دهمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی ایجنت محترم مسافر محمدجواد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر مصطفی، با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ ١١ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷:٠٠ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان محمد جواد هستم یک مسافر؛
قبل از هر چیز شاکر خداوندم به خاطر اذن و توفیقی که داد تا بتوانم یک بار دیگر در کنگره حضور پیدا کنم و مهمتر از همه بتوانم یک بار دیگر در جشن هفته راهنما حضور داشته باشم.
هفته راهنما را به جناب آقای مهندس دژاکام و خانم آنی و خانواده محترم جناب آقای مهندس و آقای امین عزیز و همچنین سایر راهنمایان کنگره ۶۰ چه در قسمت مسافران و چه در قسمت همسفران، دیدهبانهای عزیز به ویژه دیدهبان رابط شعبه جناب آقای سلامی و همچنین به راهنمای عزیز خودم آقای کامران شریفیان و راهنمای همسفرم خانم مرجان و راهنمای تازهواردینم آقا اسکندر و همه عزیزان راهنما در نمایندگی جهانبین تبریک ویژه عرض میکنم و تمام قد در مقابل این عزیزان سر تعظیم فرود میآورم.
در مورد دستور جلسه امروز، چیزی که ذهن من را پر کرده و بیشتر از همه، همیشه من را به تفکر وا میدارد این است که آقای مهندس در ابتدای جزوه راهنمایی میفرمایند که راهنمایان کنگره ۶۰ از ابدال هستند و این کم حرفی نیست. اگر بخواهند بهترین انسانهای روی زمین را طبقهبندی کنند به هفت گروه تقسیم میشوند که مهمترین آنها ابدال هستند. ابدال کسانی هستند که یک روزی انسانهای به هم ریختهای بودند، بعد در اثر تلاش و همت و آموزش و خدمتی که در راستای انسان و انسانیت انجام دادهاند، توانستند به جایگاه راهنمایی برسند. الحق راهنمایان از ابدال هستند که روزی بر هم زننده آسایش خانوادهها بودند ولی امروز خانوادهها را به آرامش دعوت میکنند و به وزنههایی در بین خانوادههای خود تبدیل شدهاند.
من به تک تک عزیزان راهنما تبریک میگویم و از صمیم قلب آرزو میکنم که آنهایی که خواسته راهنما شدن را دارند و میتوانند در مسیر آن قرار بگیرند، بتوانند در آزمون راهنمایی که در پیش داریم موفق شوند و این جایگاه را تجربه کنند.
قبلاً شال نارنجی کمک راهنمایی بود که برای رسیدن به جایگاه راهنمایی، فرد باید در طی ۴ سال خدمت در این جایگاه ۳ کمک راهنمای دیگر تربیت کند و پس از اتمام این ۴ سال میتوانست یک آغازنامه ارائه کند که در آن موضوع جدیدی را به چالش بکشد و چنانچه در دفاع از این آغازنامه موفق میشد، آنگاه جایگاه او از کمک راهنما به راهنما ارتقا پیدا میکرد و شال آبی دریافت میکرد. ولی فعلاً شال آبی را به دیدهبانها میدهند. آقای مهندس فرمودند؛ ما دیگر در کنگره ۶۰ کمک راهنما نداریم و همه راهنما هستند.
تفاوت راهنما شدن در کنگره ۶۰ با سایر گروهها (NGO) این است که در سایر گروهها اگر شخص به مقطع خاصی از پاکی برسد میتواند راهنما شود و بقیه را هدایت کند ولی در کنگره ۶۰ ممکن است شخص سالها از مواد خداحافظی کرده باشد و دفتر اعتیاد را بسته باشد ولی اجازه راهنما شدن نداشته باشد.
در اینجا برای قرار گرفتن در جایگاه راهنمایی باید شخص بتواند از ۷ مرحله آزمون خارج شود که آخرین مرحله آن دریافت شال نارنجی است. در این مرحله ممکن است شخص تمام ۶ مرحله قبل را با موفقیت پشت سر گذاشته باشد ولی نتواند شال نارنجی را دریافت کند که در این صورت اجازه راهنما شدن را ندارد. گرفتن شال نارنجی به همین سادگی نیست عوامل مختلفی در صور پنهان وجود دارند تا آن تا شخص بتواند به آن جایگاه برسد. داشتیم فردی را که تحصیلات آکادمیک نداشت ولی حس خیلی خوبی داشت و در مسیر بود و توانست راهنما شود و برعکس داشتیم فردی را که شاگرد اول معتبرترین دانشگاههای کشور بود ولی نتوانست در آزمون راهنمایی قبول شود. این نشان میدهد که فقط این چیزی که ما در ظاهر میبینیم نیست، برای راهنما شدن دانستن جهانبینی و حفظ کردن مطالب جزوهها یک بخشی از کار است ولی عوامل دیگری نیز دخیل هستند که حالا مجال گفتن آنها نیست و من هم تخصص آن را ندارم. پس شخص وقتی به رهایی رسید بعد از رهایی باید ۷۰ عدد سیدی مکتوب کرده باشد، در جلسات حضور منظم داشته باشد، از گروه مرزبانی نمره انضباط خوب دریافت کرده باشد، همینطور در آزمون فنی و جهانبینی توانسته باشد نمره قابل قبولی کسب کرده باشد که بالاتر از ۱۹ است.
پس راهنما شدن کار سادهای نیست به خاطر همین در یکی از دیدارهایی که با آقای مهندس در تهران داشتم فرمودند: اگر راهنماها بدانند که کجا هستند قالب تهی میکنند.
راهنمایی جایگاه خیلی رفیعی دارد پس باید راهنماها را پاس بداریم و تا جایی که میتوانیم به آنها احترام بگذاریم. نمیتوانیم راهنماها را فقط با اسم کوچک آنها صدا کنیم، باید حتماً از لفظ «آقا» استفاده کنیم. برخی افراد فکر میکنند فقط باید به راهنمای خودشان احترام بگذارند در صورتی که اینطور نیست، این احترام به جایگاه است که مهم است نه شخص، مثل احترام به درجه در ارتش که اگر این درجه به تنه یک درخت هم باشد باید به آن درخت احترام گذاشت. ما باید تمام قد به راهنماهای خود احترام بگذاریم و حق مطلب را در مورد این عزیزان به جای بیاوریم.
یکی از خوبیهای کنگره ۶۰ و توفیقاتی که ما در آن داریم، این است که به ما اجازه میدهند از آنهایی که ولی نعمت ما هستند به صورت رسمی و در سال یک مرتبه تشکر کنیم. همینطور از همسفران خودمان و آنهایی که برای ما زحمت میکشند نیز در سال یک مرتبه تشکر کنیم. راهنماهای ما مختلف هستند، راهنمای تازه واردین را داریم که جایگاه آنها بسیار بسیار مهم است، هر عزیزی اگر برگشتی بزند به روز اولی که به کنگره آمد می بیند که راهنمای تازهواردین بوده که نقش اساسی در این کار داشته. راهنماهای وایت را داریم که کار درمان اعتیاد سیگار را انجام میدهند، راهنماهای جونز را داریم، همینطور راهنماهای ورزشی و موسیقی را داریم که از همه این عزیزان باید قدردانی کنیم.
مطلب آخر اینکه در هفته راهنما باید سعی کنیم، مراتب قدردانی در کنگره که شامل سه مرحله: لفظی، قلبی و عملی است را به انجام برسانیم. قدردانی عملی به این صورت است که در هفته راهنما یک کادویی را برای راهنمای خود تهیه میکنیم بصورت یک پاکت و تقدیم به راهنمای خودمان میکنیم. ولی قدردانی لفظی و قلبی را باید در تمام طول سال مد نظر داشته باشیم و سپاسگزار رب و مربی خود باشیم. در سیدی مدرس آقای امین میفرمایند که: مربیان ما که رَبهای ما هستند روح ما را پرورش میدهند تا در مقابل جن درون ما، قوی شود و ما بتوانیم آموزش بگیریم و پارازیتها را از خود دور کنیم و بتوانیم به سرمنزل مقصود برسیم. یعنی بدون اِذن استاد و بدون آموزش راهنما و مربی هیچ کسی نمیتواند به آن چیزی که تعیین شده است دست پیدا کند. و راهنمایان در رأس این کار هستند و جالب است، از شعبدههای خلقت که وقتی ما قدم میگذاریم در اینجا برای آموزش دادن و یا خدمت کردن در درجه اول خودمان آموزش میبینیم و به خودمان خدمت میشود. پس راهنمایان این برگ برنده را هم دارند که ضمن آموزشی که انجام می دهند و یا خدمتی که انجام میدهند بیشترین خدمت و بیشترین آموزش به خودشان میشود تا بتوانند به آن مقام انسانی که یک روزی در یک جایی جا گذاشتند، الان به آن برسند و به آن دسترسی پیدا کنند و به مقام انسانی خودشان نزدیک شوند.
از اینکه به سخنان من توجه کردید، از همه شما تشکر میکنم.
نگارنده و ویراستار: مسافر بهزاد لژیون ٧
عکاس: مسافر مجتبی لژیون ۵
تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸
ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان
نمایندگی جهانبین شهرکرد /مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
748