همسفر معصومه در مورد دستور جلسه «هفته راهنما» دلنوشتهای ارائه کردند که در ادامه میخوانید.
برای راهنمای مهربانم مینویسم، آن راهنمایی که همه جا و همیشه سرشار از عشق و محبت است و توانست با وجود پرمهر خودش مرا از چنگال تاریکیها نجات دهد و با ابزارهایی؛ مانند عشق، محبت و آگاهی مسیر روشنایی را برای من نمایان کند. خانم فاطمه راهنمای مهربانم، شما با مهری بیبدیل خود به من آموختی چگونه درست زندگی کنم و خود را از جهل، ناامیدی نجات دهم، من از شما بسیار سپاسگزارم که با همه مشکلات زندگی خود، من را مانند یک مادر دلسوز در آغوش گرم و مهربانت جای دادی و از من در برابر ترس، ناامیدی، کلافگی و... حفاظت کردی، چگونه میتوانم این همه محبت بیدریغ را جبران کنم؟ اگرچه میدانم شما همه اینها را بیمنت بخشیدی؛ زیرا نه تنها برای رهجوهای خود؛ بلکه برای تمامی افراد شعبه و همه افراد کنگره دلسوز بودی و به همه عشق ورزیدی؛ چون در سیستمی هستید که بهترین و کاملترین آموزشها را فرا گرفتهاید. از جناب مهندس نهایت تشکر را دارم که باعث شدن کنگره ۶۰ تاسیس شود و افرادی؛ مانند من که در گمراهی بودند نجات پیدا کنند و به رهایی برسند. روزی که وارد کنگره شدم هیچ وقت تصور هم نمیکردم که بتوانم بدون اینکه متوجه شوم اینگونه آزاد و رها شوم و همه اینها را مدیون کنگره ۶۰ و آقای مهندس و راهنمای مهربانم هستم. راهنمای مهربانم قبل از ورود به کنگره هیچگاه نتوانسته بودم به یک غریبه چنین حس نزدیکی داشته باشم؛ اما اکنون از خانواده خودم به من نزدیکتر هستی؛ چون تمام حرفهای ناگفته مرا شنیدی، بدون هیچ قضاوتی مرا درک کردی و با جان و دل پذیرای اشکهایم شدی، اشکهایی که سالیان سال جرات ریختن نداشتند؛ اما کنار شما چنان احساس امنیت کردم که تمام این اشکها جاری شدند و باعث شد این سالهای تلخ را فراموش کنم و تمام سیاهیها را از سر گذراندهام و در مسیر درست؛ یعنی صراط مستقیم قرار گرفتم و اکنون از طریق آموزشهایی که گرفتم زندگی خوبی را تجربه کنم و برای خود و اطرافیانم مفید واقع باشم از خداوند بزرگ به خاطر داشتن راهنمای خوبم و حضورم در کنگره۶۰ هزاران بار شکرگزارم و امیدوارم با تمام وجودم برای این سیستم خدمت کنم. خداوندا به اندازه تمام علمی که به آن احاطه داری شکر.
تایپ و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر فاطمه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
65