English Version
English

راهنما یک الگوی تزکیه شده است

راهنما یک الگوی تزکیه شده است

به رسم ادب ابتدا هفته راهنما را به جناب آقای مهندس اولین راهنمای کنگره ۶۰ و خانواده بزرگوارشان همچنین به همه راهنماهای کنگره ۶۰ خصوصأ راهنمایان شعبه خلیج فارس تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.
برای درک هر چیزی ابتدا باید تعریفی دقیق از موضوع داشته باشیم؛ راهنما در کنگره ۶۰ کیست؟ امروزه در دنیا دو گروه به عنوان صاحب نظر در مقوله اعتیاد به رسمیت شناخته می‌شوند؛ گروه اول پزشکان و روان پزشکانی که دوره‌های مخصوص اعتیاد را گذرانده باشند این گروه مصداق داستانی است که جناب مهندس می‌فرمایند: شبی فردی مست در زیر چراغ خیابان به دنبال کلید ماشین خود می‌گشت مأمور پلیسی نزد او آمد و پرسید دنبال چه می‌گردی؟ آن شخص مست گفت دنبال کلیدهایم می‌گردم پلیس هم به قصد کمک شروع به گشتن کرد ولی چون کلیدها را پیدا نکرد گفت مطمئنی کلید را اینجا زیر چراغ گم کردی؟ مست گفت: من کلید را در پارک گم کرده‌ام و چون آن جا تاریک بود آمدم این جا زیر چراغ که روشن است کلیدها را پیدا کنم. گروه دوم کسانی هستند که تجربه مصرف مواد مخدر و رهایی از آن را داشته باشند راهنمایان کنگره ۶۰ از گروه دوم می‌باشند.
هر انسانی از بدو تولد نیاز به راهنما دارد زمانی که فرزند متولد می‌شود اگر به حال خود رها باشد هلاک می‌شود بنابراین پدر و مادر به عنوان یک راهنما در کنار او هستند به او آموزش می‌دهند و در واقع بلد راهش می‌شوند تا جایی که به قولی بتواند گلیمش را از آب بیرون بکشد حال اگر سر به راه باشد و از تجربیات بزرگ‌ترها برای خودش پل ساخته باشد می‌تواند زندگی همراه با آرامش داشته باشد و دانسته‌هایش را در اختیار نسل‌های بعدی نیز قرار دهد و این چرخه ادامه دارد، راهنمایی هم در کنگره از این قانون تبعیت می‌کند. در کنگره کسی می‌تواند به درجه راهنمایی برسد که در گذشته مصرف کننده مواد مخدر بوده که مسافر نام دارد یا از اقوام درجه یک مصرف کننده باشد که به وی واژه همسفر اطلاق می‌شود و وقتی وارد کنگره می‌شود فرمان‌بردار باشد تا به رهایی و درمان برسد، از نظر نظم و انضباط مورد تأیید دیده‌بانان و مسؤلان باشد، در آزمون فنی و جهان‌بینی کنگره نمره بالایی گرفته باشد و بقول آقای مهندس از هفت‌خوان رستم گذشته باشد.
راهنما در کنگره یک الگوی تزکیه شده است و هدفش خدمت به انسان‌هایی است که خواهان خروج از ظلمت و تاریکی هستند؛ ظرف درونی‌اش سرشار از عشق و محبتی است که بدون هیچ مزد و منتی می‌دهد و به دنبال باز پس گرفتنش نیست گاهی فرسنگ‌ها می‌آید از تمام خوشی‌ها و علایقش می‌گذرد تا علم و دانش کنگره و آن چه آموخته را به رهجو منتقل کند تا با کمترین کنش به خواسته‌هایش برسد. راهنما می‌داند نیاز دیگران در دل او و نیاز خودش در دل نیاز دیگران است.
افرادی که از بیرون نگاه می‌کنند هیچ گاه در باورشان نمی‌گنجد کسی بیاید و بدون دستمزد آموزش و حال خوش را به دیگران هدیه دهد. فردریش نیچه در جمله‌ای می‌گوید: «افرادی که می‌رقصند به چشم کسانی که صدای موسیقی را نمی‌شنوند دیوانه‌اند.» آن‌ها نمی‌دانند محبت به دیگران هدیه‌ای است که به خودتان می‌دهید، اگر شادی دیگران را بیش‌تر کنید شادی و آرامش خودتان هم بیش‌تر می‌شود و اگر شرایط همنوعانتان بهتر کنید شرایط خودتان هم بهتر می‌شود یک راهنما همه این‌ها را با تمام وجودش لمس کرده و به مرحله خودشناسی رسیده است.
حال زمان آن رسیده که با تمام توان خود تلاش کنیم در این هفته از راهنمای خود قدردانی کنیم شاید قطره‌ای از اقیانوس محبتی که به سمت ما سرازیر کرده را جبران کنیم. در پایان از همه راهنماهای کنگره ۶۰ خصوصأ راهنمای خودم خانم سپیده عزیز صمیمانه ممنون و سپاس گذارم و از خداوند بزرگ برای ایشان سلامتی، آرامش و آسایش را از اعماق قلبم خواستارم.

تایپ و ویرایش: راهنمای تازه واردین همسفر لطیفه
ثبت: همسفر رها، راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .