English Version
English

راهنماها مثل یک شمع هستند

راهنماها مثل یک شمع هستند

جلسه نهم از دور هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی ایران با استادی ایجنت راهنما مسافر بهرام، نگهبانی مسافر عمار و دبیری مسافر حبیب با دستور جلسه "هفته راهنما" روز سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر محترم سپاسگزارم و خدا را هزاران هزار بار شکر می‌کنم که امروز هم لیاقت حضور پیدا کردم تا در کنگره ۶۰ حاضر و خدمتگزار باشم.
واقعاً صحنه قشنگی است که راهنمایان لباس یک دست سفید پوشیده و در سالن حضور دارند. این هفته را در رأس به آقای مهندس تبریک می‌گویم زیرا که ایشان اولین راهنمای کنگره 60 هستند و همین‌طور به راهنمای خودم آقا سجاد که در هیدج هستند و خیلی زحمت برای من کشیدند و به‌کل راهنمایان کنگره 60 تبریک عرض می‌کنم.
ما همه اعضای کنگره 60 در سراسر ایران و جهان، روز چهارشنبه صحبت‌های آقای مهندس را باید گوش کنیم و این یکی از وظایف ما مثل پوشیدن پیراهن سفید هست. کسانی که پیراهن سفید نمی‌پوشند بین ما انگار که غریبه هستند و آن‌هایی هم که صحبت‌های آقای مهندس را گوش نمی‌دهند، انگار که با کنگره غریبه هستند و نمی‌دانند که آقای مهندس درباره چه چیزی صحبت می‌کنند. کل رویدادهای کنگره در روز چهارشنبه اتفاق می‌افتد. روز چهارشنبه آقای مهندس فرمودند که راهنمایان کنگره در سطح جهانی واقعاً همتا ندارند، یعنی به جرات می‌توان گفت که در مرکز تحقیقات نایدا یا کل دانشگاه‌های دنیا مانند آکسفورد و یا سایر دانشگاه‌ها، یک راهنمای کنگره ۶۰ درزمینهٔ اعتیاد خیلی باسوادتر از استادان دانشگاهی هستند.  آقای مهندس این صحبت را انجام می‌دهند زیرا که هیچ‌کدام از این اساتید یک رهایی ندارند یعنی یک نفر را که مصرفش تریاک باشد را درمان کرده باشند و او در مزارع خشخاش افغانستان گل‌ها را تیغ بزند ولی هوس نکند و یا یک فرد الکلی را درمان کنند و آن شخص در مغازه مشروب‌فروشی کار کند و اصلاً وسوسه نداشته باشد.
آقای ویلیام وایت دیده‌بان روابط بین‌الملل کنگره هستند. ایشان می‌گویند که من هرکجا که می‌روم و هرکجا حرفی از کنگره 60 می‌زنم  ‌و یا حرفی درباره راهنماهای کنگره 60 می‌زنم، می‌گویند مگر چنین چیزی می‌شود که کسی را درمان کنید و برود داخل انبار مواد بخوابد و یا در مغازه مشروب‌فروشی کار کند ولی مصرف نکند.

جناب مهندس این هفته را به نام راهنما قرار داده‌اند که من از راهنمای خودم تقدیر و تشکر بکنم. آقای مهندس این موضوع را که گفت شود چه مبلغی را در پاکت قرار بدهند را ممنوع کرده‌اند، ولی درگذشته که من در هیدج بودم وقتی پرسیده می‌شد چه مبلغی را در نظر بگیریم، می‌گفتم که مصرف روزانه مواد خود را ضرب‌در ماه بکنید و ببینید که چقدر می‌شود و این حال خوشی را که هیچ دکتری نمی‌تواند به شما بدهد را هم در نظر بگیرید. هیچ دکتری نمی‌توانست بهرام را به این حال خوب برساند تا در اینجا برای صد یا دویست نفر صحبت بکند، این واقعاً از عجایب کنگره هست‌.
راهنماها مثل یک شمع هستند که می‌سوزند تا منِ رهجو روشنایی داشته باشم و جلوی پای خود را ببینم. وضع مالی همه راهنمایان کنگره 60 بدون شک خوب هست و باید توجه داشت که وضع  مالی همه راهنماها در داخل کنگره خوب شده است، پس‌نیازی به پاکت من ندارند و نخواهند داشت، ولی من باید یاد بگیرم که قدردان و سپاس گذار باشم. این شخصی که اینجا وقت می‌گذارد، بدون اینکه هزینه‌ای دریافت بکند، آن‌هم درزمانی که این کار برای خیلی‌ها قابل‌درک نیست. الآن اگر در خیابان از کسی آدرس بپرسی برای اینکه وقتش گرفته نشود جواب نمی‌دهد، این در حالی است که راهنمایان کنگره ۶۰ باوجود تمام مشغله که در زندگی خود دارند در اینجا حاضر شد می‌شود تا راه را نشان بدهد.
ما در کنگره ۴ جشن دیده‌بان، همسفر، ایجنت و مرزبان و راهنما را داریم. آقای مهندس این چهار جشن را در طول سال قرار داده‌اند تا ما بتوانیم از این عزیزان قدردانی کنیم. اگر شما چند هفته بعد حتی اگر ۵۰ میلیون تومان هم در پاکت قرار داده و به راهنما بدهید، او قبول نخواهد کرد زیرا فقط در هفته راهنما پاکت را قبول می‌کنند. یعنی من فقط در هفته بنیان می‌توانم به جناب مهندس پاکت بدهم و به‌غیراز آن در هیچ‌وقت نمی‌توانم به ایشان پاکت بدهم. برخی از رهجویان هستند که میگویند راهنمای من خوب نیست یا راهنمای لژیون دیگر بهتر است، اصلاً چنین چیزی نیست. زیرا راهنما یا ایجنت اصلاً باهم فرقی نمی‌کند و فقط رنگ شال تغییر کرده است. اگر من امروز اینجا نشسته‌ام، سال بعد شخص دیگری به‌جای من اینجا خواهد نشست، زیرا هدف خدمت کردن است.

همه ما یک دستورالعمل و پروتکل داریم که باید طبق آن حرکت کنیم و این‌گونه نیست که من سلیقه‌ای رفتار کرده و کار انجام دهم. تمام راهنمایان یکسان هستند، اگر یک نفر نخواهد که خوب بشود حتی اگر آقای مهندس هم راهنمایش باشند باز به رهایی نمی‌رسد. پس این‌گونه نگویید که راهنمای من خوب نیست یا راهنمای لژیون دیگر خیلی خوب است. در کنگره ۶۰ راهنمایان زحمتکشی داریم و اگر منِ بهرام امروز حالم خوب است به خاطر تلاش‌های راهنما می‌باشد و بابت این موضوع قدردان ایشان هستم.
راهنمایم ۴ سال است که به کنگره نمی‌آید ولی من هرسال به هیدج رفته و پاکت ایشان را تقدیم می‌کنم، اگر این کار را انجام ندهم اصالت خود را از یاد برده‌ام و حرمت رهایی‌ام را خراب کرده‌ام. راهنما خیلی زحمت می‌کشد و امیدوارم که قدردان باشیم و می‌دانم که قدردان هستید. راهنما بدون دستمزد یا انتظار از کسی، زحمت می‌کشد.
راهنمایان کنگره ۶۰ کار خود را به‌درستی انجام داده‌اند تا این شال را دریافت کنند. آن‌ها باید کلی آموزش‌دیده و امتحان بدهند و بعد از همه این‌ها باید به تهران رفته تا مصاحبه انجام بدهند و در آنجا پرسیده می‌شود که برای چه چیزی می‌خواهی راهنما بشوی آیا می‌خواهی خودت را نشان بدهی یا اینکه می‌خواهی آقا یا سرور بشوی یا واقعاً می‌خواهی خدمتگزار باشی، خودت خوب شده‌ای و می‌خواهی به یک نفر دیگر کمک کنی. امیدوارم که از این اساتید جهانی به‌خوبی امروز با پاکت قدردانی کنیم.

مرزبان کشیک: مسافر حسن
تایپ: مسافر مصطفی لژیون پنجم
تنظیم: همسفر پیمان
نمایندگی ایران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .