English Version
English

راهنمایان از عصاره جانشان می‌بخشند

راهنمایان از عصاره جانشان می‌بخشند

سلام دوستان مهناز هستم یک همسفر

به نام خدایی که دوست داشتن را آفرید، خدایی که ایثار و محبت را آفرید. به‌رسم ادب هفته راهنما را به همه راهنمایان عزیز کنگره 60، به‌خصوص جناب آقای مهندس دژاکام و راهنمای خودم تبریک عرض می‌کنم. «راهنما» یعنی نشان‌دهنده راه؛ یعنی کسی که بهترین حس‌ها را به رهجو‌یانش انتقال می‌دهد؛ کسی که حال خوب‌ شاگردانش برایش بهترین حس دنیاست؛ جشن راهنما یعنی تشکر و قدردانی.

سال ۹۲ بود که فهمیدم در زندگی‌ام مسافری هست، من در اعماق تاریکی فرورفتم، افسردگی سراغم آمد و به‌قدری به هم ‌ریختم که نمی‌خواستم زندگی کنم؛ از خدای خودم می‌خواستم ورق زندگی‌ام را عوض کند و یک روزنه در زندگی‌ام پیدا شود؛ یک فرشته، یک راه نجات، یک راهنما که من را از تاریکی نجات دهد؛ تا این‌که با کنگره، آشنا شدم. راهنمای عزیزم مرا از باتلاق و تاریکی نجات داد، همیشه در کنارم بود و به من صبر، محبت و عشق را آموزش داد؛ یک معلم نمونه و عاشق بود. تنها دارایی من برای ایشان این است که دعای خیر بدرقه راهشان کنم و امیدوارم همیشه در زندگی پایدار، موفق و سربلند باشند.

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر

کنگره ۶۰ یک حوزه علمی گسترده است که هر رهجویی در صورت داشتن خواسته و انگیزه، وارد این عرصه می‌شود، ذره‌ذره آموزش می‌بیند و به رشد فکری می‌رسد. تمامی این آموزش‌‌های ناب، برای ما در وهله نخست توسط «جناب آقای مهندس» و در ادامه توسط معلمان دلسوزی که ما آن‌ها را به نام «راهنما» در کنگره می‌شناسیم، مهیا شده است. آن‌ها در کنار رهجویان قرارگرفته‌اند تا مطالب علمی را بهتر درک کنند، با رویدادهای زندگی خود تطبیق دهند و بتوانند مشکلاتی که در زندگیشان سایه افکنده است را با کمک آموزش‌های دریافتی حل کنند؛ بنابراین راهنما باید منبعی غنی از علم کنگره، حافظ اهداف آن و تمام وجودش سرشار از امید باشد؛ یعنی همیشه با امیدواری و نگاه مثبت به مسائل زندگی، این حس را به رهجویانش منتقل کند؛ فراموش نکند که او یکی از مهره‌های اصلی سیستم کنگره است و نقش مهمی بر عهده دارد. موفقیت تمام راهنمایان گرامی کنگره ۶۰ را خواستارم.

سلام دوستان الهه هستم یک همسفر

همیشه فکر می‌کردم عشقی که در قلبم به راهنمای عزیزم دارم، بزرگ‌ترین و ماندگارترین عشق در زندگی من است؛ چون حضور در محضر ایشان، نقطه عطفی در زندگی‌ام شد. وقتی شال‌ سبز راهنمایی را بر گردنم انداختم، متوجه شدم عشق واقعی در قلب یک راهنما، به شاگردانش است و خیلی بزرگ‌تر و بی‌منت‌تر از آن است که من تجربه کرده بودم؛ زیرا قلب او بزرگ‌تر بود و درس عشق را پیش‌ از من آموخته بود. زبانم برای تشکر از فرشتگان زمینی ناتوان است! چراغ پرفروغ زندگی من، دستانت را عاشقانه می‌بوسم؛ بدان که در همه لحظات خوب زندگی من حضور داری.

سلام دوستان مینا هستم یک همسفر

راهنما‌یان، عاشقان بی‌ادعایند که دست در دست پروردگار همچون مشعلی، روشنی‌بخش‌ مسیر انسان‌ها به‌سوی انوار محبت هستند. راهنما کسی است که راه و مسیر حرکت به‌سوی ارزش‌ها و رهایی از دام اعتیاد را نمایان می‌کند؛ او با کسب آگاهی، دانش و تجربه لازم می‌تواند الگوی بی‌نقصی برای رهجویانش باشد. راهنمایان کنگره ۶۰ اشخاصی هستند که بدون توقع و بدون هیچ چشم‌داشتی در کنگره خدمت می‌کنند و از عصاره‌ جان خود می‌بخشند تا این وظیفه را به‌خوبی انجام دهند و در این مسیر از هیچ سخنی دلگیر نمی‌شوند؛ چراکه به فرموده‌ جناب آقای مهندس: «عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حساب.»


عکاس: همسفر لیلا، مرزبان خبری
ویراستار: همسفر احترام رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مینا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخ بهایی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .