سرش میاندازد که خوب هم نیست زیاد نگاه کنی، مثل اتومبیل که جلوت یک شیشه دومتری اون وسط یک آینه کوچکی هست که یکم گذشته را نگاه میکنی و گاهگاهی میروی به گذشته میبینی باید روزی هزاران بار، دقیقهای، هزاران بار شکر کنی، شاکر باشی که سری زدی به اون ورطههای تاریکی، یخبندان، قهر و کلی احساس و صفات بد و جزء محدود افرادی قرار گرفتیم تا بتوانیم برگردیم، چون رفتن به سمت ضد ارزش و تاریکی کاری چندان سختی نیست و اصولاً جذابیت و گرایش به سمت نیروهای منفی بسیار زیاد است، قدرت جاذبه زیادی دارند اما بازگشت از این نیروها و قرار گرفتن در مسیر درست مستلزم تلاشی هزاران ساله است که باید این اجازه به انسان داده شود، مسیرش هموار شود، آگاهی و آموزش باشد و راهنما هم باشد تا بتوانیم به این مهم برسیم
راهنما باید با تکتک رهجوهایش ارتباط برقرار کند مثلاً رهجو سقوط آزاد میرود، راهنما هم همراهش است، راهنما شخصی است که پیمان بسته، ده نفر، صد نفر از این افرادی که در تاریکی حضور دارند را به سمت روشنایی راهنمایی کند و نیروی بازدارنده و شیطان یا نیروی منفی دیگر کار به یکییکی ندارد کار باکسی که پیمان بسته صد تا هزارتا به سمت روشنایی بیاورد حالا می ریزه برای اون یک نفر کمک راهنمایی قبل از اینکه بیایی توی وادیاش، قبل از پیمان، قبل از اینکه این انرژی بهت داده شود، اگر یکی برات درست تشریح کنه محاله کسی پاشو بگذارد توی این جایگاه، کمک راهنما میدانند هر حرفی به رهجو میزنی خودت نرسیدی به خانه باید این آزمایش را پاس کنی، هر مطلبی را عنوان نکنی بدهکار این وظیفهای و اگر عنوان کنی خودت باید اول بروی سر جلسه آزمایش شوید و پروسه راهنمایی در کنگره 60 کار بسیار سخت و از طرفی دیگر کاری بسیار شیرین و برکت دهنده هست راهنمایان در کنگره 60 از وقت خودشان، حال خودشان و انرژی خود صرف انسانهای دردمند میکند و برای همین چند برابر اینها را دوباره از کائنات به آنها داده میشود، من بیسواد اگر خواسته باشم در مورد مقام و جایگاه راهنمایی سخنی بگویم در حد و اندازه خود نمیبینم انشا الله خداوند به خودشان و خانوادههایشان توفیق این خدمت را به زندگیهایشان برگرداند و این چیزی است که بین خودشان و خالق خود هست دوستان ما اگر خوب بفهمیم کجا هستیم و درک کنیم و بسیاری از حاشیهها دور خواهیم شد و وارد این بازیهای کودکانه نخواهیم شد، راهنما روزی دست من را گرفت که هیچکس مانند پدر، مادر، همسر، فرزند، دوست و هیچکسی نبود که دستگیر من باشد با هر ترفندی مثل قهر، کمپ ترک اعتیاد، مهربانی و بیمارستان به هر شکلی توانستند خواهان اینکه ما را از اعتیاد دور کنند اما نتوانستند و اصولاً و عموماً دیگرکسی ما را گردن نمیگرفت اما در کنگره 60 روزی دیگرکسی برای ما نمانده بود با آغوش باز ما را پذیرفتند
یک رهجو به راهنما قول میدهد که فرمانبردار محض باشد و یا در هر جایگاهی که قرار داریم بهترین خود را ارائه دهیم و خود را خدمتگزار مسافران بدانیم نه سرور، سالار آنها
درراه قلندری چه روشن چه سیاه در کنگره عرش چه خورشید چه ماه
یعنی کاری انجام ندهیم که بعداً پشیمان شویم و نتوانیم با قدم، قلم و یا درهم جبرانش نماییم و امیدوارم مسافرین گرامی در آزمون راهنمایی شرکت نمایند و بهزودی شاهد تأسیس شعب جدید در مشهد باشیم تا دستگیر دردمندان شویم
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم
تایپ: مسافر مهدی لژیون سوم
ویرایش: مسافر علیرضا لژیون سوم
ارسال خبر: مسافر داود لژیون سوم
تاییدخبر: مسافر صادق
مرزبان خبری: مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
263